درباره : ملاقات با آیت الله شریعتمداری پیرو شماره 80/21 ـ 16/1/46
تاریخ سند: 28 فروردین 1346
درباره : ملاقات با آیت الله شریعتمداری پیرو شماره 80/21 ـ 16/1/46
متن سند:
روز 19 /1 /46 اینجانب به منظور دیدن آقای شریعتمداری که از مکه معظمه مراجعت نموده بود و برای با خبر شدن از موضوع صحبت مهمانی شام که آقایان منجمله گلپایگانی و نجفی حضور داشتند و اطلاع از نظریات آنان تلفنی وقت گرفته و ساعت 1530 روز مزبور در بیرونی منزل وی حضور یافته و اظهارات ایشان به شرح زیر به عرض می رسد : 1ـ استدعا نمودند به عرض شاهنشاه آریامهر برسد چون وضع اماکن متبرکه احتیاج به تعمیر دارد و معظم له همیشه در این قبیل کارها پیشقدم بوده اند نسبت به مرمت آن اوامر مقتضی صادر فرمایند.2ـ در حجاز چون حمام وجود نداشته ایرانیان به ایشان مراجعه و مبلغ 300 هزار تومان نقدا پرداخته و تعهدات دیگری از قبیل تهیه آجر.
سیمان و آهک و غیره به ایشان نموده اند که حمامی به نام حمام ایرانیان در آنجا بنا شود.
3ـ موضوع مهمانی شام به میان آمد اظهار داشتند اشخاصی به من و سایر آقایان مراجعه و مذاکراتی کردند که من و سایرین نظریات خود را کتبا اعلام نمائیم ولی به همه آنهایی که در قم بودند و فرستاده آقای میلانی و بقیه پاسخ دادم من حاضر به اینکار نیستم و وظیفه دینی ما تذکر دادن به طور عادی و مهربانی است و ما نباید کاری بکنیم که آبروی خودمان برود و من هنوز این لایحه را مطالعه نکرده ام (از من خواستند یک نسخه برایشان بفرستم و در همان روز فرستاده شد) و چنانچه خدای نکرده تذکرات و گفته های ما اثر نکرد و یا به عللی نمی توانند آن را بپذیرند ما تکلیف دینی خود را انجام داده ایم و در خاتمه گفتند به هر صورت موضوع منتفی گردید.
4ـ در ضمن صحبت به میان آورده شد که آقای گلپایگانی پیشنهاد نموده بودند که دو ماده باید به لایحه حمایت خانواده اضافه شود ایشان اظهار داشتند آقای گلپایگانی نظر داشتند که در مواد لایحه مزبور باید دو ماده عوض شود ولی برای آقای شریعتمداری هم دو ماده مزبور روشن نشده چون ایشان با اصل مخالف بودند.
5ـ به طورکلی از وضع ایرانیان که به مکه مشرف شده بودند بسیار خوشحال و راضی بودند و گفتند انصافا باید برای اعلیحضرت همایونی دعا کرد که چنین آبروئی برای ایرانیان فراهم نموده بودند و هیچ کس در مکه به اندازه ایرانیان سرشناس و محترم نبود.
6ـ درباره سخنرانی سیدصادق روحانی اظهار داشتند موقعی که شنیدم این مرد این طور بد حرف زده خیلی ناراحت شدم و در آخر گفتند چون مادر او مریض است به عرض تیمسار ریاست ساواک برسد چنانچه اجازه فرمایند برادر او وسائلی که لازم دارد برایش در هر محلی هست ببرد.
اصل در پرونده ش ـ ر ــ 228 در پرونده ن ـ ج 170 بایگانی شود 28 /1 /46