جایگاه تعقل و تعبد
متن سند:
جایگاه تعقل و تعبد
رها کردن متون اصیل اسلامی، برداشت سطحی و دریافت ناقص از اسلام و قرآن، تأثیرپذیری و مطلق دانستن دیدگاههای استادان و نویسندگانی که بر تعبد خط، بطلان کشیدهاند، عدم باور به یک چارچوب فکری ثابت، آشفتگی فکری، تلاش برای یافتن الگویی التقاطی از نحلهها و مشربهای مختلف اسلامی و غیراسلامی و... مهدی هاشمی را به برخورد کلیشهای با تعقل کشاند:
«برایم تعقل خیلی بیشتر از تعبد مطرح بود و اینها و هکذا در شناخت یک سری احکام و تعلیمات اسلامی که قبلاً بحثش را کردیم مثل دعای توسل، حدود و دیات و احکامی که اینها را بحث زیاد میکردیم به همان تفسیر تعقلی قرآن مربوط میشود. آن وقت نسبت به رابطه متقابل تعقل و تعبد مثلاً میتوانم بگویم بحث کردماین اواخر مثلاً یک احتمالاتی به ذهنم میرسید که بتوانم برایش جایگاه درست بکنم. تعقل را مثلاً یک جایی برایش درست کنیم. تعبد را یک جایی در مکتب اسلام؛ در یک جا یادداشت کردیم برایش بحث بکنیم. این دریافتهای اولیه و اختراعیه هم هی به ذهن ما میرسید منتهی من هیچ جا مطرح نمیکردم که آن را به بحث بگذارم در حد یک سری احتمالاتی توی ذهنم بود. آن وقت توی بعضی جلسات خاص بعضی کلاسهای خاص به اصطلاح مثلاً اشخاص کلاس هم افراد یک مقدار اهل مطالعه بودند آنها را مطرح میکردیم که آنها رویش مطالعه بکنند؛ در حد پیشنهاد که میخواهم جمع بندی بکنم در این محور و کلاً ما در این محور آن حالت پایبندی و تعبد، تعبدی که معمولاً باید وجود داشته باشد نسبت به یک سلسله مقولهها و مفاهیم و تفسیر یک سری جریانات کم داشتیم حتی هی ضعیف میشد.»1
توضیحات سند:
1. نوار شماره هشت.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 138