تاریخ سند: 12 مهر 1340
موضوع: جلسه منزل سیدضیاءالدین طباطبایی
متن سند:
شماره: 3006 /312 تاریخ: 12 /7 /40
موضوع: جلسه منزل سیدضیاءالدین طباطبایی
ساعت ¼ 5 بعد از ظهر روز دوشنبه گذشته در حدود ۲۵ نفر از طبقات مختلف از جمله رضا صرافزاده نماینده سابق مجلس شورای ملی- نائینی بازرگان- دکتر مولوی مدیر کل سابق وزارت دادگستری- سرهنگ مصطفوی افسر اداره تسلیحات ارتش- معتمدی مدیر مجله سپاهان- مهندس سمیعی از ملاکین گیلان- رضوی عضو وزارت دادگستری- خاوری وکیل دادگستری- ارشدی از نویسندگان شیراز (عضو سابق کمیته ایالتی حزب توده در شیراز) دکتر خرسند کارمند دانشگاه- محتشمی کارمند سازمان مشاغل و طبقهبندی مشاغل و مهندس مدنی کارمندان سازمان برنامه در منزل سیدضیاءالدین طباطبایی در سعادتآباد حضور داشتهاند. ابتدا در خصوص عقبماندگی ایران صحبت شد و طباطبایی گفت ما هزار سال از ممالک اروپا و آمریکا از نظر صنعت روز عقب هستیم و چنانچه امروز ساختن یک تفنگ مدرن را یاد میگیریم روز دیگر خارجیها جلوتر رفته و دیگر آن اسلحه ایرانی به درد نخواهد خورد زیرا خارجیها مدام در حال پیشرفت هستند و متوقف نمیشوند که ما به آنها برسیم و هیچگاه نخواهیم به آنها رسید ولی محسناتی داریم که خارجیهای دزد باید از ما بیاموزند و آن توکل به خدا و صبر و شکیبایی و تحمل است و مردم اروپا و آمریکا بخصوص فاقد آن هستند و پیر و مادیات میباشند و تمام کارها را به خاطر پول و سرمایه انجام میدهند و حتی مذهب کلیساهای آنها روی مادیات اداره میشود و ادامه داد در قرون گذشته فجایع در اروپا به حدی رسیده بود که رومیها نمیتوانستند جلوی آن را بگیرند و در اغلب از خانهها بساط عیش و عشرت گسترده شده بود و چون اولیای امور حس میکردند که با این وضع دیر یا زود از بین خواهند رفت کلیساها را علم کرده و با آوردن چند قطعه استخوان از محل دیگر واتیکان را بنا نمودند در آنجا دکان بزرگی تأسیس کردند که چند صد سال است که آن را اداره میکنند در صورتی که تمام کار آنها روی مادیات میچرخد و شنیده یک آمریکائی اخیر به زیارت مکه رفته و به ابنسعود اظهار داشته در آینده نزدیکی مکه معظمه بزرگترین مرکز دنیا خواهد شد زیرا با فکری که یک آمریکائی از نژاد دزدها و قاچاقچیان دریائی دارد باید هم همینطور باشد چون اگر مردم آمریکا مسلمان بودند امروز ما برای زیارت کعبه و قبر رسول اکرم میبایست به اروپا و یا آمریکا میرفتیم برای اینکه آمریکاییها این سنگ سیاه (مقصور حجرالاسود است) را شبانه دزدیده به اروپا میبردند.
ارشدی گفت که سابقاً از تودهایهای متعصب بوده ولی بعدها که خیانت اولیای حزب را دیده از حزب توده برگشته ولی حالا میبیند که برای استفاده جوانان مملکت و رهبری کادر روشن فکر مرجع و محلی نیست. طباطبایی گفت اینها همه منسوخ شده زیرا نه ملتی برای این کارها لازم است و نه حزبی خود او زمانی به افراد حزب توده معتقد بوده و عقیده آنها را محترم میداشته ولی ملاحظه کردید که با آن قوای عجیب نتوانستند رهبران خوبی داشته باشند و رهبران حزب افراد را نه یک جا بلکه صد جا به بهای نازلی فروختند و گفتار و مرام آنها با عملشان تفاوت فاحشی داشت. از طباطبایی سئوال شد در حال حاضر چه باید کرد طباطبایی گفت حالا که مردم متوجه این موضوعات شدند و ضرر این کارها را دیدهاند باید اول بفهمند مملکت مال آنهاست و بعد برای آن بکوشند زیرا تا موقعی که مردم مملکت را از خود ندانند نمیتوانند برای آبادی و ترقی آن کوشش کنند و ادامه داده گفت حکومتهای فعلی تابع اعمال مردم هستند و اگر واقعاً مردم یک دل و یک جان برای یک منظور قیام کنند هرگز بدون میل آنها نمیتوانند بر مردم حکومت داشته باشند سپس در مورد اقدامات دولت و نارضایتی از دستگاهها صحبت شد در این موقع طباطبایی پاکتی به محتوی یک صفحه مجله روشنفکر که بنگاه شما و مطبوعات برای مشارالیه فرستاده بود ارائه داد و گفت این روزنامه نطق مشارالیه را در ۴۱ سال قبل هنگام نخستوزیری ایراد کرده نوشته است و آن را به خاوری داد و خاوری نیز با صدای بلند آن را برای حاضرین قرائت نمود که در مورد تقسیم املاک موقوفه و تعمیم فرهنگ و تعقیب دزدان بزرگ و گردن کلفت و اصلاحات ارزی دولت و... و... مطالبی نوشته شده بود که کاملاً با نطقها و مصاحبههای دکتر امینی مطابقت میکرد و حاضرین از این جریان به شدت خندیدند و سپس آقای طباطبایی گفت ملاحظه کنید از ۴۱ سال قبل تاکنون مملکت در همان حال مانده است و آن وقت من این حرفها را زدم و امروز هم دکتر امینی آخرین نخستوزیر ۴۱ سال بعد میگوید میخواهم عرض کنم که گفتار من برای ایران تا هزار سال تازه خواهد بود.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 204