تاریخ سند: 27 آبان 1348
موضوع: تشکیل جلسات هفتگی مکتبالرضا
متن سند:
از: 316 تاریخ: 27 /8 /1348
به: 20 ﻫ 3 شماره: 4275 /316
موضوع: تشکیل جلسات هفتگی مکتبالرضا
ساعت 0800 روز 9 /8 /48 جلسه هفتگی مکتبالرضا در تهران خیابان شاهپور کوی سعدی شماره 43 با شرکت قریب 120 نفر از طبقات مردم تشکیل گردید. ابتدا دانشجو حقیقی اظهار داشت.
«امروز غربیها دست روی دست گذاشته و منتظرند تا شرقیها علم تازهای کشف کنند تا آن را دنبال نمایند.
ما موظف هستیم به جامعه تفهیم کنیم که دین و علم تضادی با هم ندارند. فکر غلطی است که میگویند هر کسی دانشمند شد باید بیدین باشد. علم نباید علیه بشریت به کار رود. ویل دورانت1 در کتاب تاریخ تمدن خود به بیمارستانهای بزرگ مسلمانان در قاهره اشاره میکند.
این بیمارستانها دارای مسجد، کتابخانه و آزمایشگاه بوده که به رایگان بیماران را مداوا میکردهاند و پس از بهبودی به آنها مبالغی نیز میپرداختهاند تا سرگردان نباشند؛ ولی متأسفانه بیمارستانهای امروزی ما پیشرفتی نکرده بلکه به خاطر طبقه مخصوصی به وجود آمده است. بیمارستانهای ما نخست از بیمار یکهزار ریال یا بیشتر برای معالجه دریافت میدارند.
اگر علم و دین تعادل داشتند و با هم پیشرفت میکردند نظام جامعه و بیمارستانها عالی بود.»
آنگاه شیخ حسین نوری پیرامون فقر اخلاقی و معنوی اجتماعی سخن گفت و بیان نمود.
«مردم در دنیا فقط در پی مادیات هستند. دنیای ما دنیای عجیبی است همه در اضطراب خاطر به سر میبریم. زمامداران و کشورهای بزرگ نیز در اضطراب خاطر هستند. در نتیجه کمبود معنویات و اخلاق، دنیای ما دنیای حقهبازی، حقکشی و بیحجابی شده است که ما ملت ایران گریبانگیر آن هستیم.»
ناطق سپس به آمارهایی از مغازههای مشروبفروشی خیابان لالهزار، تعداد معتادین به مواد مخدره تهران و همچنین تعداد اشخاصی که قصد خودکشی داشتهاند و بیش از همه جوانان بودهاند، اشاره کرد و جلسه در ساعت 1030 پایان یافت.
ملاحظات . جهت اطلاع و مراقبت از جلسات متشکله و شیخ حسین نوری و اعلام مشخصات کامل و خلاصهای از سوابق حقیقی مورد بحث.
محترماً در صورت تصویب ارسال شود. صالحی 27 /8 /48
ارسال شود. 27 /8
توضیحات سند:
1. ویلیام جیمز دورانت در نوامبر سال 1885م متولد شد. یک تابستان به عنوان خبرنگار برای نیویورک جورنال کار کرد ولی به علت عدم علاقه، به شغل آرام تدریس زبانهای لاتینی و فرانسوی و انگلیسی و تدریس هندسه مشغول شد. در سال ۱۹۰۹م به مدرسه دینی رفت ولی در سال ۱۹۱۱ م از آن خارج شد و به حلقه رادیکالترین طرفداران اصلاحات در نیویورک پیوست. سال 1913م به دانشگاه کلمبیا رفت و در سال 1917م دکترای فلسفه گرفت و به تدریس فلسفه در همان دانشگاه مشغول گردید. در ۱۹۲۱م به مدرسه لیبرتمپل سازمان داد و آن را به مرکز پیشرفته جوانان تبدیل کرد. با موفقیتِ کتاب تاریخ فلسفه، کار تدریس را رها کرد و در سال ۱۹۲۷م متقاعد شد تا تمام عمر خود را وقف نوشتن تاریخ تمدن نماید.
مهمترین اثر او تاریخ تمدن، مجموعه کتابی ۱۱ جلدی است که با همکاری همسرش آریل دورانت، که قبلاً یکی از شاگردانش بود، نوشت.
او برای نوشتن هر فصل از این کتاب، به گوشهای از دنیا سفر کرد؛ از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن.
ویل دورانت و همسرش قصد داشتند نگارش تاریخ تمدن را تا تاریخ معاصر غرب تا سال ۱۹۳۳م ادامه دهند، اما با مرگ تقریباً همزمان آنان، مجموعه تاریخ تمدن تا جلد ۱۱، که اختصاص به دوران ناپلئون دارد، پیش رفت.
در شش جلد نخست این مجموعه، نام ویل دورانت بهعنوان نویسنده و نام همسرش به عنوان ویراستار آمده است، ولی در جلدهای بعدی هر دو نویسنده هستند.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 207