تاریخ سند: 16 آبان 1343
موضوع: پرونده آقای حاجی سید حسن موسوی
متن سند:
شماره: 5977 /5 تاریخ:16 /8 /1343
از: شهربانی قزوین
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
موضوع: پرونده آقای حاجی سید حسن موسوی
طبق گزارش دایره مربوطه روز 15 /8 /43 بعد از نماز مغرب و عشاء آقای سید حسن موسوی معروف به شالی فرزند سید محمد شغل مدرس علوم دینی اهل قریه شال رامند قزوین ساکن فعلی قزوین بخش2 خیابان مولوی منزل استیجاری آقای حاجی میرزا نصراله شهیدی در مسجد شاه طاق آقای میرزا رحیم سامت به منبر رفته ضمن سخنرانی مذهبی اظهار نموده مسلمانی دیگر تمام شد مرجع تقلید ما را از خانه بیرون کشیدند و بردند آقای آیتاله خمینی چه گناهی کرده بود چه تقصیری داشت که او را از خانهاش بیرون بردند1 آقایان اینها مخالف دین هستند در خاتمه صحبت گفته است خدایا اینها را نابود بکن خدایا چه خاکی به سرمان بریزیم مرجع تقلید ما را بردند کار ما باید چه بشود. خدایا هر چه زودتر صاحبالزمان ما را برسان که ما را از دست این ظالمان نجات دهد. چون مشارالیه از آمدن به شهربانی امتناع داشت ضمن نامه شماره 5964 /5-16 /8 /43 از دادسرای شهرستان قزوین تقاضای اعزام نماینده قانونی گردید آقای دادستان سرکار سرگرد خدادادگان معاون شهربانی را به نمایندگی تعیین که در نتیجه نامبرده بالا به شهربانی احضار در بازجوئی معموله منکر گزارش مامور و اظهارات فوق در منبر میباشد اینک پرونده امر که حاوی 5 برگ است ضمن معرفی شخص مذکور جهت اقدام قانونی به آن سازمان ارسال میگردد.
رئیس شهربانی قزوین- سرهنگ ابراهیم فریدی
گیرندگان:
تیمسار ریاست محترم اداره اطلاعات شهربانی کل کشور جهت استحضار
فرمانداری محترم شهرستان قزوین جهت استحضار
- نامه فوق رونوشت شود
- چنین گزارشی قبلاً وسیله قزوین داده شده بود.
- اطلاعات رسیده حاکی از آن است که نامبرده در[ناخوانا] در میان زارعان و دهقانان تحریکاتی مینموده است به خصوص در رودک مردم را تبلیغ مینموده که دختران خود را به مدارس نفرستند به وسیله آقای فرماندار و[ناخوانا]آبیک که به منطقه رفتهاند (این اطلاعیه) تلفنی اطلاع دادهاند. در تمام موارد بازجوئی و پرونده [ناخوانا] نمایند. 16 /8 /43
توضیحات سند:
1. تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه: ترور جان اف کندی و ورود لیندون جانسون به کاخ سفید روابط ایران و ایالات متحده را وارد مرحله تازهای کرد. تغییر در هیات حاکمه آمریکا و کنار رفتن کندی از صحنه سیاست این کشور، فشارهای وارده بر ایران را از سوی دموکراتها به شدت کاهش داد و راه را برای شدت عمل هر چه بیشتر از سوی محمدرضا پهلوی هموار ساخت. جانسون به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم در کشورهای حیطه غرب، هرگونه شدت عملی را جایز میشمرد و همین امر باعث شد تا محمدرضا پهلوی پس از سفرش به ایالات متحده در 14 خرداد 1343 که به همراه همسر سومش (فرح دیبا) انجام میگرفت؛ راهِ در پیش گرفته علیه روحانیت و دین را بیش از پیش شدت بخشید. در مقابل حکومت که با شمشیر از روبسته وارد میدان شده بود، امام و مردم نیز لحظهای آرام ننشستند. کشمکشها ادامه داشت تا در 21 مهر 1343 ماده واحده منضم به قرارداد وین در یک جلسه پر سروصدای مجلس شورای ملی سرانجام به تصویب رسید. با تصویب این قانون مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین استفاده خواهند کرد. این جلسه مجلس شورای ملی تا نیمههای شب به درازا کشید. دولت ایالات متحده آمریکا از اوایل نخستوزیری اسدالله علم؛ ادامه حضور نیروهای نظامی آمریکایی ـ مستشاران ـ و اعضای خانواده آنها را مشروط بر معافیت از شمول قوانین قضایی ایران کرده بود و قبول این درخواست یعنی احیای کاپیتولاسیون. لایحه مصونیت مستشاران و دیگر افراد تبعه آمریکا در ایران 13 مهر 1342 در کابینه علم تهیه و مرداد ماه 1343 در مجلس سنا و 21 مهر 1343 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. کویلر یونگ ، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا، در مقالهای که در آوریل 1965 م در نشریه دانشگاهی هاروارد انتشار یافت، در مورد واکنش مردم ایران پس از انتشار خبر تصویب قرارداد در مجلسین نوشت «برای درک عمق نارضایتی ایرانیان، باید چند هفته پس از آن، از ایران دیدن میکردید.» این نوشته اشاره به وضعیت ایران پس از تصویب لایحه دارد. یازده روز پس از تصویب این قانون، وام 200 میلیون دلاری یک بانک آمریکایی به تضمین دولت ایالات متحده و به نشانه سپاسگزاری از حکومت پهلوی، به ایران اختصاص یافت. در 4 آبان 1343؛ یک روز پس از تصویب وام امریکا به ایران، امام (ره) که در منزل مسکونیاش در قم نیز تحت نظر شدید امنیتی قرار داشت، طی یک سخنرانی تاریخی به مخالفت با این قانون برخاست. در این سخنرانی شاه مورد انتقاد و حمله مستقیم امام بود؛ همچنین دولت و مجلس نیز فاسد و دستنشانده آمریکا و اسرائیل و دشمن مردم ایران و اسلام معرفی شدند. این سخنرانی در تاریخ معاصر ایران، اهمیت بسزایی یافت و از اهمیت آن حتی در روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی کاسته نشد. نسل نو به پا خاسته به فرمان امام، این سخنرانی را دست به دست، سینه به سینه و نوار به نوار برای دیگران نقل کرده و از آن بهرهها گرفتند. چهره امام در سخنرانی برافروخته و متأثر بود. این سخنرانی با «انّا لله و انّا الیه راجعون» آغاز شد و گریه همه حاضرین را در پی داشت. جملات و عبارات امام (ره) بسیار کلیدی بود. بعضی از عبارتها چنین بود: «من تأثرات قلبی خود را نمیتوانم اظهار کنم، قلب من در فشار است.... من با تأثرات قلبی روزشماری میکنم، چه وقت مرگ پیش بیاید، ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردند، عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند، ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.... اگر یک خادم آمریکایی، یا یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پای خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد...
آقایان اعلام خطر میکنم... معلوم میشود برای ما خوابهایی دیدهاند از این بدتر چه خواهند کرد؟ والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند، ای سران اسلام به دادِ اسلام برسید ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به دادِ اسلام برسید، رفت اسلام. ای ملل اسلام! ای سران ملل...به داد ما برسید. ای شاه ایران! به دادِ خودت برس!... ». متن سخنان امام و اعلامیه شدیداللحنی را که امام به همین مناسبت منتشر کرده بودند مخفیانه چاپ شده و در تهران و شهرستانها پخش شد و مردم با دیده شگفت و تحسین بدان نگریستند. در پی این سخنان، روز نهم آبان 1343 منصور ـ نخستوزیر ـ در مجلس سنا به آن پاسخ داد. وی این سخنان را تحریکآمیز و تأسفانگیز دانست و از قانون مصونیت سیاسی مستشاران نظامی و دیگر آمریکاییانِ مأمور خدمت در ایران دفاع کرد. پس از سخنان منصور، در سیزدهم آبان 1343 نخستین دقایق بامداد عدهای کماندو چترباز به خانه امام در قم حمله کرده و ایشان را با اتومبیل مستقیماً به فرودگاه تهران انتقال دادند. امام (ره)، قبل از طلوع آفتاب، به همراه یک مأمور امنیتی به ترکیه تبعید شد. آیتالله مصطفی خمینی نیز که در منزل آیتالله العظمی مرعشی نجفی به سر میبرد، دستگیر شده و به زندان قزلقلعه اعزام شد. در پی تبعید حضرت امام (ره) کشور به حالت نیمه تعطیل درآمد؛ درسهای حوزه علمیه، نمازهای جماعت، بسیاری از مراکز تجاری و بازار به حالت تعطیل درآمده و حدود یک ماه به طول انجامید. ساواک طی اطلاعیهای علت تبعید امام را در رادیو چنین برشمرد: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافی، چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا از تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید. سازمان اطلاعات و امنیت کشور» (رک: قیام 15 خرداد، جلد ششم، صفحه 5 تا 7 مقدمه، مرکز بررسی اسناد تاریخی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 233