تاریخ سند: 1 آبان 1353
متن سند:
شماره: 20130 /10 ه11
موضوع : مهدی غضنفری1
در ملاقاتی که ساعت 30 /17 روز
21 /7 /53 با نامبرده بالا به عمل آمد یاد شده
ضمن صحبت اظهار نمود هر روز که می گذرد
نقش 662 در سر سپردگی به امپریالیسم
بیشتر مشخص می شود و سفر اخیر 66 یک
مأموریت خائنانه و امپریالیستی بود و در
پاسخ دوستش که اظهار نمود چند روز پیش،
دکتر بقائی را در خیابان ملاقات و وی ضمن
احوالپرسی سئوال کرد چندی پیش شنیدم
برای یکی از بستگان شما گرفتاری پیش آمده
است افزود دکتر بقائی، شیاد و شیطانی است
که نظیر ندارد و تاکید نمود سئوال وی به این
منظور بوده که خود را شخص مطلعی معرفی نماید که از حال دوستان و آشنایان با خبر است در
ثانی چون در این ایام برای اکثر خانواده ها از طرف دولت مزاحمت هائی فراهم می شود حتم
داشته در این مورد برای شما هم مزاحمتی بوجود آمده است و به این وسیله خواسته ابراز وجود
و ابراز همدردی بنماید.
غضنفری در دنباله سخنانش اظهار نمود دکتر بقائی مهره ای هوچی و
صحنه گردانی ماهر است که در نقش ترورهای سیاسی مشاور 66 است و اضافه نموده وی حتی
در ترور منصور و طرح نقشه مربوطه، دست داشته و وی کسی است که در حساس ترین شرایط به
دکتر مصدق پشت کرده و به نفع 66 خیانت هائی به نهضت ملی کرد که تاریخ فراموش نمی کند.
دوستش اظهار نمود اگر چنین باشد پس بقائی باید در وضع موجود مورد توجه باشد و صاحب
مقام و ثروت ژباشد غضنفری اظهار نمود خیر امثال شریف امامی ها که مصدر کارند از طرف
قدرت هائی حمایت می شوند و این حمایت بحدی است که 66 در لژ دست شریف امامی را
می بوسد3 و توضیح داد 66 در لژ فراماسیون مادون شریف امامی است و شریف امامی ما فوق
66 است و به حکم رسومی که افراد لژ مزبور دارند 66 باید دست شریف امامی را ببوسد و ضمن
اشاره به وضع موجود افزود وضع سیاسی دنیا متحول است و در ایران هر روز فساد بیشتر از روز
قبل است و 66 با تمام قدرت سعی در از بین بردن افراد ملی دارد چون با توجه به واقعیات عینی،
حکومت خود را رو بزوال می داند و به طرق مختلف سعی می کند افراد ملی را از بین ببرد و
منحرف نماید و ملی نمایان [را ]بجای آنان به جامعه معرفی کند که آنها نهضت ملی را منحرف
سازند و اظهار نمود نمی خواهد روی افراد اظهار نظر کند ولی داریوش فروهر از جمله افرادی
است که در آینده به او نقش هائی محول خواهد شد و دولت و عوامل امنیتی وی را برای ایفای
چنین نقشی آماده می کنند در حالی که وی بین مردم نفوذی ندارد و افراد واقع بین او را خوب
می شناسند.
در خاتمه صحبت با غضنفری شخصی که خود را دکتر براتی معرفی نمود به
مغازه اش آمد و با غضنفری روبوسی کرد و غضنفری به وی خیلی احترام گذاشت.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: برابر بررسی های معموله و سوابق موجود دکتر براتی اشاره شده زین العابدین
براتی فرزند محمود و دارای سابقه در آن اداره کل می باشد که هنگام تحصیلات دانشگاهی
فعالیت هائی به نفع جبهه به اصطلاح ملی داشته است و با اعمال مراقبت های لازم از غضنفری
نتایج حاصله به موقع به عرض می رسد.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است.
توضیحات سند:
1ـ مهدی غضنفری:
براساس گزارش 27 /2 /46 ساواک چنین آمده است:
«برابر سوابق موجود این شخص فعالیت های سیاسی خود را در حزب زحمتکشان ملت ایران شروع و پس از بروز
انشعاب در حزب مذکور به حزب نیروی سوم (جناح دکتر خنجی) وارد و یکی از افراد نزدیک شده و مورد اعتماد شخص
مذکور بوده است.
مشارالیه در سال 34 به علت فعالیت در حزب نیروی سوم و نهضت مقاومت ملی و پخش و توزیع
روزنامه راه مصدق به اتهام اخلال نظم طبق ماده 5 فرمانداری نظامی وقت دستگیر و بازداشت و پس از تحقیقات لازم به
قید التزام و تعهد آزاد گردیده است»
در گزارش دیگری از گزارش های ساواک تاریخ 15 /11 /51 نسبت به نظریات و تفکرات نامبرده آمده است:
«نامبرده در حال حاضر خیاط و در خیابان لاله زار نو پاساژ سینا خیاطی غضنفری را دارد، نسبت به مسایل سیاسی و
تحولات اجتماعی ایران بصورت خاصی وارد و از منتقدان مکتب سوسیالیزم است.
او مخالف کمونیزم می باشد.
نسبت
به چین و بویژه شوروی انتقادات اصولی و عمیق دارد و از طرفداران متعصب دکتر خنجی و عقاید او به شمار می رود.
غضنفری افرادی مانند دکتر غلامحسین صدیقی، الهیار صالح، دکتر مهدی آذر، دکتر کریم سنجابی را افرادی ملی ولی
بی عرضه می داند و در مورد داریوش فروهر و طرفداران وی معتقد است اولاً طرز فکر آنان محتوای یک ایدئولوژی
مشخصی را ندارد و در ثانی فروهر، خود فرد مظنونی است زیرا او با دستگاه پلیس ساخته و پلیس او را تحت حمایت
خود گرفته و توقیف های پی درپی او نیز ظاهری است در مورد مهندس بازرگان عقیده دارد او فرد مرتجعی است و در
مسائل سیاسی و فعالیت های وی کجروی های بسیار مشهود است.
»پرونده های انفرادی ساواک
2ـ مقصود از کد 66 محمدرضا شاه پهلوی است.
3ـ قبل از تشکیل لژ بزرگ ایران، که کلیه تشکیلات فراماسونری ایران را در برمی گرفت، فراماسون های ایران به
سه گروه مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می شدند، گروه اول تابع تشکیلات ماسونی انگلستان، گروه دوم تابع
تشکیلات ماسونی فرانسه و گروه سوم تابع تشکیلات ماسونی آلمان قرار داشت و از نظر درجات ماسونی از بسیاری از
ماسون های قدیم ایران که تابع لژهای فرانسوی و انگلیسی بودند، عقب تر بود.
چگونگی انتخاب شریف امامی به
ریاست لژ بزرگ ایران که از ادغام سه گروه ماسونی در ایران به وجود آمد، و نقش شاه در این میان، داستان مفصلی دارد.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 414