صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه دعای ندبه در منزل عبدالمحمد والی

تاریخ سند: 3 مهر 1348


موضوع: جلسه دعای ندبه در منزل عبدالمحمد والی


متن سند:

از: 14 ﻫ تاریخ: 3 /7 /1348
به: 316 شماره: 2708 / 14ﻫ
موضوع: جلسه دعای ندبه در منزل عبدالمحمد والی

در ساعت 730 مورخه 28 /6 /48 در منزل عبدالمحمد والی کارمند بهداری سمنان واقع در خیابان منوچهری، جلسه دعای ندبه با شرکت 30 نفر تشکیل گردید. ابتدا آقای شیخ حسین لنکرانی ضمن سخنرانی پیرامون خمس چنین اظهار داشت که یک فرد نظامی به عکس شاه که از کاغذ یا مقوا یا لامپ یا چیز دیگری درست شده، احترام می‌گذارد؛ اما ما به خدای خود احترام نمی‌گذاریم، در صورتی که آن مقام خیلی مهم نیست و مثلاً شخص دوم مملکت به شمس پهلوی1 احترام می‌گذارد، آن هم مقام مهمی نیست و این مقام دنیوی بوده و سطحی می‌باشد. نامبرده سخنانی درباره مشروطیت ایراد و اضافه نمود که یک عالمی زیر بار مشروطیت نرفت2 و شخصیت‌های آن موقع مثل امیرکبیر زیر بار مشروطیت نمی‌رفتند، در صورتی که مقام من خیلی از آنها بالاتر بوده و هستم. افراد شناخته شده در این جلسه عبارتند از [1.]حاج عبدالمحمد والی. 2. عباسی حسابدار آموزش و پرورش و رضا شریفی که جلسه مذکور در ساعت 930 پایان یافت.
نظریه رهبر عملیات. شیخ حسین لنکرانی ظاهراً از روحانیون موافق بوده، ولی در باطن افکار و عقاید مخالفی نسبت به دولت دارد.
نظریه امنیت داخلی. به منبع آموزش لازم داده شد تا ضمن نفوذ بیشتر در این جلسه از ماهیت اصلی آن کسب خبر نموده و گزارش کند.
نظریه رئیس ساواک. به‌طوری که قبلاً معروض گردیده آقای شیخ حسین لنکرانی آدمی دورو و مزور است و در تمام احوال دروغ گفته است.
در ساعت 1245 روز 6 /7 سال 48 به بخش 316 واصل گردید. آقای کاشی بهره برداری شد. 3 /7
آقای ابراهیمی. چنانچه به حافظت منبع لطمه وارد نشود احضار و شدیداً تذکر داده شود....
______________________
1. شمس پهلوی، اولین فرزند رضاخان از همسر دومش تاج‌الملوک در سال 1296 ﻫ ش در تهران متولد شد. شمس از عزیزترین فرزندان رضاخان به شمار می‌رفت و حتی خود رضاخان که ظاهراً به لحاظ ابراز عواطف بسیار خوددار بود، علاقه‌ی خاصی به وی داشت‌. زندگی نامبرده دو مرحله دارد؛ مرحله‌ی اول در زمان حیات پدر و سیطره‌ی دیکتاتورمآبانه‌ی رضاخان و مرحله‌ی دوم دوران محمدرضا و مرحله‌ی آزادی عمل است.
از مرحله‌ی اول زندگی شمس که عمدتاً دوره‌ی نوجوانی اوست، اطلاع زیادی در دسترس نیست. مهم‌ترین فعالیت اجتماعی شمس در این مرحله را باید حضور وی در مراسم کشف حجاب و پیش از آن در کانون بانوان ایران دانست‌. او به اجبار پدر با فریدون جم ازدواج کرد، ولی سرانجام خوشی نداشت و پس از مرگ رضاخان به طلاق و ازدواج مجدد شمس انجامید. شمس از اواخر سال 1322 زندگی مستقلی را برای خود آغاز کرد و به ابتذال و زندگی غیراخلاقی روی آورد و اوج این زندگی مبتذل آشنایی و رابطه‌ی نامشروع با عزت‌الله مین‌باشیان (مهرداد پهلبد) است که با آشکار شدن این ارتباطات شمس از فریدون جم در مهر سال 1323 طلاق گرفت و در سال 1324 با عزت‌الله مین‌باشیان که با اصرار شمس به مهرداد پهلبد تغییر نام داد، ازدواج کرد. شمس گرایش به آئین مسیحیت داشت که این گرایش نهایتاً به مسیحی شدن وی انجامید. او به واتیکان رفت و با پاپ ملاقات کرد و یک مدرسه‌ی مذهبی ـ مسیحی در ملک اختصاصی‌اش در کرج و کلیسای کوچکی نیز در کاخ شخصی‌اش ـ مهرشهر ـ ساخت. علاوه بر شمس همسر و فرزندانش نیز طبق رویه‌ی او به این آئین گرویدند. شمس پهلوی دنبال یک زندگی آرام بود، ولی برای کسب وجهه‌ی اجتماعی، ریاست جمعیت شیروخورشید سرخ را برعهده داشت. با به قدرت رسیدن دکتر مصدق و اختلاف وی با اعضای خاندان پهلوی‌، اعضای این خاندان از جمله شمس و همسرش به آمریکا رفتند و پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 به ایران مراجعت کردند. در زمینه‌ی اقتصادی، شمس با داشتن املاک وسیع در غرب تهران و مهرشهر کرج بالقوه صاحب ثروتی عظیم در کشور بود. نامبرده پول فروش این زمین‌ها را به حبیب ثابت پاسال سرمایه‌دار داد تا تجارت کند و از سود به دست آمده مشترکاً استفاده کنند. او به غیر از این، از اموال بیت‌المال نیز بدون محدودیت در شیروخورشید استفاده می‌کرد. از جمله سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی فراوان شمس می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تصفیه شکر اهواز، لبنیات پاک‌، قند دزفول‌، باغداری گل چشمه‌، سازمان زراعی مهرشهر، سردخانه‌های متعدد با ظرفیت‌های مختلف در مهرشهر و گرگان‌، شرکت مهر ساختمان‌، شرکت آلوم پارس‌، شرکت دامداری ایران و اسکاتیش‌، شرکت آبمیوه و مربا، شرکت دامپروری و علاوه بر این بخشی از ثروت وی صرف تأسیس اماکن کم‌هزینه از قبیل رستوران‌، پمپ بنزین و سوپرمارکت می‌شد. شمس علاوه بر داشتن ویلاها و کاخ‌های متعدد در ایران چندین ویلای بزرگ نیز در خارج از کشور داشت که می‌توان به ویلای واشنگتن‌، ویلای پاریس و ویلای کالیفرنیا اشاره کرد. طبق اسنادی که بعد از انقلاب منتشر شد، گوشه‌ای از هزینه‌های او بدین شرح است: 1ـ هزینه‌ی شمس پهلوی در سال 1349 پانزده میلیون تومان‌، در سال 1350 بالغ بر 20 میلیون تومان و در سال 1351 معادل 25 میلیون تومان و مخارج کاخ‌های شمس: قصر مروارید 40 میلیون تومان و کاخ نوبهار 225 میلیون تومان و هزینه‌ی خرید جواهرات در سال 1351، 25 میلیون تومان بود. با آغاز طوفان انقلاب اسلامی بسیاری از پروژه‌های اقتصادی شمس که اکثراً نیمه‌کاره باقی مانده بود متوقف شد و به همراه خانواده‌اش در 19 شهریور 1357 یعنی درست دو روز بعد از جمعه‌ی خونین تهران‌، صلاح خود را در این دید که کشور را به سوی خارج ترک کند. سرانجام شمس در سال 1374 در 78 سالگی درگذشت و طبق آئین مسیحیت به خاک سپرده شد. زنان دربار به روایت اسناد ساواک، شمس پهلوی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387
2. منظور آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری است که با مطرح نمودن مشروطه مشروعه با انحراف مشروطیت مخالفت نمود. شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نورى فرزند ملا عباس در 2 ذیحجه 1259 ﻫ ق/ 3 دی 1222 ﻫ ش در تهران متولد و در عنفوان جوانى جهت تحصیلات عالیه همراه با مرحوم حاج میرزا حسین نورى (محدث)، دائى و پدر زن خود به نجف اشرف مهاجرت کرد. مرحوم شیخ فضل‌الله در نجف پس از تلمذ در محضر مرحوم حاج شیخ راضى بن شیخ و مرحوم حاج میرزا حبیب‌الله رشتى در حوزه علمیه مرحوم میرزاى مجدد شیرازى حاضر و پس از هجرت آن مرحوم در سال 1254 به سامرا هجرت مى‌نماید و پس از مدتى در خدمت بزرگان تلامذه و از افراد مورد وثوق مرحوم میرزاى شیرازى قرار می‌گیرد. شیخ شهید در حدود سال 1262 به تهران باز می‌گردد و از جمله معاریف علماء و مجتهدین و فقهاء و محدثین این شهر گشته، به نشر و تبلیغ احکام الهى و اخبار اهل بیت پیامبر (ص) و تدریس طلاب علوم دینى و حل معضلات و مسائل مردم می‌پردازد. شیخ شهید در جنبش ضد انگلیسى و استقلال طلبانه تنباکو، فعالانه شرکت و همراه با مرحوم میرزاى آشتیانى و برخى دیگر از علماى ایران در رهبریت این حرکت قرار داشت. در جریان نهضت مشروطیت ابتدا از سران نهضت بود و پس از آنکه انحراف مشروطه از مسیر درست آن را مشاهده کرد به مخالفت با مشروطه خواهان و عناصر وابسته به سفارت انگلستان مى‌پردازد و از سوى دشمنان مورد اذیت و آزار قرار مى‌گیرد و علیرغم تلاشهاى بسیارى که در جلوگیرى از انحراف خواسته‌هاى مردم و تحقق حکومت مشروعه داشت نهایتا در 8 مرداد 1288 توسط قواى مهاجم (سردار اسعد بختیارى) دستگیر و پس از یک محاکمه ساختگى به دادستانى شیخ ابراهیم زنجانى، فراماسون ضد اسلام، محکوم به حکم از قبل تعیین شده می‌شود و در عصر 29 تیر 1289 مطابق با زاد روز تولد حضرت على(ع) در میدان توپخانه به جرم دفاع از اسلام و استقلال به دست دشمنان اسلام و ایران به فراز دار مى‌رود و به درجه رفیع شهادت نائل مى‌آید. جنازه مرحوم شیخ را پس از بى‌احترامى فراوان به اصرار منسوبین آن مرحوم و وساطت عضدالملک تحویل خانواده آن شهید می‌دهند. جنازه توسط شیخ ابراهیم نورى از شاگردان و بستگان شیخ در خانه آن « شهید » با کمک فرزند وى غسل و کفن و در اطاقى در همان منزل قرار داده می‌شود. پس از گذشت دو ماه محل جنازه را تغییر و در مکانى دیگر در همان خانه به ودیعت گذارده می‌شود.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 176

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.