تاریخ سند: 20 خرداد 1349
درباره: سید محمد احمدی فروشانی فرزند مصطفی
متن سند:
از: شهربانی استان اصفهان تاریخ:20 /3 /1349
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان شماره: ۶۳۲-۱-۵۷
درباره: سید محمد احمدی فروشانی فرزند مصطفی
پیرو شماره: ۳۴۱۶-۳-۵ – 13 /7 /43
برابر گزارش قسمت مربوطه نامبرده بالا در ساعت 00 /17 روز 18 /3 /49 در مجلس فاتحهای1 که از طرف بازاریان اصفهان در مدرسه صدر بازار بر پا گردیده بود به منبر رفته و ضمن بیانات خود اظهار داشته (امنیت کشور توسط پلیس و مأمورین انتظامی برقرار نمیشود چون آنها نمیتوانند امنیت به وجود آورند بلکه امنیت کشور مدیون فداکاریهای علما مخصوصاً خمینی میباشد) سپس درباره قانون حمایت خانواده۲ صحبت و اظهار داشته (قانون پوچ طلاق که باعث ناراحتی و نارضایتی شده اگر خمینی در ایران بود اجرا نمیشد) و در خاتمه منبر به خمینی دعا نموده است.
نامبرده احضار و بازجوئی شده معترف به منبر رفتن در روز مزبور بوده ولی منکر بیان مطالب تحریکآمیز میباشد با توجه به سوابق شخص مزبور که به اتهام اهانت به مقام شامخ سلطنت و تحریک مردم بر ضد امنیت داخلی کشور تحت تعقیب قرار گرفته و زندانی گردیده و در هر فرصتی در روی منبر مطالب تحریکآمیزی عنوان داشته و با توجه به اینکه به اتفاق عدهای دیگر از علما در سال ۱۳۴۵ به نجف اشرف مسافرت و با خمینی ملاقاتهائی داشته است.
نامبرده را ضمن ارسال پرونده حاوی ۳ برگ است اعزام، خواهشمند است دستور فرمائید از نتیجه اقدامات معموله و همچنین نسبت به منبر رفتن مجدد نامبرده این شهربانی را آگاه سازند.
رئیس شهربانی استان اصفهان – سرتیپ کمانگر
محترماً به استحضار میرساند نامبرده جز وعاظی بود که مورخه 18 /3 /49 اطلاعی مبنی بر تبلیغ به نفع خمینی در مورد آنها رسیده و احضار هم گردیده بود و تا تاریخ روز جاری که وسیله شهربانی دستگیر3 و اعزام گردیده خود را معرفی ننموده بود در صورت تصویب مورد بازجوئی قرار گرفته و در اجرای دستور اداره کل سوم «در مورد این قبیل وعاظ» تحت تعقیب قانونی قرار گیرد.
پریانی 20 /3 /49
توضیحات سند:
١- مجلس فاتحه به مناسبت رحلت آیتالله سید محسن حکیم برگزار شده بوده است.
۲- قانون حمایت از خانواده: در تاریخ ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۴۶ به موجب قانون حمایت خانواده دولت اعلام کرد از این تاریخ طلاق و ازدواج مجدد بدون اجازه دادگاهها ممنوع است این قانون برای اولین بار از طرف گروه مرموزی که وابسته به عوامل صهیونیسم در ایران بودند در تاریخ 4 /3 /43مطرح شد و در مجله (اطلاعات بانوان) آن روز چنین آمده: (به مناسبت دهمین سال تأسیس جمعیت راه نو هفته گذشته مراسمی در محل جمعیت بر پا بود در این مراسم خانم فریده دیبا مادر گرامی شهبانوی ایران و اداره کننده جمعیت و عدهای از رجال سرشناس و رجال معروف حضور داشتند و از کیک (تولد جمعیت) که ۹ شمع روی آن روشن بود نوش جان کردند در این جریان صحبت از این بود که جمعیت راه نو طرحی را که برای حفظ حقوق زن در خانواده تهیه کرده است تصمیم دارد به امضای عدهای از نمایندگان زن و آقایان وکلای مجلس برساند و تقدیم مجلس کند احتمال زیاد داده میشود که در این مجلس در زمینه حقوق زن و خانواده قانونی به تصویب برسد.........) مؤلف کتاب نهضت امام خمینی معتقد است که عدد(۹) برای حزب جاسوس بهائیت مقدس است. این قانون در تاریخ 15 /11 /1353 در ۲۸ ماده به تصویب رسید یکی از قوانینی بود که به ظاهر در جهت حمایت از زنان و ارتقا خصوصیات زندگی آنان بود اما در واقع برای متلاشی کردن کیان خانواده طراحی شده بود تا با تشویق زنان به زندگی سبک غربی آنان را به گرفتن طلاق از شوهر ترغیب نماید و در نتیجه با از بین رفتن خانواده زنان و کودکان بیسرپرستی که مشکلات فراوانی از نظر اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی داشتند در جامعه فراوان بشوند.
بنابراین روحانیت معظم شیعه به رهبری حضرت امام خمینی با چنین لایحهای مخالفت کرده و آن را ضد دین دانستند و با آن به مبارزه پرداختند.
نکته حایز اهمیت اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوانین فراوانی با رعایت اصالت خانواده در حمایت از زنان نوشته شده و یا از قوانین موجود بهرهوری گردد تا حقوق زنان در برابر مردانی که ستم کنند حفظ شود و در خانوادههایی که مرد و زن براساس اخلاق انسانی و اسلامی زندگی میکنند عشق و محبت حاکم میباشد به طور مثال در عقد نامههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۵ شرط بین زوج و زوجه در دفاتر سند ازدواج به صورت چاپی تهیه شد که معمولاً مردان و زنان آن را میپذیرند و طی آن به زن وکالت داده میشود اگر مرد بد رفتاری داشت یا شغلی خلاف شئون خانوادگی پذیرفت یا زندانی شد و از این قبیل مسایل زن وکیل برای طلاق دادن خود است و میتوانند این شرط را به هر میزان اضافه کنند و دستی بنویسد.
٣- برادر ایشان حجتالاسلام والمسلمین آقای سید حسن احمدی در مورد دستگیری حجتالاسلام والمسلمین احمدی میگوید: من خود در آن زمان طلبه جوانی بودم که در مدرسه صدر بازار حضور داشته و شاهد سخنرانی ایشان بودم که به طور صریح پیرامون مرجعیت حضرت امام (ره) سخن گفته و با توجه به نظرات بزرگان مرجعیت ایشان را مطرح نمودند.
پس از اتمام سخنرانی من همراه ایشان از مدرسه خارج شده و بعد از عبور از بازار وارد میدان امام گردیدیم که مأموران ایشان را محاصره کرده و سوار ماشین نمودند و همراه خود بردند و تا مدتی از ایشان بیخبر بودیم.
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 78