تاریخ سند: 4 دی 1340
متن سند:
شماره : 2812/ط 19 دادسرای شهرستان تهران پیرو شماره های 2013 /19 ط ـ 29 /7 /40 و 2015 /19 ط ـ 29 /7 /40 در مورد درج مطالب و تصاویر خلاف اخلاق حسنه و عفت عمومی در مجله امید ایران به صاحب امتیازی آقای علی اکبر صفی پور.بر طبق نظریه کمیسیون بررسی مندرجات و مطالب جرائد و مجلات در جلسه مورخ 29 /9 /40 که رونوشت آن به ضمیمه ارسال می گردد دنباله داستان (افسانه هوس)1 مندرج در صفحه 33 مجله امید ایران شماره 388 و داستان مندرج در شماره 384 آن مجله تحت عنوان (دالون) بر خلاف اخلاق حسنه و عفت عمومی تشخیص داده شده است.
خواهشمند است دستور فرمائید در اجرای تصویب نامه شماره 24048 ـ 23 /9 /38 هیئت محترم وزیران و ماده 38 لایحه قانونی مطبوعات مصوب مرداد ماه 1334 اقدام مقتضی معمول و از نتیجه این وزارت را مطلع سازند.
وزیر کشور.
رونوشت جهت اطلاع سازمان اطلاعات و امنیت کشور ارسال می گردد.
از طرف وزیر کشور ـ بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ محمودخان که سالها پیش زنش را طلاق داده بود عاشق زنی بنام فرنگیس شد و با او ازدواج کرد.شهری پسر محمودخان در همین اوقات از سفر برگشت ولی فرنگیس به خاطر دخترش صوفی او را به خانه پدر راه نداد و در منزل خودش به او اطاقی داد، مابین شهری و فرنگیس کشمکشی نهانی وجود داشت که بالاخره تبدیل به عشق آتشین گشت و فرنگیس از شهری باردار شد شهری قبلاً به خاطر رهائی از عذاب وجدان از این شهر رفت فرنگیس نامه ای به او نوشت و قضایا را تعریف کرد و از او کمک خواست نامه بدست شهری نرسید ولی شهری خودش از سفر برگشت فرنگیس در یک ملاقات حکایت را برای او گفت در ضمن این ناراحتیها فرنگیس با زنی بنام مریم آشنا شد که خیلی به او و دخترش محبت می کرد.
یک شب که فرنگیس از پیش شهری بر می گشت مردی ناشناس او را تهدید کرد و از او پول خواست و قرار شد فرنگیس پول را برایش ببرد ولی فرنگیس به شهری مشکوک شد و پیش خود فکر کرد که این توطئه را او به منظور انتقام گرفتن کشیده و به قصد درد دل پیش مریم رفت.
فردای آن شب پول را برای مرد ناشناس برد و بعد از آنهم به سراغ شهری رفت اما شهری به علت دلتنگی که از او داشت او را با خشونت از خود راند و...
.
مجله امید ایران ـ مورخ 4 /12 /40 خلاصه داستان افسانه هوس ص 22