صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع در منزل دکتر امینی

تاریخ سند: 6 خرداد 1344


موضوع: اجتماع در منزل دکتر امینی


متن سند:

شماره: 2185 /20 الف تاریخ گزارش: 6 /3 /44
موضوع: اجتماع در منزل دکتر امینی

بعدازظهر روز 5 /3 /44 عده‌ای در حدود ۱۰ نفر در منزل دکتر علی امینی حضور به هم رسانیدند در این اجتماع دکتر امینی در حالی که از احضار خود به دادگاه خوشحال بود اظهار داشت وقتی وارد جمعیت شدم پلیس ادای احترام نمود و گفتم قطعاً به خاطر زمینهای وثوق‌الدوله و عوارضش مرا خواستید آقای کاظمی‌گفت آقای دکتر جز تشریفات چیز دیگری نیست سپس نامبرده اضافه می‌نماید در دوران قوام‌السلطنه1 وارد سیاست شدم ولی او عقیده داشت که من خیال نخست‌وزیری دارم و گفته بود تا من هستم نمی‌گذارم نخست‌وزیر شوی قبل از سی‌ام تیر قوام مرا خواست و گفت فعالیت کن می‌خواهم نخست‌وزیر شوم. بنده زیر کرسی نشسته بودم و به اشخاصی مانند نمازی و معدل و سایرین تلفن کردم گفتم قوام باید رأی بیاورد. سیاست همین است گاهی آدم را بالا می‌برد و گاهی پایین می‌آورد. مشارالیه درباره اللهیار صالح اظهار می‌دارد او به درد سیاست نمی‌خورد زیرا خیلی خشک است. و دکتر مصدق جگرش از دست اللهیار خون بود روی همین اصل او را سفیر ایران در امریکا کرد دکتر ناظرزاده کرمانی اظهار می‌نماید مصدق چه در زمان حکومتش و چه اکنون که برکناراست حق دوستانش را زیر پا گذاشت
صالح به خاطر مصدق پست مهم خود را در امریکا از دست داد در صورتی که اگر دنبال مصدق نرفته بود همه چیز داشت نامبرده اضافه می‌نماید آقای دکتر خبر جالبی عرض کنم. اخیراً جبهه ملی جلسه تشکیل داده‌اند و اللهیار صالح را به رهبری خود انتخاب نمودند و نتیجه را به عرض مصدق رسانیده‌اند مصدق گفته است تا بنده زنده هستم رهبر جبهه ملی خواهم بود با این کیفیت نمی‌شود به مصدق اعتماد کرد. دکتر امینی می‌گوید بنده خبر داشتم در این هنگام شریف‌العلماء اظهار می‌دارد به منزل فلسفی رفته‌اند و به او فحاشی کرده‌اند دکتر مهاجرانی می‌گوید عده‌ای از بازاریان از فلسفی2 خواسته‌اند که در روی منبر به دولت حمله کند ولی او آدم حسابدانی است و امروز صلاح نمی‌داند که منبرش با سرو صدا مواجه باشد اکنون از شهرستان‌ها منجمله کاشان فلسفی را دعوت کرده‌اند دستگاه مانع رفتن او نیست بلکه مردم مخرب مانع کار او هستند شریف‌العلماء اظهار می‌نماید مردم ناراضی هستند بروید در نمایشگاه روس‌ها تماشا کنید که با چه شوق و شعفی تبلیغ می‌کنند دکتر امینی می‌گوید اگر مردم راست می‌گویند باید با خوب و بد کشور خود سازگار باشند نه مانند گوسفند دنبال آب و علف بروند. افراد شناخته شده عبارتند از دکتر مهاجرانی، دکتر ناظرزاده کرمانی، ودودی، اخوان کارمند سازمان برنامه، شریف‌العلماء بانو خسروانی. ش

توضیحات سند:

١- احمد قوام‌السلطنه:
احمد قوام فرزند میرزا ابراهیم (معتمدالسلطنه) و در سال ۱۲۵۲ ﻫ ش در تهران متولد شده است. او در جوانی از خوشنویسان دربار ایران بود. اولین شغل رسمی قرام، ریاست دفتر میرزا علی خان وزیر پیشکار ولیعهد محمدعلی میرزا در آذربایجان بوده و بعد از آن دبیر ریاست دفتر صدر اعظم عین‌الدوله شده است. وی پس از اتمام تحصیل در اروپا در سال ۱۲۸۴ با لقب منشی و رئیس دفتر اختصاصی مظفر‌الدین شاه (لقب قوام‌السلطنه) را گرفت.
احمد قوام‌السلطنه به ظاهر از طرفداران مشروطه و قانون بود و با سران مشروطه ارتباط پنهانی داشت و فرمان مشروطه به خط او تحریر و از طرف شاه توشیح گردید. قوام وزیر جنگ در (کابینه مستوفی‌الممالک) و پس از نه سال باسمت وزارت به مدت چهار سال حاکم خراسان و سیستان بوده و بعد از کودتای ۱۲۹۹ به دستور سید ضیاء‌الدین (نخست‌وزیر) وی دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شده پس از برکناری سید ضیاء‌الدین احمد قوام به دستور احمد شاه به نخست‌وزیری منصوب گردید است.
قوام‌السلطنه در زمان نخست‌وزیری خود از مدافعان سیاست آمریکا در ایران بود وی به نام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان خاتمه داد و جنبش میرزا کوچک خان جنگلی را سرکوب کرد و در دی ماه ۱۳۰۰ مجبور به استعفا شد.
پنج ماه بعد مجدداً مأمور تشکیل کابینه شد و برای سازماندهی وضع اقتصادی از دکتر میلسبو امریکایی دعوت نمود. در این زمان معتقد بود برای مقابله با نفوذ وقدرت بزرگ روس و انگلیس باید پای قدرت سوم هم در ایران باز شود.
رضاخان به اتهام توطئه قتل خود او را بازداشت و با وسالت و دخالت احمد شاه به شرط خروج از ایران از زندان آزاد و به اروپا رفت بعد از استعفای رضاشاه شهریور ۱۳۲۰). قوام به کشور مراجعت کرد و بار دیگر به ارتباط گسترده با امریکا ادامه داد. وی در سال ۱۳۲۴ نخست‌وزیر شد یک سال بعد حزب دمکرات ایران را تشکیل و با حزب ایران و حزب توده ائتلاف نمود. و برای چندین بار در تیر ماه ۱۳۳۱ مأمور تشکیل کابینه شد با اخطار آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی مجبور به استعفا گردید. و این دوره فقط چهار روز عمر داشت که با اعلام جهاد مرحوم آیت‌الله کاشانی، شاه مجبور می‌شود وی را برکنار کند بعد از استعفای نوام با تصویب مجلس اموال او مصادره و ضبط گردید.
سرانجام احمد قوام‌السلطنه در روز ۳۱ تیر ماه ۱۳۳۴ در ۸۲ سالگی در تهران فوت نمود.
رک: زندگی سیاسی قوام‌السلطنه، جعفر مهدی‌نیا.
۲- حاج شیخ محمدنقی فلسفی:
فرزند علامه شیخ محمدرضا تنکابنی در سال ۱۳۲۷ فی در تهران متولد شده و پس از طی مقدمات، ادبیات، سطوح ، معقول و فلسفه در تهران و قم روش نوینی را در منبر پایه‌گذاری کرد و تحول عمیقی را در فن سخنرانی به وجود آورد، روایات پیامبر (ص) و ائمه را با منطق علمی روز تشریح و توضیح نمود. در زمان حضرت آیت‌الله بروجردی دهه آخر صفر را در منزل ایشان به سخنرانی می‌پرداخت. وی مورد توجه کلیه مراجع تقلید گذشته و حال بود و آثار و تألیفاتی گرانقدر به رشته تحریر درآورده است. از آنجمله، آیت الکرسی، آقای فلسفی در طول دوران مبارزات مردم ایران با سخنرانی‌های خود به افشای چهره رژیم ستم‌شاهی می‌پرداخت و از یاران امام خمینی (ره) محسوب می‌شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علی‌رغم کبر سن همچنان در سنگر تبلیغ به ادای وظیفه مشغول بود.
رک: شهید محمد صدوقی ص ۴۸

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 194


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.