صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : تعقیب مدیر مجله رنگین کمان نو

درباره : تعقیب مدیر مجله رنگین کمان نو


متن سند:

از : 347 محترما بعرض میرساند : سابقه : مجله رنگین کمان نو به صاحب امتیازی و مدیریت دکتر محمد حسین میمندی نژاد در شماره مورخ 23 /6 /57 (2537 شاهنشاهی) مقاله ای درباره واهی بودن اعتقاد شیعیان به ظهور امام زمان (ع) و نیز مقاله دیگری مبنی بر استفاده سیاستهای استعماری از وجود جاسوسان و ابلیس زادگان در کسوت معلم و روحانی در کشورهای عقب افتاده درج و با ذکر اسامی سید جمال الدین اسدآبادی،1 تقی زاده2 و محمد محیط طباطبائی3 بعنوان عوامل خارجی، در مورد روح اله خمینی یادآور شده است که قبلاً نظر خود را درباره این شخص اظهار داشته (نشریه مزبور قبلاً روح اله خمینی را جاسوس انگلستان و هندی زاده معرفی کرده است).
4 بعلت درج این مطالب وزارت اطلاعات و جهانگردی قبل از انتشار از توزیع این شماره مجله مذکور جلوگیری نموده و سپس دادستان تهران دستور توقیف و جمع آوری مجله رنگین کمان نو و تعقیب مدیر آنرا باتهام توهین به مقام مقدس اسلام و جامعه روحانیت صادر و متذکر گردیده است که محاکمه وی پس از صدور قرار مجرمیت و کیفر خواست در دادگاه عالی جنائی انجام خواهد شد و بموجب قانون، مجازات انتشار مطالب خلاف دین مقدس اسلام و مقام روحانیت بین یک تا سه سال زندان میباشد.
نظریه : با عرض مراتب فوق و اینکه قبلاً نیز چنین مطالبی در نشریه مذکور درج گردیده چنین بنظر میرسد که دولت در شرایط حاضر با تعقیب جریان امر از طریق دادستان تهران در نظر دارد به تحبیب و جلب رضایت روحانیون شیعه بپردازد، در حالیکه مندرجات فوق، صرفنظر از مطالب مربوط به خمینی، بیان اعتقادات اهل تسنن بوده و کشیدن این موضوع به دادگاه و محکوم ساختن دکتر محمد حسین میمندی نژاد نارضائی اهل تسنن را از این اقدام موجب خواهد شد.
از اینرو اصلح است که دولت به جلوگیری از انتشار و توزیع این شماره مجله اکتفاء و برای تحبیب روحانیون، مسئولین یا نویسندگان مجله های زن روز و اطلاعات بانوان را که بعضا مطالبی خلاف عفت عمومی منتشر میسازند مورد تعقیب قرار دهد.
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید تاریخ 1 /7 /57 محترما بدستور تیمسار ارتشبد فردوست برای حفاظت از وی توجه لازم بشهربانی داده شده و ضمنا با دادگستری نیز مذاکره خواهد شد که او را دائما بکاخ دادگستری احضار نکنند و از زمانهای احضار او دیگران اطلاعی نداشته باشند چون خود وی بعرض تیمسار فردوست رسانیده که ممکن است وضع کسروی1 درباره او تکرار شود.
ملاحظه شد 31 /6 در پرونده 54848 محمد حسین میمندی نژاد بایگانی شود زرگران 3 /7 /57

توضیحات سند:

1 ـ سید جمال الدین اسدآبادی روحانی و فیلسوف مبارز و منادی وحدت مسلمین جهان، در آبان ماه 1217 شمسی (شعبان 1254 قمری)، در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود.
وی تحصیلات ابتدایی را نزد پدرش سید صفدر ـ آموخت و سپس از محضر بزرگانی همچون شیخ اعظم، انصاری بهره برد.
سراسر عمر سید جمال الدین به مبارزه با استعمار بریتانیا، روس تزار و ستم و تبهکاری های دربار قاجار گذشت.
وی با سخنان آتشین و مکتوبات کوبنده اش به افشاگری علیه ستمکاران و حاکمان جور پرداخت.
سید، سفرهای زیادی به کشورهای مختلف جهان کرد که معروفترین آنها سفر به مصر و دیدار با شیخ محمد عبده و انتشار نشریه عروه الوثقی بود.
با آنکه سید جمال الدین از ده سالگی قدم در وادی سفر گذاشت و فرصت ماندن در یک شهر یا کشور را نیافت، اما در هر زمانی که دست می داد در امر تألیف و تصنیف می کوشید.
برخی از آثار بجا مانده از وی عبارتند از: تتمه البیان فی تاریخ الافغان، القضاء و القدر، اسلام و علم، نیچریه یا ناتورالیسم، الوحده الاسلامیه، الواردات فی سرّالتجلیات و مقدار زیادی مقاله و نامه و متن سخنرانی و مذاکرات.
سید سرانجام قربانی مبارزات بی امان خود بر ضد ستم و ستمکاریها شد.
وی در روز سه شنبه 19 اسفند 1275 شمسی (5 شوال 1314 قمری و 9 مارس 1897 م) به دست دژخیمان حاکمان ستمکار دولت عثمانی به شهادت رسید.
2 ـ سید حسن تقی زاده سید حسن تقی زاده فرزند تقی در سال 1295 ق در تهران متولد شد.
به تحصیلات قدیمه و جدید احاطه کامل داشت و به زبان انگلیسی مسلط بود.
نامبرده مشاغلی چون: نماینده مجلس شورای ملی در دوره های دوم، پنجم و ششم، وزیر مختار شاهنشاهی در لندن، استاندار خراسان، وزیر طرق و شوارع، وزیر دارایی، وزیر مختار شاهنشاهی در پاریس، ریاست مجلس سنا و...
را عهده دار بود.
تقی زاده از اعضای برجسته فراماسونری و لژ بزرگ بود و در سال 1328 به همراه تنی چند از ماسونهای قدیمی مثل تقی اسکندانی به تأسیس اولین لژ آلمانی در ایران اهتمام ورزید.
نامبرده در سیاست طرفدار غرب (انگلستان) بود و وابستگی شدید با عامیون داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده های انفرادی 3 ـ محمد محیط طباطبائی : محیط طباطبائی متولد 1280 ش بود.
وی آجودان مخصوص بود.
وی آجودان مخصوص در زواره اردستان است.
او دارای تحصیلات متوسطه ادبی بوده و سابقه ای پنجاه ساله در تاریخ و ادبیات ایران دارد.
در سال 1305 کارمند وزارت فرهنگ شده است مشاغلی که وی احراز کرده است عبارتند از: دبیری، ریاست دبیرستان، ریاست فرهنگ خرمشهر، مدیر مجله آموزش و پرورش، بازرس فنی، رایزن فرهنگی ایران در بغداد، دمشق، بیروت و بازرس عالی وزارت تقاعد در سال 1337.
تألیفات او عبارت است از: جغرافی، کلاسیک، تاریخ اعزام محصل به اروپا و تطور نثر فارسی در متون.
سال 1348 که با سمت گویندگی رادیو مشغول فعالیت بوده است، نشان چهارم تاج را دریافت کرده است.
4 ـ نشریه رنگین کمان نو برای اولین بار سعی در القاء این مطلب در میان مردم داشت و پس از آن در پی شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و برگزاری مجالس ختم هفتم و چهلم در سراسر ایران، رژیم شاه در یک اقدام انفعالی در 17 دی 1356 مقاله ای با نام مستعار احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات انتشار داد.
در پی این مقاله توهین آمیز شهر قم حالتی غیر عادی به خود گرفت و فردای آن روز بازار و شهر قم و درسهای حوزه علمیه یکپارچه تعطیل شد و سیل جمعیت به خانه مراجع و مدرسین حوزه هجوم برده و از آنان خواستند که در مقابل این دهن کجی رژیم عکس العمل نشان دهند.
با حمله پلیس تظاهرات روز اول متفرق شد.
در روز 19 دی نیز راهپیمایی آرام طلاب و مردم ادامه یافت.
بعدازظهر روز 19 دی ماه، راهپیمایان در منزل و کوچه های اطراف منزل آیت الله حسین نوری اجتماع کردند.
ایشان طی سخنانی به سیاستهای رژیم حمله کردند و با تجلیل از شخصیت امام (ره) و قیام 15 خرداد و وقایع بعد از آن تاکید کردند که قیام مردم در حمایت از نهضت امام تا پیروزی نهائی ادامه خواهد یافت.
1 ـ کسروی : سید احمد کسروی تبریزی در سال 1269 شمسی، در شهر تبریز در یک خانواده روحانی تولد یافت.
فارسی و قرآن و مقدمات عربی را در مکتب آموخت و پس از مدتی به لباس روحانیت درآمد.
اما با آلوده شدن به انحرافات فکری و عقیدتی از کسوت روحانی خارج شد.
وی نخستین کسی بود که در ایران اندیشه غربزدگی و توجه به بنیادهای فرهنگی در شرق را مطرح کرد و به گسترش یک ناسیونالیسم ضد شیعی کمک نمود.
کسروی درباره مذهب، آرائی شبیه آراء وهابیت اظهار داشت و بر تفسیر و تأویل آیات قرآن حمله کرد و احادیث را غیر معتبر خواند.
او با برپایی تشکیلات «پاک دینان» به علما که دولت ها را جائر می دانند و با بدآموزی مردم را به زیارت قبور هدایت می کنند، تاخت.
به تدریج در بیان عقاید خود بی پرواتر گردید، قرآن و برخی از کتب ادعیه را سوزاند و ادعای انشراح صدر و نبوت کرد.
در اوائل دهه 1320 شمسی، امام خمینی افکار ضد مذهبی کسروی را بشدت مورد انتقاد قرار داد و او را دروغگو، خائن و افیونی بی خرد نامید.
فتنه و فساد کسروی به جائی رسید که مرجع عالیقدر آیه اللّه العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری، وی را مهدورالدم دانسته و حکم قتل او را صادر نمود.
در سال 1324، کسروی به اتهام قرآن سوزی و مخالفت با دین به پای میز محاکمه کشیده شد و در آخرین جلسه بازپرسی در سن 57 سالگی به ضرب گلوله فدائیان اسلام به هلاکت رسید.

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله رنگین کمان نو به روایت اسناد ساواک صفحه 19


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.