صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات شیخ نجات در مسجد جامع

تاریخ سند: 11 بهمن 1345


موضوع : اظهارات شیخ نجات در مسجد جامع


متن سند:

به : 316 از : 20 ه 3 شماره : 16638 /20 ه 3 در تاریخ 9 /11 /45 بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد جامع شیخ نجات به منبر رفت در این موقع جعفری از پایین منبر به شیخ نجات مطالبی گفت که نجات این طور بیان کرد.
آقای جعفری می فرمایند چون شنبه آینده مصادف با شب وفات امام جعفر صادق می باشد بدین مناسبت شب یکشنبه در اینجا مجلسی به خاطر شهادت آن بزرگوار و شهادت علماء اعلام بر قرار خواهد بود و شاید هم تا پنج شب ادامه داشته باشد.
جمله شهادت علماء اعلام که شنیده شد حاضرین در جلسه از یکدیگر پرسیدند یعنی چه و عده ای هم که اطلاع داشتند گفتند که شب یکشنبه شب سال شهدای مدرسه فیضیه می باشد.
سپس نجات اظهار داشت من نمی دانم با این چهار تا رقاصه که به مجلس برده اند چرا اینقدر از اسلام ایراد می گیرند و می خواهند تیشه به ریشه اسلام بزنند در تمام دنیا دانشمندان جمع می شوند و درباره علم طب و صنایع پیش رفته صحبت می کنند در مملکت ما چهار تا زن رقاصه را دور میز گرد می نشانند تا از اسلام ایراد بگیرند می گویند اگر ما بخواهیم به دستورات اسلام و روحانیون عمل کنیم باید دست همه را ببریم چون همه دزدی می کنند خاک بر سر شما که آن قدر فهم و شعور ندارید که اگر دست چند تا دزد بریده شود دیگر کسی دزدی نمی کند.
سپس درباره حج صحبت نموده و اظهار داشت مگر در عربستان وبا وجود دارد که هر کس می خواهد به مکه برود یک سیخ به او می زنند سال گذشته موقع برگشتن هم آمپول می زدند مگر از 200 سال قبل تاکنون کسی از مکه وبا با خودش آورده است به خدا قسم اینها می خواهند مردم مؤمن را مسخره کنند.
در زمان خلافت منصور شخصی پیش وی رفت منصور ضمن تعریف از خودش گفت از برکت حکومت ماست که دیگر وبا نیامده است آن شخص گفت قربان خدا که هیچ وقت دو بلا برای مردم نمی فرستد یا شما را می فرستد که به مردم ظلم کنی و یا اینکه وبا می فرستد (خنده حضار) راجع به حقوق کارمندان دولت گفت چون این پولی است که به زور به عنوان مالیات از مردم گرفته می شود حرام است اگر به آنها بگویید اظهار خواهند نمود که چاره ای نداریم بیچاره تو هم مثل من آخوند بیا و از حضرت آیت اله خمینی ماهی 30 تومان حقوق بگیر.
بعد درباره وضع حکومت صحبت نمود و گفت متوکل عباسی یکی از بی شرف ترین خلفای عباسی است که چند مرتبه قبر حضرت امام حسین را خراب کرد تا یک وقتی به سر درد مبتلا شد شخصی که ورم بیضه داشت پیش وی رفت خلیفه گفت چندی است که سرم درد می کند علت آن چیست آن مرد گفت قربان این باد بیضه ما است که توی کله شما حاکم های ظالم می افتد (خنده حضار) خجالت بکشید اینقدر سادات را اذیت نکنید بالاخره ما هم آقایی داریم ما هم رهبری داریم بی خود نیست که به محض اینکه می گوییم برای سلامتی آقا صلوات بفرستید مردم صلوات می فرستند (صلوات جمعیت) به خدا آقای ما آنقدر رئوف و مهربان است که اگر مانند جدش دندان او را بشکنند نفرین نخواهد کرد او گذشت دارد و گذشت هم نشانه بزرگان است حالا شما هر کاری دلتان می خواهد انجام دهید خود آقا در یکی از سخنرانی هایشان در قم فرمودند مگر ما برای این جمعیت نامه نوشتیم که به مدرسه فیضیه بیایند اینها خودشان علاقمندند ایمان آنهاست که آنها را به اینجا می کشاند.
ببینید از رادیو چه سخنرانی ها می کنند و در مطبوعات چه می نویسند که ما حامی قرآنیم و اسلام را ما زنده کرده ایم خدایا روحانیت ما را از این گرفتاری ها نجات بده پروردگارا مراجع عالیقدر ما به خصوص حضرت آیت اله العظمی را یاری فرما پروردگارا منویات این مرد مجاهد را جامه عمل بپوشان دوستانش را یاری کن و دشمنانش را نابود بفرما.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 167


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.