صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[موضوع:] گفتگوی دوستانه در مدرسه علمیه قائمی

تاریخ سند: 9 بهمن 1353


[موضوع:] گفتگوی دوستانه در مدرسه علمیه قائمی


متن سند:

[از:] 6ﻫ 1 [تاریخ:]9 /11 /1353
[به:] 312 [شماره:] 12589/ ﻫ 1

[موضوع:] گفتگوی دوستانه در مدرسه علمیه قائمی

از ساعت 1000الی 1210 روز 4 /11 /53 تعدادی از روحانیون منجمله:
1ـ شیخ عبدالرسول قائمی.
2ـ شیخ احمد راشد اهل همایونشهر اصفهان ساکن قم و تهران.
3ـ سید ابوالفضل موسوی اهل همایونشهر ساکن قم.
4ـ سید نورالدین جعفریان (سید مهدی جعفری) اهل همایون شهر ساکن قم و تهران.
5ـ شیخ ستاری اهل مازندران. ساکن قم.
6ـ شیخ محمدحسن جهان‌تاب اهل نطنز ساکن قم.
7ـ شیخ فتح‌اله مبشری اهل همایونشهر ساکن قم.
8ـ شیخ علی کرمی اهل فریدن اصفهان ساکن قم.
و عده‌ای دیگر در مدرسه علمیه قائمی اطاق اختصاصی قائمی دور هم جمع بوده و مشغول بحث و گفتگو بودند، ابتدا شیخ عبدالرسول قائمی ضمن صحبت رو به حاضرین کرده و گفت نحوه سخنرانی را روی منبر و پیدا کردن مطالب را از فلسفی ( شیخ محمد تقی فلسفی واعظ معروف ) یاد بگیرید و اضافه کرد چندی پیش در تهران پای منبر فلسفی نشسته بودم، پس از خاتمه منبرش به ایشان گفتم نمره منبرت 12 بود، لکن بعداً دو فقره دیگر در پای منبر او بودم واقعاً خیلی خوب سخنرانی کرد و بعد از خاتمه منبر به مشارالیه گفتم نمره منبرت 100 می‌باشد.
همچنین موقعی که آیت‌اله خمینی را گرفته بودند در تهران شب‌ها در منزل فلسفی اقامت داشته و روزها در منازل دوستان و رفقا مهمان بودم و یکی از آن روزها آیت‌اله شریعتمداری از قم به من تلفن کرد که قرار است کمیسیونی با شرکت چند نفر از مراجع و علمای بزرگ تشکیل شود و از من هم خواست در آن شرکت کنم و قبل از رفتن به قم برای زیارت به شاه عبدالعظیم رفته بودم، دیدم فلسفی در مدرسه برهانی و بازار شاه عبدالعظیم منبر رفته لذا از موقعیت استفاده کرده پای منبرش نشستم، فلسفی در سخنرانی خود مطالب مهمی از نظر سیاسی و علمی در اطراف جهاد بیان نمود و گفت جهاد چند نوع است. مثلاً یک وقت خاکستر بر سر پیغمبر می‌ریزند و آن بزرگوار سرش را پائین می‌اندازد و زمانی حضرت علی (ع) شمشیر می‌کشد و جهاد می‌کند و همین طور امام حسن (ع) با معاویه صلح می‌کند و حضرت فاطمه و زینب (ع) خطبه‌ای تکان‌دهنده در مجلس یزید می‌خواند و امام حسین (ع) انقلاب برپا می‌کند و همه اینها جهاد است و فلسفی موضوع خمینی را در لفافه با بیانات فوق به مردم می‌فهماند، بطوری که مأمورین امنیتی و انتظامی نتوانستند به چگونگی موضوع پی ببرند و نقطه ضعفی از ایشان بدست آورند و جمعیت در آن مجلس فوق‌العاده زیاد بود و وقتی که فلسفی از منبر پائین آمد مرا دید گفت منبرم چطور بود جواب دادم خیلی عالی بود نمره منبرت 100 می‌باشد و تا امروز کمتر اینطور روی منبر سخنرانی کرده بوده‌اید.
قائمی سپس گفت چند سال پیش هم فلسفی را برای سخنرانی در مسجد نو به آبادان و همچنین در اهواز و مسجد سلیمان دعوت کرده بودم، فلسفی در حسینیه اعظم در اهواز که تعداد زیادی از افسران و درجه‌داران و سربازان ارتش در آن شرکت داشتند منبر رفت ضمن سخنرانی مفصلی رو به افسران کرده گفت فرماندهی را از حضرت علی (ع) یاد بگیرید وقتی که می‌شنید در جائی درمانده‌ای وجود دارد و یا به یکی ظلم شده تا به آن رسیدگی نمی‌کرد آرام نمی‌گرفت و با تشویق کردن افسران و سربازان به آنان توصیه کرد شما هم مانند حضرت علی (ع) عمل کنید.
نظریه یکشنبه: با توجه به سابقه:
1ـ اظهارات فوق از جانب شیخ عبدالرسول قائمی به احتمال قوی صحت دارد.
2ـ به نظر می‌رسد مشارالیه برای بزرگ جلوه دادن خود در بین روحانیون به‌خصوص روحانیونی که از قم و سایر شهرستان‌ها به آبادان وارد می‌شوند مبادرت به چنین اظهاراتی می‌نماید.
3ـ مفاد گزارش فوق نشان‌دهنده وابستگی و حمایت وی از خمینی و فلسفی که از روحانیون افراطی و مخالف هستند می‌باشد.
4ـ کماکان از اعمال و رفتار مشارالیه و سایر روحانیونی که در مدرسه مزبور با وی نشست و برخاست دارند مراقبت به عمل می‌آید نتایج حاصله به موقع به استحضار خواهد رسید. حقانی













منبع:

کتاب آیت‌الله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 381



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.