صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 20 خرداد 1340


متن سند:

از ساعت 2120 روز 5 شنبه 18 /3 /40 به تدریج عده ای در حدود 150 نفر از اعضاء نهضت ملی وابسته به جبهه ملی که اکثرا از روحانیون و دانشجویان دانشگاه و عده ای از مهندسین وابسته به نهضت بودند در مسجد هدایت اجتماع نموده و در بین حاضرین یک سرهنگ تمام ارتش که صنف آن پزشکی بود دیده شد که قبل از سخنرانی در کنار آیت الله طالقانی نشسته و با او آهسته آهسته صحبت می نمود مقارن ساعت 21 آیت الله طالقانی به منبر رفته و پس از ذکر مقدمات و قرائت آیت های125 تا 128 کلام اللّه مجید که درباره حضرت ابراهیم (ص) و مبارزات وی توصیف شده چنین گفت (حضرت ابراهیم یک امام به تمام معنی بود امام باید حرکت داشته باشد و اعمالش سرمشق دیگران باشد ما حرکت نداریم زیرا ما را از حرکت بازداشته اند آری آب هر قدر که صاف و تمیز باشد اگر در گودالی بماند متعفن خواهد شد ولی آب گل آلود اگر در حرکت باشد خودبخود صاف می گردد.
خوشبختانه سه چهار ماهی است که حرکت کوچکی کرده ایم.
برادران به خود تکانی بدهید و از خواب غفلت بیدار شوید.
چند روز پیش سخنگوی دولت گفتند که ما به مردم ایران آزادی داده ایم یعنی از این پس اگر ما حرفی بزنیم دیگر باباتون پاسبان و یا حمله ناگهانی مأمورین سازمان امنیت مواجه نخواهیم شد.
این معنی آزادی است که ایشان به ما داده اند.
دولت های اسبق چقدر گدایی کردند که حساب و کتاب ندارد.
اگر آن روزها یک نفر می گفت که آقای این همه پولها به چه مصرفی می رسد می گفتند که خرج مصالح کشور می گردد و اگر در سؤال خود قدری پافشاری می نمود فورا او را گرفته و در زندان می انداختند.
هنگامی که دولت اسبق به آن طرز مفتضحانه برکنار شد تمام کثافتکاریهایش برملا شد و ما تازه متوجه شدیم که پولهایی را که به عنوان خرج مصالح کشور می گرفتند یا به حساب خود در بانکهای خارجی می ریختند و یا با آن پارک و آسمان خراش می ساختند.
واقعا که معنی مصالح کشور را هم درک نمودیم دولت سابق دستجات استعماری را تقویت می نمود و در عوض مسجدها را به روی ما می بست آخر برای چه؟ برای آن که ما حرف حساب می زدیم و حرکت داریم و می خواهیم یک قدم به جلو برویم و دزدیهای آنها را برملا سازیم.
دولت سابق ماهیانه مبالغ هنگفتی صرف وارد کردن فحشا و رقاصه های خارجی می کرد و هر کس که می خواست سینما بسازد به او کمک بلاعوض می شد اما اگر شخصی می خواست مسجدی بنا کند نه تنها ده شاهی هم کمک نمی کرد بلکه در بعضی موارد جلوگیری هم می نمود.
آقایان دروغ عرض نمی کنم شما بروید به قم و مشهد که مرکز تشیع در ایران است به بینید که علما و فضلاء در چه وضعی زندگی می کنند و حقوق و مستمری آنها از چهل تومان در ماه تجاوز نمی کند ولی آن متولی باشی یا خدم هر شب بساط عیش و عشرتش برپاست برای آنکه او می تواند جاسوسی بکند ولی یک نفر عالم نمی تواند دزد و جاسوس باشد.
فضلاء و علما حق می گویند و حق می خواهند) ناطق سپس در پرده اشاره به استعفای سپهبد آزموده نموده و گفت (دیشب در روزنامه خواندم که شخصی نوشته بود من برای این بازنشسته می شوم که به دین خود خدمت کنم و عده ای هم باور می کنند آخر تو یک عمر آدم کشی کرده ای کسی که می خواهد به دین خود خدمت کند باید سوابق خوبی داشته باشد.
برادران.
جوانها.
بیدار شوید.
حرکتی کنید و از این منجلاب بیرون بیائید و به بینید بر سر شما چه می آورند.
دولت فعلی را نمی دانم چه جور آدمی است تا کاری نکند نمی توان قضاوت نمود انشاءاللّه که برای بهبود وضع مملکت کوششهایی بکند) مقارن ساعت 45 /21 سخنرانی ناطق خاتمه یافته و حاضرین مسجد هدایت را ترک نمودند.

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 47


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.