صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

[تاریخ: آذر ماه 1357]
بسم‌الله الرحمن الرحیم
الم‌ تر کیف‌ فعل‌ ربک‌ باصحاب‌ الفیل‌؟

جنایت‌ پیشگان‌ تاریخ‌، غارتگران‌ اموال‌ عمومی، استعمارگران‌ رسوا و عمال‌ سرسپرده‌ آنان‌ برای جنایت‌ حد و مرزی نمی‌شناسند و آنجا که‌ منافع‌ پست‌ و مقاصد پلیدشان‌ ایجاب‌ کند از هیچ‌ وحشی‌گری رویگردان‌ نیستند. در این‌ یک‌ سال‌ که‌ گذشت‌ ستم‌پیشگان‌ و کارگزاران‌ استبداد چه‌ تجاوزها بر مردم‌ مسلمان‌ که‌ روا نداشتند و چه‌ انسانهای پاک‌ و با فضیلت‌ که‌ نکشتند و چه‌ وحشی گری ها و هتک‌ نوامیس‌ که‌ قلم‌ از بیان‌ آن‌ شرم‌ دارد که‌ نکردند؟ گویا تصمیم‌ دارند برای ادامه سلطه خویش‌ و حفظ‌ منافع‌ اربابان‌ به‌ هر قیمتی گرچه‌ به‌ نابودی ملت‌ و ورشکستگی و فلج‌ ساختن‌ اقتصاد و فرهنگ‌ کشور از سقوط‌ حتمی خود جلوگیری نمایند و خوشبختانه‌ با این‌ اعمال‌ ننگین‌ و تلاش‌ مذبوحانه خود گور خود را می کنند و هر روز چهره کریه‌ و سیرت‌ زشت‌ و منفور خود را بیش‌ از پیش‌ آشکار می سازند و ماسک های دروغین‌ مسلمانی، تشیع‌، احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر، میهن‌ دوستی و پیشرفت‌ و تمدن‌ و ترقی را با دست‌ خود به‌ کنار می زنند تا آنجا که‌ می‌بینیم‌ فریب‌خوردگان‌ ساده‌لوح‌ نیز دیگر ادعاهای توخالی آنان‌ را باور نمی کنند، چگونه‌ باور کنند؟ آیا مگر جنایتی مانده‌ که‌ دژخیمان‌ رژیم‌ نکرده‌ باشند؟ آیا مگر حریمی مانده‌ که‌ نشکسته‌ باشند؟ آیا مگر خون‌ بیگناهان‌ هزار هزار نریختند؟ آیا مگر زنان‌، خردسالان‌ و حتی فرزندان‌ شیرخوار را به‌ گلوله‌ نبستند؟ به‌ خانه‌ها و مغازه‌ها حمله‌ نکردند؟ اموال‌ مردم‌ را به‌ غارت‌ نبردند؟ ناموس‌ مسلمین‌ را هتک‌ نکردند؟ به‌ دانشگاه‌ها، دبیرستانها و مدارس‌ برای سرکوبی آزادیخواهان‌ یورش‌ وحشیانه‌ نبردند؟ طلاب‌ علوم‌ دینی را نکشتند؟ به‌ منازل‌ مراجع‌ تقلید هجوم‌ نبردند و مغز فرزندان‌ روحانیشان‌ را در حریم‌ خانه‌شان‌ متلاشی نساختند؟ قرآن‌ و مسجد و منبر را نسوزانیدند؟ شهر مذهبی قم‌ و صحن‌ و سرای حضرت‌ معصومه‌(س‌) را صحنه وحشی گریها و ترکتازی ها قرار ندادند؟ در آستان‌ قدس‌ امام‌ هشتم‌ علیه‌السلام‌ که‌ همه ی جباران‌ گذشته‌ حداقل‌ برای مصلحت‌ روزگار احترامش‌ می کردند، آتش‌ نگشودند و با خون‌ بیگناهان‌ سنگفرش‌ حریم‌ و بارگاه‌ آن‌ حضرت‌ را رنگین‌ ننمودند و در و دیواری را که‌ ارادتمندان‌ می‌بوسیدند سوراخ‌ سوراخ‌ ننمودند؟ و خلاصه‌ آنکه‌ برای تحکیم‌ موقعیت‌ پوشالی و لرزان‌ خود و بازگرداندن‌ آبروی از دست‌ رفته خود از هیچ‌ جنایتی و خیانتی مضایقه‌ نکردند و همین‌ گستاخی اخیر یعنی تیرباران‌ حرم‌ مطهر حضرت‌ رضا بود که‌ همه‌ کس‌ حتی مردم‌ ناآگاه‌ و از همه‌ جا بی خبر را سخت‌ بر آشفت‌ و بیدار کرد. معبد و پرستشگاه‌ در همه‌ جا محترم‌ است‌، زیارتگاه‌ و مرقد شریف‌ امام‌ که‌ مهبط‌ ملائکه‌ و برای مشتاقان‌ قبله‌ آرزوست‌، آنقدر محترم‌ است‌ که‌ مردم‌ مسلمان‌ از مسافتهای دور و دراز به‌ عشق‌ زیارت‌ و عتبه‌بوسی به‌ آنجا می‌روند، تربتش‌ را می‌بوسند و حتی بدون‌ اذن‌ دخول‌ در آن‌ پا نمی‌نهند، گرد و غبارش‌ را به‌ تبرک‌ می‌برند و به‌ چشم‌ می کشند. اما تفنگداران‌ چکمه‌پوش‌ که‌ به‌ فرمان‌بردن‌ کورکورانه‌ خو گرفته‌اند، به‌ دستور ارباب‌ آنجا را هم‌ به‌ گلوله‌ بستند و این‌ خود سنت‌ همیشگی طاغوتهاست‌ که‌ در پایان‌ طغیان‌ و سفاکی ها به‌ جنگ‌ مستقیم‌ با خدا و رسول‌ و هتک‌ مقدسات‌ مذهب‌ می‌پردازند. دیگر نمی‌دانند که‌ سنت‌ خدا هم‌ این‌ است‌ که‌ به‌ دنبال‌ این‌ اوج‌گیری جنایت‌ به‌ زندگی ننگینشان‌ خاتمه‌ دهد تا عبرت‌ روزگارشان‌ سازد. «فلما اسفونا انقمنا منهم‌ فاغرقناهم‌ اجمعین‌ فجعلنا هم‌ سلفا و مثلاً للاخرین»
آری باید چنین‌ شود تا همه‌ کس‌ هر اندازه‌ کودن‌ هم‌ باشد، ماهیت‌ دین‌داری و پیروی از ائمه‌ و احترام‌ به‌ امام‌ رضا را که‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ سپری برای هدم‌ اسلام‌ استفاده‌ می کنند، بشناسند و بدانند که‌ چگونه‌ مدعیان‌ تشیع‌ نه‌ تنها با مردم‌ مسلمان‌ ادعائی نیست‌ بلکه‌ با خدا و رسول‌ هم‌ سر جنگ‌ و ستیز دارند.
ابرهه‌ با همه لشکر مجهز خویش‌ به‌ مکه‌ گسیل‌ داشت‌ تا خانه‌ توحید را به‌ کمک‌ فیلهای غول‌پیکر ویران‌ سازد. یزید که‌ آن‌ همه‌ کشتار عقده‌های درونیش‌ را نگشود حرم‌ پیغمبر و خانه‌ خدا را به‌ آتش‌ کشید و پناهندگان‌ به‌ حرم‌ امن‌ الهی را به‌ خون‌ غلطانید و اگر خداوند مهلتش‌ می‌داد باز هم‌ جنایت‌ می کرد.
نظام‌ طاغوتی و وارثان‌ تخت‌ و تاج‌ یزید هم‌ که‌ متجاوز از نیم‌ قرن‌ است‌ بر مغزها پتک‌ استبداد می‌کوبند و هستی کشوری را به‌ تاراج‌ می‌دهند نیز در ستم‌کاری بیداد می کنند. یک‌ روز مسجد گوهرشاد را به‌ گلوله‌ می‌بندند و سیل‌ خون‌ جاری می سازند و روز دیگر بر حرم‌ امام‌ هشتم‌ یورش‌ وحشیانه‌ می‌برند و با این‌ کار کاخ‌ ظلم‌ خویشتن‌ را ویران‌ می سازند. «یخربون‌ بیوتهم‌ بایدیهم‌ و ایدی المؤمنین» ملت‌ مسلمان‌ ایران‌ به‌ پیروی از اسلام‌ و با امید به‌ وعده‌های الهی و امدادهای غیبی به‌ حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی نایب‌الامام‌ خمینی تا پیروزی کامل‌ و نابودی نفت خواران‌ و مفت خواران‌ از پا نخواهد نشست‌ و از هیچگونه‌ فداکاری در راه‌ مبارزه‌ با استعمار و استبداد و برقراری حکومت‌ عدل‌ اسلامی دریغ‌ نخواهد نمود و این‌ است‌ هدف‌ مقدس‌ ملت‌ مسلمان‌ ایران‌ و روحانیت‌ غیور و بیدار که‌ رهبری انقلاب‌ را به‌ عهده‌ دارد و بر خلاف‌ تصور بعضی از مهره‌های شناخته‌ شده استعمار، روحانیت‌ جز این‌ هدفی نداشته‌ و تا رسیدن‌ به‌ این‌ مقصود به‌ چیز دیگری نمی‌اندیشد و یقین‌ دارد با این‌ همه‌ فداکاری امت‌ اسلامی و این‌ همه‌ وعده‌های قرآنی درباره‌ مجاهدین‌ صبح‌ پیروزی نزدیک‌ است‌.
الیس‌ صبح‌ بقریب‌؟
احمد آذری قمی، حسین‌ نوری، صادق‌ خلخالی، حسین‌ راستی کاشانی، سید محمدحسین‌ کاشانی، علی المشکینی، علی احمدی، احمد جنتی، محمد محمدی گیلانی، سید حسن‌ طاهری، محمد علی شرعی، محمد مهدی ربانی، محمد مؤمن‌، سید کاظم‌ حسینی، علی اکبر مسعودی، مرتضی بنی فضل‌، حسن‌ تهرانی، الاحقر محمد الشاه‌ آبادی عفی عنه‌، هاشم‌ تقدیری، سید یوسف‌ مدنی تبریزی، محمد یزدی، ابوالفضل‌ النجفی الخوانساری، محسن‌ دوزدوزانی، رضا استادی، سید محمدتقی شاهرخی، سید عبدالحسین‌ بهشتی، ابوالحسن‌ مصلحی اراکی، محمد حسن‌ المرتضوی اللنگرودی، ابوالفضل‌ الموسوی، و دو امضای ناخوانا.
آذر / 1357

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 517


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.