صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه در منزل دکتر امینی

تاریخ سند: 29 فروردین 1347


موضوع: جلسه در منزل دکتر امینی


متن سند:

گزارش خبر
به: ۳۲۲ شماره گزارش: ۲۸۱۲ /20 ﻫ 4
از: 20 ﻫ 4 تاریخ گزارش: 29 /1 /47
موضوع: جلسه در منزل دکتر امینی

ساعت ۷:۴۵ صبح روز 28 /1 /47 در منزل دکتر علی امینی عده‌ای در حدود ۲۰ نفر از جمله سید معممی به نام شریفی از لشت و نشا، نادری از شرکت تلفن، مصطفی پاک‌طینت از جبهه ملی کارمند سابق برق و کارمند فعلی آموزش و پرورش، حاجی محمودی کرمانی، سرمست، شریعتمدار اهل شیراز وکیل دادگستری، پرویزی سناتور سابق، ستایش اهل دزفول، خلیقی از دارائی، نور از دارائی، کوتوال از فرهنگ حضور داشتند. دکتر امینی خوشحال به نظر می‌رسید و از سید جلال تهرانی به نیکی یاد نمود گفت به قدری در خانه‌داری و نظافت دقت دارد که اگر زن بود بنده او را به همسری خود در می‌آوردم ضمناً در سیاست هم بسیار وارد است روی این اصل باب ذوق من است بعد دکتر امینی از آیت‌الله کاشانی1 یاد کرد گفت بسیار مرد سیاسی و باهوشی بود بنده برای حل مسائل نفت از طرف دکتر مصدق حضور کاشانی رفتم گفت بی‌سواد تو از قرارداد نفت چه اطلاعاتی داری که مداخله می‌کنی گفتم جناب آیت‌الله شما زبان انگلیسی و فرانسه نمی‌دانید از قراردادها سر درمی‌آورید ولی بنده که چندین زبان می‌دانم سر در نمی‌آورم بیائید اطراف خود را خلوت کنید تا با هم مشکلات موجود را حل کنیم. اشاره کردند اطاق خلوت شد آیت‌الله کاشانی گفت راست بگو سفیر انگلیس روی این قرارداد چه نظری دارند زیرا تو بچه تودلی انگلیس‌ها هستی گفتم جناب آیت‌الله من از روزی که خود را شناختم دنباله‌روی رجال کهن‌سال بودم آیت‌الله خوشش آمد و موضوعات را به شوخی حل نمود و بعد دکتر امینی از آیت‌الله بهبهانی یاد کرد گفت با اینکه او و کاشانی پیرو یک سیاست بودند فکرهایشان با هم فرق داشت کاشانی از بهبهانی بهتر فکر می‌کرد بعد صحبت از محمدرضا خرازی به میان آمد دکتر امینی گفت او بسیار در کارها حسن نیت دارد و این حسن نیت او را ورشکست کرد محمودی کرمانی گفت این اسلامی که اکنون به اسدالله رشیدیان2 رو هم ریخته است و سر از سازمان امنیت درآورده است پدر خرازی را درآورده است بس که او را تیغ زده اکنون اسلامی خانه‌ای در شمیران تهیه کرده است که سر به چند میلیون می‌زند دیگر خرازی را فراموش کرده است. شریعتمدار گفت خرازی از طرف آنها که زنده باد برایشان می‌گفت حمایت نشد محمودی گفت بله در مجلس هم رفت او را برگرداندند و نگذاشتند وکیل شود.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه مورد تأیید بوده و مذاکرات فوق نیز در جلسه مطرح گردیده است.

توضیحات سند:

1- آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی:
آیت‌الله کاشانی فرزند آیت‌الله سید مصطفی کاشانی نجفی در سال ۱۳۰۲ ﻫ ق در خانواده مذهبی و اهل علم در تهران پا به عرصه وجود نهاد. وی تحصیلات ابتدانی را در تهران به پایان رساند و در شانزده سالگی همراه پدرش برای ادامه تحلیل به عراق عزیمت کرد. وی در نجف اشرف از محضر پدرش. آیت‌الله حاج میرزا حسن خلیل تهرانی، آیت‌الله آخوند ملاکاظم خراسانی تلمذ نموده و در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد نایل شده است مبارزات ضداستعماری آیت‌الله کاشانی با شروع جنگ جهانی اول آغاز شد. در جنگ جهانی اول انگلستان به بهانه جلوگیری از نفوذ آلمان به عراق و با حمله به این کشور، بصره و اطراف آن را به تصرف خود در آورد آیت‌الله در سال‌های جنگ جهانی اول و پس از آن از رهبران نهضت‌های ضد انگلیسی در عراق محسوب می‌شد و از چهره‌های فعال قیام اسلامی و شیعیان عراق علیه انگلستان بود. ایشان در سی‌ام بهمن ۱۲۹۹ به دلیل آنکه در عراق تحت تعقیب قوای انگلیس بود. مخفیانه و با لباس مبدل وارد ایران شد پس از آمدن به ایران در تهران به تبلیغ و ترویج معارف پرداختند... پس از جنگ جهانی دوم انگلیس‌ها به بهانه دفاع از آلمان ایشان را دستگیر کردند.
او پس از پایان جنگ و در پی اعتراض شدید مردم در پائیز ۱۳۲۴ آزادی خود را به دست آورد و وارد قم شد. ولی برای بار دوم به دستور نخست‌وزیر وقت (قوام‌السلطنه) به مدت یک سال به قزوین تبعید شد. همچنین آیت‌الله کاشانی با دولت‌های هژیر و ساعد مخالفت و آنها را نوکر انگلیس و دربار می‌نامید. ایشان را به بهانه سوء‌قصد به شاه در سال ۱۳۲۷ دستگیر و به لبنان تبعید نمودند... مشارالیه مدتی بعد به مدت شانزده ماه به لبنان تبعید گردید. مشارالیه که در هر وضعیت ارتباط محکمی با مردم داشت، توسط مردم در انتخابات مجلس شورای ملی (دورۀ شانزدهم) به عنوان نماینده انتخاب گردید و با استقبال مردم وارد کشور شدند. با راه یافتن گروهی از نمایندگان واقعی مردم به مجلس موضوع ملی شدن نفت در سراسر ایران مطرح شد و سرانجام در بیست و نهم اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت مورد تصویب نهائی مجلس شورای ملی قرار گرفت. در زمان حکومت دکتر مصدق، آیت‌الله کاشانی ضمن حمایت از مصدق، رهبری مبارزات ملت را بر عهده گرفت. در پی بروز اختلاف بین دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی خصوصاً روند خاص حکومت و مسایل جبهه ملی و سیاست‌های متضاد سرانجام کار به جدائی و شکاف در رهبری نهضت افتاد و در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتای امریکایی علیه نهضت ملی و دولت به وقوع پیوست. پس از آن کاشانی با محکوم کردن تجدید ارتباط ایران با انگلیس مبارزاتش را از سر گرفت و با صدور اعلامیه‌ای قرارداد نفت با کنسرسیوم را بی‌اعتبار خواند و دولت زاهدی را دست‌نشانده بیگانه شمرد. در مقابل اقدامات حق‌طلبانه آیت‌الله کاشانی، دولت وابسته مشارالیه را دستگیر، محاکمه و به اعدام محکوم نمود. اما اعتراضات یک پارچه روحانیت به ویژه آیت‌الله بروجردی باعث شد که اعدام وی منتفی شود. سرانجام آیت‌الله کاشانی در حالی که از شکست نهضت و گرفتاری‌های مردم توسط خود فروختگان رنج می برد در ۲۳ اسفند سال ۱۳۴۰ وفات یافت.
ضمناً آیت‌الله کاشانی چندین سال اداره بزرگترین حوزه علمیه را در تهران بر عهده داشت.
ر.ک: مشاهیر سیاسی قرن بیستم،
- زندگینامه آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی، از سری ابرار. تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
- دولت مستعجل. دکتر محمود شروین. تهران، ۱۳۷۶
- آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد ساواک تهران مرکز بررسی‌های اسناد تاریخی
احمد ساجدی ص ۲۳۷
۲- اسدالله رشیدیان:
فرزند حبیب‌الله در سال ۱۳۰۱ در تهران متولد شده است. وی به اتفاق برادرانش تا سال ۱۳۳۲ به امور بازرگانی (وارد کردن پارچه و قماش) و مدتی بعد سینما رکس را در تهران احداث نموده و در وارد کردن فیلم فعالیت داشته و با دریافت اعتبار از شرکت ملی نفت با کمک اکثر اقبال و جمع‌آوری اوراق بهادار از تجار بازار و ... بانک اعتبارات تعاونی و نوزیع را در تهران تأسیس نموده و خود مدیرعامل آن بوده و از سال ۵۲ اقدام به احداث شهرک سازی در شهر‌های اصفهان و رشت نموده وی همچنین سهامدار شرکت سهامی تولیدی مرتب (لندرور) و صاحب شرکت سرشت، رئیس کمیته شورای عالی انجمن‌های محلی تهران و عضو هیأت مدیر بانک ایران و غرب بوده است، یادشده به مناسبت خدماتش در تحقق کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نشان درجه یک رستاخیز نایل گردیده و از همان سال به بعد علناً در امور و فعالیت‌های سیاسی با تظاهر به طرفداری از سیاست انگلیس در ایران فعالیت داشته و منزل او مرکز زدوبند و حل و فصل مسایل سیاسی و همچنین انتصابات مهم بوده است، وی با تظاهر به نزدیکی با اعضای خاندان سلطنت خصوصاً اشرف پهلوی و رفت و آمد با دربار برای خود کسب قدرت و نفوذ نموده است. یادشده در سال ۱۳۳۹ با ائتلاف با حزب ملیون به عنوان نماینده تهران به مجلس شورای ملی راه یافته و در دوران دولت دکتر امینی به منظور مقابله با اقدامات وی به تشکیل جمعیتی تحت عنوان "جمعیت مجاهدین و مدافعین قانون اساسی" مبادرت و در سال ۴۱ نام جمعیت فوق را به حزب خلق تبدیل نموده است. یادشده خود را فردی شاه‌دوست و طرفدار آزادی زنان معرفی نموده و در سال ۴۱ اظهار داشته است "هم‌اکنون مردم شهرستان‌ها مشغول اقدامات مضری هستند با شرکت زنان در انتخابات مخالفت نمایند" ضمناً نامبرده عضو مؤسس باشگاه ورزشی شاهنشاهی نیز بوده است..
پرونده‌های انفرادی ساواک

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 494


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.