تاریخ سند: 28 خرداد 1342
موضوع : سه نفر دانشجویان دانشکده نفت آبادان
متن سند:
گیرنده : مدیریت کل اداره سوم
فرستنده : ساواک خوزستان شماره : 42 /3772 /15 ب 2
همان طوری که قبلاً به استحضار رسیده در تاریخ 18 /3 /42 مأمورین
شهربانی آبادان دو نفر را به نام مسعود راجی1 دانشجوی دانشکده نفت آبادان و
عباس عطیه دستفروش بازار به اتهام پخش اعلامیه آیت الله خمینی دستگیر و با
پرونده متشکله به این ساواک تحویل می نماید.
ضمن تحقیقاتی که از نامبردگان
در این ساواک به عمل می آید دانشجوی مزبور صراحتا اعتراف نموده که به اتفاق
دو نفر از رفقای دانشجوی خود به نامان.
1ـ ایرج پورمیرزا
2ـ محمد گلچین زاده
با وسیله چاپ دستی (رله و مرکب چاپ) در محل شبانه روزی دانشکده (سالن
بهارستان) اقدام به تکثیر یک نمونه از اعلامیه های آیت الله خمینی نموده و در
حدود 60 عدد از اعلامیه مزبور را چاپ نموده اند ضمنا علاوه بر اعلامیه مزبور
اعلامیه دیگری نیز که هر سه نفر انشاء نموده اند تعداد چند نسخه خطی و با
ژلاتین تهیه کرده پس از چاپ اعلامیه ها مسعود راجی آنها را به منظور پخش به
حسینیه همایونشهری ها آورده و در نظر داشته که اعلامیه ها را در جیب آقای
مصطفی دیباجی واعظ حسینیه مزبور بگذارد ولی آقای دیباجی از گرفتن
اعلامیه ها خودداری و در نتیجه اوراق مزبور در روی زمین افتاده و عباس عطیه
بدون اطلاع از جریان آنها را از زمین برمی دارد که در
همین موقع مأمورین شهربانی هر دو را دستگیر می نماید.
در نتیجه تحقیق بیشتر
چون بی گناهی آقای عباس عطیه ثابت می شود و دانشجوی مورد بحث نیز این
موضوع را تأیید می نماید مشارالیه آزاد می گردد.
لزوما آقایان ایرج پورمیرزا و محمد گلچین زاده از طریق دانشکده احضار و هر
دو نفر نیز مراتب فوق را تأیید و هر سه نفر اظهار می دارند در سابق عضو حزب
ایران1 بوده اند و مسئول آنان نیز مهندس محمود شهدادی بوده است ولی از مدتی
قبل از عضویت حزب مزبور استعفاء و رفقای سابق حزبی خود را نیز معرفی
نموده اند از طرفی آقای مهندس محمود شهدادی هم برای گذراندن مرخصی به
شیراز رفته است.
در مورد اینکه محرک آنها در چاپ و تکثیر اعلامیه ها چه بوده بیان می کند که
هیچ کس در این جریان محرک آنها نبوده بلکه هر سه نفر با وجود اینکه ایمانی به
روحانیون ندارند از روی نادانی و غفلت جوانی راسا به چنین اقدامی دست
یازیده اند علیهذا دو نفر آنها (مسعود راجی و ایرج پورمیرزا) طبق قرار بازپرس
مناطق دریایی جنوب بازداشت و فعلاً در زندان دژبان می باشند و از آقای محمد
گلچین زاده که از وی نیز بازجویی به عمل آمده و طبق اظهارات متهمین مذکور
این شخص چندان دخالتی در این مورد نداشته و همان روز برای دوره
کارآموزی در شرکت آب و برق خوزستان به اهواز رفته بوده است تعهد گرفته
شده در موقع لزوم خود را به این ساواک معرفی نماید.
ضمن تقدیم سه برگ بیوگرافی ملصق به عکس نامبردگان به استحضار می رساند
که جدا به عمل خود نادم و پشیمان بوده و چون هرکدام به ترتیب در سالهای
چهارم و دوم دانشکده می باشند برای اینکه لطمه ای به تحصیلشان نخورد و از
دانشکده اخراج نشوند حاضر به همه نوع همکاری بوده و تعهد می سپارند که
منبعد اقدام به هیچ گونه اعمال خلاف نکنند علیهذا مقرر فرمایید با توجه به
مراتب فوق نظریه آن اداره کل را ابلاغ فرمایند.
رئیس ساواک استان خوزستان ـ خاوری
به نام افراد نامبرده شده در بالا پرونده انفرادی تشکیل گردید.
توضیحات سند:
1ـ مسعود راجی فرزند حسن
در سال 1320 ش در نیشابور
بدنیا آمد.
پس از طی دوره
ابتدایی و متوسطه وارد
دانشکده نفت آبادان گردید و
پس از اخذ مهندسی نفت در
شرکت نفت استخدام و مشاغلی
از جمله: مهندس مرکز محاسبه
ماشین های الکترونیکی، عضو
انجمن مهندسین ایران، عضو
انجمن عکاسان آبادان و...
را
برعهده داشت.
گزارش واصله
در پرونده حاکیست در مورخه
18 /3 /42 هنگام تحصیل در
دانشکده، توسط مأمورین
شهربانی به اتهام پخش و تکثیر
اعلامیه امام خمینی (ره)
دستگیر و تحویل ساواک
گردیده و در تاریخ 22 /4 /42
با اخذ تعهد کتبی مبنی بر
همکاری با ساواک و عدم
شرکت در دستجات سیاسی از
زندان آزاد شده است.
در ضمن
مشارالیه در سال 47 به ساواک
خوزستان مراجعه و درخواست
استخدام در ساواک را داشته که
ساواک باتوجه به سوابق قبلی
وی با استخدام او مخالفت نموده
است.
ـ اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
1ـ حزب ایران در نخستین
سال های دهه 20 تشکیل شد
هسته اولیه آن کانون مهندسین
ایران بود.
کانون مهندسین پس
از برگزاری انتخابات دوره
چهاردهم مجلس به دو بخش
تقسیم شد گروهی به سمت
اتحادیه کارگری هوادار حزب
توده گرایش یافتند و بیشتر
اعضا میانه رو، حزب ایران را
بوجود آوردند.
و اعلام
موجودیت حزب در میان طبقات
تحصیلکرده و روشنفکر با
استقبال روبرو شد.
نفوذ و قدرت حزب ایران در
اواخر سال 1324 در پی ائتلاف
با حزب میهن افزایش قابل
ملاحظه ای یافت و اعضای
شورای مرکزی پس از ائتلاف
عبارت بود از «الهیار صالح،
شمس الدین جزایری، احمد
مصدق (فرزند دکتر مصدق)
غلامعلی فریور، مجید یکتایی،
علی قلی بیات، احمد
زیرک زاده، مهندس ناصر
معتمد، دکتر عالمی، مهندس
احمد زنگنه، مهندس حسیبی و
دکتر سنجابی»
حزب ایران پس از مدتی با
انشعاب گروهی از اعضا و
هواداران خود به رهبری
شمس الدین جزایری مواجه شد
و علت انشعاب مخالفت با
ائتلاف حزب ایران و حزب توده
و شرکت در کابینه ائتلافی قوام
بود.
در جریان انتخابات دوره 15
مجلس شورای ملی با حمایت
دکتر مصدق و مشی وی، حزب
ایران پای در صحنه انتخابات
گذاشت ولی نامزدهای این
حزب از راهیابی به مجلس باز
ماندند.
در دوران نخست وزیری
دکتر مصدق چندین تن از
رهبران حزب ایران همچون
سنجابی، الهیار صالح،
حق شناس و زیرک زاده و کاظم
حسیبی در پست های دولتی به
کار گرفته شدند.
پس از کودتای 28 مرداد 1332
و سقوط کابینه دکتر مصدق
جمعی از رهبران و فعالان حزب
ایران فراری و عده ای دستگیر و
زندانی شدند.
حزب ایران در زمینه
ایدئولوژیک از طرز تفکر
خاصی پیروی نمی کرد بلکه
ناسیونالیست و مروج نوعی
سوسیالیسم بود.
ارگان حزب ایران در دهه 1320
به ترتیب روزنامه های شفق،
جبهه و اخبار ایران بود.
حزب
ایران بعد از قیام خونین خرداد
1342 عملاً از فعالیت بازماند
ولی با وجود این تا سال 1357
و حتی پس از انقلاب اسلامی
نیز موجودیت خود را حفظ کرد
و سپس از صحنه خارج شد.
«اسناد احزاب سیاسی ایران،
بهروز طهرانی، سازمان اسناد
ایران»
منبع:
کتاب
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 7 صفحه 188