تاریخ سند: 21 اردیبهشت 1346
موضوع: اظهارات علی اکبر صفیپور نماینده مجلس شورا
متن سند:
از: 20 /7/م تاریخ:21 /2 /1346
به: 322 شماره: 848 /20 /7/م
موضوع: اظهارات علی اکبر صفیپور نماینده مجلس شورا
روز پنجشنبه 21 /2 /1346 صفیپور1 نماینده نهاوند و مدیر مجله امید ایران2 ضمن یک مذاکره خصوصی با حضور مهندس معینیزند3 نماینده رزن راجع به انتخابات میگفت در انتخابات آینده آنچه که مسلم است حزب ایران نوین و آقایان هویدا و خسروانی و مهندس روحانی موثر هستند و در حزب مردم هم آقایان علم و پرفسور عدل4 اثر دارند صفیپور ضمن انتقاد از عملیات مهندس ناصر بهبودی5 اضافه نمود که عدهای بیاطلاع خیال میکنند بهبودی هم داخل آدمهاست و پولهائی به او دادهاند آنچه فعلاً میدانم از چند جا پولهای هنگفتی گرفته و از جمله از مروتی کارخانهدار که میخواهد از نهاوند وکیل شود مبلغ پنج هزار تومان چک گرفته و شماره چک در نزد اینجانب است و علاوه بر آن کثافتکاریهای دیگری نیز نموده و اغلب روز و شب خانمهای عضو حزب مردم را به عنوان اینکه آنها را وکیل میکند فریب داده و برای تفریح و عیاشی با خود به مکانهائی برده است و همه میدانند که وی با خانم [...]6 و چند نفر دیگر که اسامی آنها را الان به خاطر ندارم ارتباط خصوصی دارد.
ضمناً روز مزبور محسن موقر7 نماینده مجلس و عبدالکریم عموئی عضو حزب مردم نیز جریان پول گرفتن مهندس بهبودی را از مروتی و کمال موسوی و ملک منصور باشتی8 تائید کردند و عموئی اضافه کرد در اوائل خیابان شهر آرا، نزدیک دریان نو ناصر بهبودی مشغول ساختن ساختمانی است که تاکنون سه میلیون9 تومان خرج آن کرده و تا ساختمان را تمام کند چند میلیون10 تومان دیگر نیز خرج دارد و باید رسیدگی شود که این پولها را از کجا آورده است موقر عموئی همچنین روابط بهبودی را با بانوان مذکور تأیید کردند. عموئی میگفت از وقتی که مدرسی عضو هیئت مدیره بانک رهنی شده بهبودی با او تبانی کرده و بیشتر پولهای بانک رهنی را که باید به اشخاص مستحق و موجه بدهند بالعکس به یک عده زنهای ناباب و افراد حق و حساب بده دادهاند و بهنیا چون بیعرضه و نالایق است کلیه کارها را مدرسی قبضه نموده است و این عملیات در خارج انعکاس بدی پیدا کرده است.
نظریه 20 /7/م- با توجه به انتقاداتی که از طرف سرتیپ حکیمیان - صفیپور و موقر نمایندگان مجلس علیه مهندس ناصر بهبودی عنوان میشود بایستی موضوع درخور بررسی قرار گیرد و معلوم شود که آیا واقعاً اظهارات نامبردگان صحت دارد و یا آنکه برای خراب کردن بهبودی این مطالب و آن هم در این روزها که انتخابات آینده نزدیک است بیان میشود.
توضیحات سند:
1. علیاکبر صفیپور، فرزند ابوالفضل در سال 1299 ﻫ ش در نهاوند به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان بدر نهاوند و دبیرستان را در شهرهای نهاوند، همدان و کرمانشاه سپری کرد. وی که در دبیرستان نظام نیز تحصیل کرده و سپس استعفا داده بود در دانشکده حقوق لیسانس گرفت. علی اکبر صفیپور که یک دوره روزنامه نگاری را در دانشگاه تهران طی کرده بود در زمان سپهبد رزم آرا در دخانیات شاغل بود و با وی همکاری نزدیک داشت و محرم اسرار او بود، پس از سردبیری مجله بدیع و نویسندگی در مجله خواندنیها، امتیاز مجله امید ایران را در سال 1328 اخذ کرد. در جریانات سال 1332 مقالات مجله وی گرایش کمونیستی یافت و به همین دلیل مورد توقیف قرار گرفت. در سال 1335 از طرف وابسته مطبوعاتی سفارت شوروی در ایران، برای سفر یک ماهه به آن کشور دعوت شد. در سال 1339 به عضویت حزب ملیون درآمد و در اردیبهشت سال 1340 طی نامهای به نعمتالله نصیری که در آن زمان ریاست شهربانی کل کشور را به عهده داشت، خود را فردی نویسنده که جز خدا و شاه پشتیبانی ندارد، معرفی کرد و از او تقاضا نمود در انتخابات مجلس شورای ملی، در مقابل ظفرالسطان از او حمایت کند تا با راهیابی به مجلس قلم به دست گرفته و در مدح دستگاه قلمفرسائی و انجام وظیفه نماید. صفیپور که مجلۀ خود را تریبون سوء استفادههای خود قرار داده بود، در قبال عدم تمکین مسئولین محلی و غیرمحلی از تقاضاهای وی، مجله را صحنه شانتاژ علیه آنها میکرد که از آن جمله میتوان به:
حمله به مسئولین بانک کارگران در آذر ماه سال 1340 به علت عدم موافقت با وام درخواستی و حمله به فرماندار نهاوند در بهمن ماه سال 1340 به علت اینکه وی را به عنوان شهردار انتخاب نکرده بود، اشاره کرد.
علی اکبر صفیپور در سال 1342 با زد و بندهایی به نمایندگی نهاوند در مجلس شورای ملی منصوب شد و بعد از حزب مردم به عضویت حزب ایران نوین در آمد. در سال 1345 در عزل و نصب مقامات دولتی حوزه انتخابی خود به حدی دخالت کرد که شایع شد، مشارالیه از راه فروش این مقامات، ثروت کلانی بدست آورده است.
وی که یکی از مروجین ابتذال در مجلۀ خود بود، تحت عنوان «دنیای هرزگان» به اشاعه زنندهترین مسائل غیر اخلاقی، مشغول بود. وی در شمارۀ بهمن ماه سال 1345 تصاویری را انتشار داد که به علت شباهت یکی از تصاویر با محمدرضا پهلوی، باعث نارضایتی او شده و وی برای جبران این مسئله در نطق قبل از دستور مورخۀ 25 /11 /45 به تعریف و تمجید از شاه و خدمات وی پرداخت و با دادن رشوه به خبرنگاران به چاپ خبر آن مبادرت کرد و در همان ایام، مراسم نیایش برای شاه را در مسجد جوانان نهاوند ترتیب داد.
صفیپور که با منوچهر اقبال، رابطهای داشت و به همراه او، بنابر دعوت شرکت پان آمریکن به آمریکا سفر کرده بود، از طریق وی مورد شفاعت قرار گرفت و مسئله منتفی شد. در سال 1346 به عنوان دبیر کمیته و عضو هیأت امنای دانشگاه صنعتی انتخاب شد. وی عضویت باشگاه شاهنشاهی و دبیر کمیته جشنهای تاجگذاری در شهرستانها بود. در ارزیابیهای ساواک وی، فردی علاقمند به اساس رژیم و کشور، طرفدار غرب، نویسنده و زرنگ، اهل زد و بند، غیر قابل اعتماد و اهل سیگار و مشروب معرفی شده است. علی اکبر صفیپور با نام مستعار صفائی با ساواک همکاری داشته است.
2. مجله امید ایران، مجلهی سیاسی ـ اجتماعی که دو دوره انتشار داشته است؛ دورهی اول انتشار آن با صاحب امتیازی و مدیر مسئولی علی اکبر صفیپور و سردبیری امیر ناصر خدایار، مهدی فشنگچی و حسین سرفراز در سال 1328 شروع به نشر کرد و تا سال 1353 در تهران به طور هفتگی چاپ میشد و در سال 1330 با استفاده از امتیاز آن هفته نامهی ورزشی منتشر میشدکه سالنامه هم داشت. دورهی دوم انتشار آن در سال 1357 شروع شد که همچون دورهی قبلی یک مجله سیاسی، اجتماعی و انتقادی بود و در این دوره صاحب امتیاز آن علی اکبر صفی پور، مدیر مسئول آن مهدی فشنگچی و علی اکبر صفیپور و سردبیر علیرضا نوریزاده بودند.
ر.ک: مطبوعات عصر پهلوی، مجلهی امید ایران، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383.
3. محمداسماعیل معینی زندی قراگوزلو، فرزند مرتضى قلى در سال 1300 ﻫ ش در رزن همدان متولد شد. تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در کالج آمریکائى همدان به پایان رساند و در 1323 مهندسى کشاورزى را از دانشکده کشاورزى کرج دریافت کرد. به کارهاى دولتى روآورد و در بنگاه آبیارى مشغول کار شد. ریاست اداره کل بهرهبردارى و امور شرکتهاى آبیارى، معاونت بنگاه مستقل آبیارى، مدیر عامل شرکتهاى آب و برق رضائیه، قائنات و بهبهان، عضو هیئت مدیره بنگاه مستقل آبیارى، عضو هیئت رئیسه مجلس شوراى ملى و نماینده دورههاى 21 و 22 و 23 از رزن در مجلس شوراى ملى بود. (اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
4. یحیی عدل، فرزند یوسف (مکرم الملک) در 1287 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامهی تحصیل عازم فرانسه شد. دورهی متوسطه را در دو رشتهی فلسفه و ریاضی به پایان رساند، سپس وارد دانشگاه شد و در رشتهی پزشکی به تحصیل پرداخت. در 1318 به ایران مراجعت و در دانشکدهی پزشکی به عنوان استاد به تدریس پرداخت و ریاست بخش جراحی بیمارستان سینا را به عهده گرفت. مشاغل وی عبارتند از: سناتور انتصابی و رئیس هیأت مدیرهی باشگاه ورزشی شاهنشاهی و همچنین دبیر کل و سپس رئیس کل و رئیس دفتر سیاسی حزب مردم، مؤسس و رئیس سازمان مالکین آپارتمانها و واحدهای ساختمانی سامان. او دارای تألیفات پزشکی بوده و همسرش فرانسوی است و از سهامداران عمدهی کارخانه سیمان تهران بوده و در بانکهای پاریس و داخل کشور وجه نقد بسیاری داشته است. طبق گزارش ساواک، در سال 1339یادشده تمایل انگلیسی داشته، ولی در عین حال با آمریکاییها هم مربوط بوده است.
عدل دوست و همبازی قمار شاه بود. وی که دکتر جراح بود، برای ایفای نقش رهبری حزب اقلیت یعنی حزب مردم در مواقع لازم استفاده میشد و معمولا سناتوری آلت دست به حساب میآمد. وی در سال 1381 درگذشت.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
5. ناصر بهبودى، فرزند سلیمان سال 1301 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش سلیمان بهبودى از درباریان رضا شاه بود. وی تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالی را در دانشکده فنی دانشگاه تهران گذراند و عازم خارج از کشور گردید. در رشته تخصصى هواپیمایى و مکانیک از بروکسل دکترا گرفت. کار دولتى را از کارمندى راهآهن در 1326 شروع کرد، سپس مهندس اداره کل هواپیمائى، بازرس وزارت راه، مدیرکل ادارى راهآهن، عضو هیئت مدیره و هیئت نظارت و شوراى عالى راهآهن و از فراماسونهاى لژ روشنایى بود و در دورههاى 19، 20، 21، 22 نمایندگى مردم ساوه و زرند در مجلس شوراى ملى را بر عهده داشت. ناصر بهبودی طرفدار سیاست انگلستان در ایران بود که با تغییر روند سیاسی رژیم پهلوی از انگلستان به آمریکا وی نیز تغییر جهت داد. در اسناد ساواک گزارشهایی از سوء استفادههای مالی وی وجود دارد. بهبودی در احزاب مردم و رستاخیز و در لژهای فراماسونری آریا، تهران، دانش و باشگاه ورزشی شاهنشاهی عضویت داشت. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
6. به جهت رعایت شأن و آبروی افراد این بخش از طرف مرکز بررسی اسناد تاریخی محو شده است.
7. محسن موقر، فرزند جلال در سال 1303 ﻫ. ش در خرمشهر به دنیا آمد. وی با نام مستعار م. م قسمتی از مقالات خود را امضا میکرد. تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و روزنامهنگارى در دانشگاههاى سوییس و آلمان انجام داد و در رشته روزنامهنگارى فوق لیسانس گرفت. خدمت مطبوعاتى را از سال 1326 با نویسندگى در روزنامه «مهر ایران» آغاز کرد و در سال 1333 مدیر مسئول و سردبیر این روزنامه شد. وی 4 دوره به نمایندگى مجلس انتخاب شد و نشانهاى همایون، اصلاحات ارضى، تربیت بدنى، تاجگذارى و جشن شاهنشاهى را از رژیم پهلوى دریافت کرد.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
8. ملک منصور باشتی، فرزند صولت نظام در سال 1298در باشت شیراز متولد شد. وی که از ملاک منطقه بود دارای مدرک دیپلم و مدیریت جمعیت شیر و خورشید کهگیلویه و بویر احمد را برعهده داشت.
وی دارای تخلفات فراوانی بود که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: زد وبند با مأموران برای فرار از اجرای قانون بیمههای اجتماعی، سند سازی در مقابل اصلاحات ارضی، معاشرت و زدوبند با مأموران دولتی و ژاندارمری برای ارعاب کشاورزان، خلع سلاح واحدهای شهربانی و ژاندارمری دو گنبدان.
منصور باشتی عضو حزب رستاخیز نیز بود. (اسناد ساواک-پرونده انفرادی)
9. اصل: ملیون
10. اصل: ملیون
منبع:
کتاب
منصور روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 98
