صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاعیه

اطلاعیه


متن سند:

اطلاعیه

ساعت 6 بعدازظهر روز چهارشنبه 29 /6 /1357 علیرضا رودگری دبیر تاریخ ـ غلامحسین ابراهیم‌زاده دبیر اقتصاد ـ قاسم‌ پوریا مشاور راهنمائی ـ حسین اردلانی دبیر آموزش ابتدایی ـ تعدادی از معلمان کم‌تجربه و جوان و جدیدالاستخدام را تحریک به آشوب نموده و در حضور آقای نعیمی اکبر بازرس اعزامی از مرکز رسماً تاسیس باشگاه مهرگان و وابستگی خود را به درخشش1 ـ مهدی بازرگان ـ احمد بنی‌احمد2 اعلام نمودند.
2- زهرا روحی دبیر ادبیات دبیرستان فرح و ناموس (زن علیرضا رودگری) به همکارانش اعلام کرده است که به دستور مهدی بازرگان ـ بنی‌احمد ـ درخشش فعلاً روی دانش‌آموزان کار می‌کنند و می‌خواهند آنان را برای بلوا و آشوب آماده بسازند.
3- رمضان زیادی دبیر فیزیک دبیرستان فرح در کلاس سوم علوم تجربی آن دبیرستان ساعت دوم به دانش‌آموزان صحبت کرده و اظهار نموده است که تا حالا ما را به زور وادار می‌کردند زنده‌باد شاه بگوئیم ولی حالا از این قید و بند آزاد شده‌ایم و باید دنبال انقلاب آینده بشتابیم.
حسین درویش و حسین اردلانی ـ رودگری به نوبت دم در ادارۀ آموزش و پرورش کشیک داده با فارغ‌التحصیلان رشته‌های راهنمائی تحصیلی و مقدماتی که بقصد استخدام مراجعه می‌کنند تماس گرفته و از آنان می‌خواهند عضو باشگاه مهرگان شوند.

توضیحات سند:

1. محمد درخشش، فرزند یدالله در سال 1294ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در دانشسراى عالى تهران، در رشته‌ی تاریخ و جغرافیا به اتمام رساند. مهم‌ترین شغل اجرایى درخشش پیش از وزارت، بازرسى عالى وزارتى و ریاست اداره‌ی اعزام محصل بود. محمّد درخشش، در دوره‌ی هجدهم، وکیل مجلس شد. در این دوره، با خواندن لایحه‌ی خلیل ملکى علیه قرارداد کنسرسیوم نفت ـ که امینى عاقد آن بود ـ یکى از طولانى‌ترین نطق‌هاى مجلس را در مخالفت با قرارداد، ایراد کرد که به علّت طولانى شدن نطق، نورالدّین امامى، معاون مجلس توانست نطق وى را با وعده یک کراوات «سولکا» خاتمه بخشد (کراوات سولکا، نوعى کراوات فرانسوى بود که استفاده از آن، نشان اشرافیت و تفاخر بود.)
محمّد درخشش ـ که قبل از آذر سال 1325، در «اتّحادیه معلّمان» وابسته به حزب توده فعّالیت مى‌کرد ـ دبیر معمولى بود و به علّت اظهار علاقه‌ی زیاد به حزب توده، به عنوان رئیس هیأت مدیره‌ی اتّحادیه انتخاب شد و بعد از آذر 1325 و دستگیرى جمعى از اعضاى اتّحادیه، وى آن را به نیرویى مستقل و تحت اختیار خود تبدیل کرد. درخشش، باشگاه معلّمان را تأسیس و با گردآوردن معلّمان در یک تشکّل، روزنامه‌ی «مهرگان» را به نام ارگان این گروه منتشر ساخت. محمّد درخشش، از دوستان نزدیک على امینى و سیّد جعفر بهبهانى بود. او با به راه انداختن اعتصاب گسترده‌ی معلّمان کرمانشاه، زمینه‌ساز سقوط دولت جعفر شریف‌امامى و روى کار آمدن امینى شد. به پاس نقش‌هاى پشت پرده‌اش، امینى، او را به وزارت فرهنگ منصوب کرد. اما درخشش ـ که رئیس جامعه‌ی معلّمان بود ـ در دوران ریاستش، نه تنها اقدامى براى بهبود وضعیت معلّمان نکرد (البته به استثناى نتایج اعتصابات) بلکه از آن، به منزله‌ی آلتى براى پیشبرد مقاصد سیاسى خود استفاده مى‌کرد. محمّد درخشش، از جمله افرادى بود که ارتباط مستحکمى با دستگاه سیاست خارجى آمریکا داشت و به صورت مشاور و عامل سیاست‌هاى آمریکا در ایران عمل می‌کرد. درخشش، در جریان انقلاب اسلامى، به صورت یکى از عوامل ایجاد انحراف و همچنین راهنماى آمریکایى‌ها عمل مى‌کرد و تلاش وسیعى جهت زدودن گرایش‌هاى سیاسى ـ اسلامى به عمل آورد. وى به این اعتقاد که دولتى که بر مبناى قرآن بنا شده باشد، در حقیقت جز عقبگرد چیزى نیست و اصولاً تعلیم و تربیت درست را به مردم ایران نخواهد داد، به آمریکایى‌ها توصیه مى‌کرد که در جریان درگیرى انقلاب، باید درگیرى بین امام خمینى(ره) و ارتش ادامه یابد. وى حتّى به پل کانسلر، مشاور سیاسى سفارت آمریکا، پیشنهاد کرد که به منظور راهنمایى بیشتر، مذاکرات نزدیکى با افراد میانه‌رو مذهبى مانند بازرگان داشته باشند. افرادى مانند رحمت‌اله مقدّم مراغه‌اى و درخشش، منابع اطلاعاتى خوبى براى سفارت بودند. هدف نهایى او (درخشش)، برقرارى جامعه‌اى دمکراتیک خالى از عقاید خشک مذهبى بود. و در روشى تاکتیکى، عقیده داشت که هیچ راهى جز هماهنگى با نیروهاى امام خمینى نیست. بنابراین امیدوار بود که مى‌تواند در هر دولت مذهبى‌اى نفوذ کند. آمادگى وى جهت دنبال کردن خط میانه‌اى بود که بتواند کشور را از جهت‌گیری‌هاى انقلاب اسلامی نجات دهد. در آستانه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی، درخشش به خارج از کشور گریخت و علیه انقلاب اسلامی به توطئه پرداخت و خبر مرگ وی در سال 1384 در آمریکا اعلام شد.
بخشی از اسناد وابستگی‌های محمد درخشش به بیگانگان در اسناد لانه‌ی جاسوسی در مجلدات 6 و 27 آمده است.
2. احمد بنى‌احمد، فرزند محمدتقى در سال 1308 ﻫ ش در تبریز بدنیا آمد. تحصیلاتش را تا لیسانس حقوق از دانشگاه تهران ادامه داد و از سال 1335 وارد مشاغل دولتی شد. مشاغل وی در آموزش و پرورش عبارت بود از: مدیر عامل اردوهای کار آذربایجان شرقی، مدیر روزنامه عصر نوین، وکیل دادگستری، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، عضو دفتر امور فرهنگی و باستان شناسی شورای مرکزی جشن‌های شاهنشاهی، عضو کتابخانه پهلوی و نماینده مجلس شورای ملی و …. در 1337 به معاونت حزب مردم رسید. او از لیبرالهاى حکومت و وفاداران رژیم پهلوى بود و در مجموعه کتابهاى تاریخ شاه شجره‌نامه رضا پهلوى را تا نیاى هفتم مورد بررسى قرار داد. او کودتاى 28 مرداد را رستاخیز ملت نامیده بود و کتابى به عنوان «پنج روز رستاخیز ملت» منتشر کرد. در آخر تیرماه 1357 از حزب رستاخیز کناره‌گیرى کرد و قیافه مخالف دولت را به خود گرفت. حزب «سوسیال دمکرات اتحاد براى آزادى» را در شهریور ماه 1357 تأسیس و نقش مخالف دولت شریف امامى را بازى کرد. بنى احمد در یک حرکت نمایشى پس از واقعه 17 شهریور دست به اعتصاب غذا زد و پس از چند روز آن را شکست. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شبکه براندازى جمهورى اسلامى در آذربایجان غربى با سلطنت‌طلب‌ها همکارى داشت.
وى که داراى مدرک لیسانس حقوق و نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورا از تبریز بود. در سند بیوگرافى‌اش است : «سوابقى از عضویت و فعالیت یاد شده در گروه‌ها و دستجات افراطى و مخالف موجود نیست لیکن شایعاتى در مورد نامبرده وجود داشته مبنى بر این که وى داراى افکار و عقاید کمونیستى است؛ مشارالیه پس از تشکیل حزب رستاخیز ایران، عضویت این حزب را پذیرفته و ... وى در جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران فعالیت دارد. نامبرده در سال 1354 به هنگام بحث درباره بودجه سال 1355 نطقى در مجلس شوراى ملى ایراد کرد که حاوى مطالبى علیه اوضاع کشور بوده که به همین علت در دادگاه حزبى محاکمه شد و بعد دادگاه نظر خود را درباره وى بدین شرح اعلام کرده است چون مشارالیه از بیانات خود ابراز ندامت کرده، لذا به نظر نمى‌رسد که در عنوان مطالب خود سوءنیت داشته باشد. یادشده به مدت 14 سال مشاور حقوقى واحد صنعتى غرب در تبریز بوده و عضویت هیأت امنا بنیاد فرهنگى رضا پهلوى و حمایت از جذامیان و مسلولین و اردوگاههاى کار آذربایجان را به عهده داشته است. وى مدیر روزنامه عصر نوین تبریز بوده که بعضا در آن مطالب انتقادى درج مى‌شده که به همین علت در سال 2527 [1347] دو بار توقیف و دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده شده است. علاوه بر این وى با عده‌اى از عناصر سابقه‌دار جمعیتى به نام «جمعیت دوستان» در تبریز همکارى داشته و روزنامه او ارگان نظریات انتقادى این عده بوده است.» در مورد چاپ مجدد هفته نامه عصر نوین بنى‌احمد نامه‌اى به شاه نوشت و طى آن ضمن ابراز مراتب وفادارى و جان‌نثارى و خواستار عفو و بخشش شده است. وی در سال 1354 طى سخنرانى در مجلس از اوضاع کشور انتقاد و متعاقب آن در سال 1357 در خصوص حمله گارد شاهنشاهى به منزل آیت‌اللّه‌ شریعتمدارى دولت را استیضاح کرد. بنی‌احمد از گردانندگان حزب جمهورى‌خواه نیروى سوم معرفى شده و در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى با نفوذ در بعضى روحانیون خود را مذهبى جلوه داد، اما درصدد تشکیل حکومت سوسیال دمکرات بود، وى از اقدامات و اعلامیه‌هاى حضرت امام خمینى (ره) انتقاد کرده است.
گزارش‌هایى در خصوص سوءاستفاده وی از زمینهاى دولتى وزارت تعاون که توسط شرکت «ایدم» خریدارى شده و فروش زمین در تبریز به وزارت نیرو به قیمت گزاف برای ساواک در سال‌های 56 و57 ارسال شده است که تأیید شده‌اند.
(اسناد ساواک - پرونده‌ انفرادى)





منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 07 صفحه 75


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.