تاریخ سند: 14 مرداد 1347
درباره: آقای شیخ ناصر مکارم
متن سند:
شماره: ج /56 /146 تاریخ: 14 /5 /1347
از: مرکز شهربانیهای استان فارس (شیراز)
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت فارس.
درباره: آقای شیخ ناصر مکارم
پیرو شماره ج /56 /146 /5- 13 /5 /47
طبق گزارش قسمت مربوطه ساعت 0815 روز 13 /5 /47 سیدعلیاکبر تقوی و سپس جواد مکارم به ملاقات نامبرده بالا رفته و پس از ده دقیقه آقای تقوی از منزل خارج و ساعت 0830 شیخ مذکور و جواد، اتومبیل حاج احمد سهل البیع به میدان شاهپور و از آنجا پیاده به منزل مرحوم رضوی آمده ساعت 0925 به اتفاق شیخ محمد خادمی. شیخ سهراب شفیعی. سیدحسین طباطبایی. شیخ غلامحسین یزدی. شیخ باقری از منزل آقای رضوی خارج و به مدرسه خان رفته در جلسه درس آقای شیخ مجدالدین محلاتی شرکت مینمایند. ساعت 1100 به اتفاق جواد مکارم به منزل آقای سیدعبدالحسین دستغیب مراجعه و ساعت 1130 به معیت شیخ محمدعلی موحد از منزل دستغیب بیرون آمده در مقابل مدرسه خان جواد مکارم و شیخ موحد از او جدا شده و به منزل اثنیعشری1 بزاز واقع در کل شاهزاده قاسم کوچه امامزاده هفت تن کاشی 7 میرود. ساعت 17 جواد مکارم هم به آن منزل وارد ساعت 1730 مجدداً به اتفاق از آنجا خارج و به منزل سیدمحمد امام رفته ساعت 1830 از آنجا خارج و از طریق کوچه میدان مولا. بازار وکیل. خیابان پهلوی. خیابان لطفعلیخان زند و قاآنی پیاده به دبستان مهدیه میروند. در آنجا آقایان سهلالبیع. مکارم کارمند بانک ملی. شیخ محمد خادمی. جوانمردی و دبیران دبیرستان مهدیه که جمعاً در حدود 15 نفر بوده به آنها ملحق میشوند. در ساعت 2130 آقای ناصر و جواد مکارم کارمند بانک وسیله اتومبیل حاج سهلالبیع به منزل شیخ عباسعلی طوبایی رفته در آنجا سهل البیع مراجعت و سایرین به منزل شیخ میروند. در منزل شیخ طوبائی ده نفر بودهاند که پس از صرف شام ساعت 2330 از آنجا خارج و به منزل خود رفتهاند. مراتب جهت اطلاع اعلام میگردد. سرپرست شهربانیهای استان فارس. سرتیپ محمدحسن پهلوان
آقای کرمی. منبع 148 بایستی از رفت و آمد و جلساتی که این شخص[ناخوانا] خبر بدهد. سوابق سهلالبیع ارائه شود. چنانچه سابقه ندارد بیوگرافی ملصق به عکس از شهربانی بخواهید. 15 /5
محترماً به منبع آموزش داده شد که در جلسات یکشنبه شرکت و از رفتوآمدهای ناصر مکارم آگاهی حاصل و نتیجه را گزارش نماید.
توضیحات سند:
1. اصل: اثنیعشر
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 308