تاریخ سند: 11 اردیبهشت 1338
اداره مستشاری تهران.ایران
متن سند:
تیمسار سپهبد مهدیقلی علوی مقدم
ریاست اداره شهربانی کل کشور
وزارت جنگ
تیمسار علوی مقدم: سرهنگ هارلی.
ژ.
مارش فرمانده گروه آموزشی شماره
2 اینجانب را از اقدامات
سریع و همکاری مداوم
تیمسار حسن مهرداد1
رئیس شهربانی آذربایجان
شرقی در مورد اتفاقی که در
9 فروردین ماه 38 در تبریز
به وقوع پیوست مستحضر
نموده است.
معاضدتی که
بوسیله تیمسار مهرداد و
مأمورین شهربانی بعمل
آمده باعث کمک زیادی در
تکمیل سریع بازرسی و
جلوگیری از اتفاقات دیگری
که ممکن بود به مناسبات
ایرانیان و امریکائیان لطمه
بزند شده است.
این عمل نمونه دیگری از هم آهنگی شایانی می باشد که بین پرسنل مستشاری
امریکائی و اعضاء نیروهای انتظامی ایران در موقع کار با یکدیگر به منظور حفظ
قدرت دنیای آزاد وجود دارد.
از اصول این مساعی این است که محیط دوستانه جامعه غیرنظامی با گزارشات و
اتفاقاتی که انعکاس نامساعدی ممکن است داشته باشد مشوش نگردد.
در اثر
مساعدت تیمسار مهرداد این موضوع به سرعت و بدون انتشار موضوع برگذار
[برگزار] گردیده است.
اینجانب از موقع استفاده نموده و حق شناسی شخصی و همچنین رسمی خود را در مورد مساعدتی که
نسبت به هیئت کمک نظامی به عمل آمده است ابراز می دارد.
دوستدار شما
روی.
ای.
لیند کوئیست
سرلشکر ارتش امریکا
رئیس هیئت مستشاری
توضیحات سند:
1ـ حسن مهرداد، فرزند حاج علی
اصغر کمپانی در سال 1285 در
تبریز متولّد شد.
در دانشکده
افسری درس خواند و به سال
1307 وارد ارتش گردید.
در
شهریورماه سال 1320 در
سرکوب ایل هزار در خراسان
نقش داشت، در وقایع سالهای 25
ـ 1324 در آذربایجان شرکت
نمود و در روز 28 مرداد سال
1332 ریاست شهربانی
آذربایجان را عهده دار بود.
او به
پاس همکاری در کودتای 28
مرداد، نشان درجه 1 پاس و سال
بعد از آن نشان درجه 2 پاس را
دریافت داشت.
خدمت در ساواک
را از سال 1339 شروع کرد و در
سال 1340 به ریاست ساواک
آذربایجان شرقی منصوب شد.
وی عضو باشگاه لاینز و وابسته به
فراماسونری بود و به دلیل
رویارویی و برخورد با مردم در
وقایع خرداد 1342 از سوی
نخست وزیر وقت مورد تشویق
قرار گرفت.
در سال 1344
نشان های درجه 3 پاس، نشان
درجه 2 و 3 کوشش و نشان درجه
2 اصلاحات ارضی را دریافت
نمود، امّا در همان سال از ریاست
ساواک تبریز عزل گردید و به
سمت حفاظت کارخانجات کود
شیمیایی شیراز گمارده شد.
حسن مهرداد در تاریخ
13 /4 /1346 در شیراز به طرز
مشکوک و نامعلومی به قتل رسید
و ساواک درباره واقعه مذکور
چنین نوشت : «به علّت سوء
شهرت ضارب و شایعات
ناهنجاری که در محل موجود
است، مصلحت ایجاب می نماید
که از طریق آن سازمان جنازه
بدون تشریفات نظامی به خاک
سپرده شود.
»
منبع:
کتاب
سپهبد مهدیقلی علوی مقدم به روایت اسناد ساواک صفحه 143