تاریخ سند: 19 دی 1356
موضوع: شیخ مرتضی فهیم کرمانی
متن سند:
از: 21ﻫ تاریخ:19 /10/[1356]
به: 312 شماره: 2523 /21ﻫ
موضوع: شیخ مرتضی فهیم کرمانی
در یک گفتگو که روز 19 /10 /36 بین نامبرده بالا و فرد دیگری که خود را معرفی ننمود انجام شد فرد مذکور به فهیم اظهار داشت آقای موسوی خاینی از تهران تلفنی اطلاع داد و گفت برنامهای که در زرند کرمان از طرف کمیته طلاب بایستی اجرا میشد از اجرای آن جلوگیری شد و آقای مشارزاده از کرمان به تهران رفتهاند سپس در مورد تظاهرات غروب روز 19 /10 /36 اشاره میکند و میگوید زمانیکه برای نماز مغرب و عشا به مسجد اعظم رفته بودم در آنجا عده زیادی حضور داشتند و در مورد مطلبی که در روزنامه اطلاعات راجع به خمینی درج شده بود تظاهراتی نموده و از آقای حائری که در مسجد بود خواستند تا راجع به این مطلب سخنی بگوید که مشارالیه میگوید از نوشته روزنامه متأثر و متأسفم در اینجا صحبت مفصلی در این مورد به مصلحت نیست و ما میترسیم که درب اینجا را هم مثل درب مدرسه فیضیه ببندند و ما در این مورد اقدام خواهیم کرد سپس از شیخ فهیم سئوال میکند شما امروز چه کار کردید میگوید من در مدرسه دخترانه بودم چون اگر مدرسه دخترانه تعطیل میشد نتیجهای نداشت و افزود بایستی نماز جماعت را هم مثل درس حوزهها تعطیل میکردند تا نتیجهای گرفت ما تابع حوزه هستیم تا هر زمان که حوزه تعطیل باشد مدرسه کرمانیها هم تعطیل است.
نظریه شنبه – نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: 1- مفاد گزارش مورد تأیید است شخصی که با شیخ مرتضی فهیم کرمانی صحبت نمود هویتش مشخص نیست ضمناً مشارالیه با افرادی مثل جعفری از کرمان که شماره تلفن 5450 میباشد تماس گرفته و در مورد اتفاقات روز 19 /10 /36 به یاد شده چنین گفت: امروز در قم کشتار بوده خون بود که جاری میشد، تقریباً100 نفر کشته شدند در قم حکومت نظامی بود همه مغازهها و بازار تعطیل بود برق را قطع کردند 15 خرداد دومی در قم به وجود آمد.
2- با شخص دیگری از کرمان به نام مشارزاده که تلفن وی 6692 میباشد تماس میگیرد و مطالب بالا را به یاد شده میگوید همچنین عبدالمجید مولانا1 هم با وی تماس میگیرد از وی میپرسد راستی تازگی رادیو لندن را گرفتهای وی میگوید چند روزی است که فرصت نکردهام و از او میخواهد که طول موج آن را برایش بگوید که فهیم میگوید ساعت هشت و نیم کم روی طول موج 41 و 49 متر.
3- مراقبت از مشارزاده و جعفری که مسلماً از دار و دسته مرتضی فهیم کرمانی میباشند از طریق سازمان کرمان ضروریست. خاتم
نظریه یکشنبه: مفاد خبر و نظریه یکشنبه مورد تایید است. پارسا
نظریه سهشنبه: صحت خبر و نظریه یکشنبه مورد تأیید بوده نامبرده بالا به اتهام تحریک مردم برای تظاهرات و اخلال در نظم عمومی و شایعه مطالب کذب و عاری از حقیقت در تاریخ 21 /10 /36 در کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی قم به سهسال تبعید در سقز محکوم و نیز به محل فوق اعزام گردیده است. رهبر
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سید عبدالمجید مولانا در سال 1308 ﻫ ش در تویسرکان دیده به جهان گشود. تا سال 1327 در تویسرکان سکونت داشت، ولى پس از آن براى کسب علوم و معارف اسلامى راهى شهر مقدس قم شد و در آنجا سکنى گزید. در فرم بیوگرافى تنظیم شده از سوى ساواک تحصیلات وى در سال 1347 خارج فقه و اصول و شغل وى مدیر مطبوعاتى دارالفکر عنوان شده است.
در تاریخ 8 /3 /1348 کتابفروشى وى در قم مورد بازرسى مأموران ساواک قرار گرفت و کتب به اصطلاح مضره آن ضبط شد. خود وى به ساواک احضار و ضمن پر کردن فرم بیوگرافى تعهدى مبنى بر عدم فروش کتب مضره از وى اخذ شد. در راستاى طرح کلى ساواک مبنى بر تبعید روحانیون به شهرهاى دورافتاده وى نیز همزمان با 25 تن از روحانیون دیگر در تاریخ 23 /5 /52 به اتهام تحریک طلاب علوم دینى و متعصب مذهبى به شورش و بلوا به حکم کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى شهرستان قم به سه سال تبعید در شهرستان تفت در استان یزد محکوم شد. وى در محل تبعید نیز از پاى ننشست و با آمدن به شهر یزد و ارتباط با شهید آیتالله محمد صدوقى دستورات لازم را از ایشان اخذ میکرد، به همین جهت ساواک به وى متذکر شد که در صورت ترک مجدد محل تبعید به سه ماه زندان محکوم میشود. در تاریخ 53 /2 /25 محل تبعید وى به شهرستان فومن انتقال یافت و ادامه دوران تبعید را در این شهر سپرى کرد. حجتالاسلام مولانا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن مدیریت و اداره انتشارات دارالفکر به همکاری با انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز پرداخت. این عالم مجاهد و فرهیخته در هشتم آبان 1375 دار فانی را وداع گفت.
منبع:
کتاب
آیتالله سید یحیی جعفری به روایت اسناد ساواک صفحه 165