صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 26 فروردین 1349


متن سند:

از : 20 ه 2 به : 319 شماره : 14297 /20 ه 2 جلسه هیات فوق الذکر در ساعت 1900 روز 20 /1 /49 در منزل علوی واقع در خیابان فرهنگ کوچه افشار پلاک 27 با حضور عده ای در حدود یکصد نفر که اکثرا بچه بودند تشکیل گردید.
در این جلسه علوی درباره ابرهه شروع به صحبت کرد و اظهار داشت وی خانه ای ساخت و مردم را مجبور می کرد که به جای خانه خدا خانه او را زیارت کنند.
ولی عربها مثل ما توسری خور نیستند که هر بلائی به سرمان بیاورند حرفی نزنیم یکی از عربها شبانه به مکه رفت و با نجاست خانه او را آلوده کرد.
وی خطاب به مردم گفت در قدرت خود و مقابله با دیگران حساب کنید یزید قدرت خود را نسنجید و با امام حسین جنگید چون از قدرت معنوی امام آگاه نبود گرچه به ظاهر پیروز شد ولی بزرگترین شکست را به خاندان خود زد و بعد هم پشیمان شد.
وی اضافه نمود ما در تهران جواهر زیاد داریم ـ کوه نور داریم ـ موزه جواهرات داریم که اگر چند تا پاسبان نباشند مردم آنقدر آنجا می شاشند که ظرف چند روز همه ساختمانش خراب شود.
علوی به سخنان خود ادامه داد و گفت تمام مملکت ما را فساد گرفته و رو به اضمحلال و نابودی است تمام شئونات اجتماعی با زبان بی زبانی می گویند ما را تعمیر کنید و در اواخر صحبتش گفت بابا در جزیره ای که تبعید بود دستهایش را در جیب شلوارش کرده بود و قدم زنان با خود می گفت اعلیحضرت ـ قدرقدرت ـ ولی نعمت و با پوزخندی گفت آی زکی.
نظریه منبع : منظور نامبرده از کلمه بابا اعلیحضرت رضاشاه می باشد که به مردم می فهماند تمام آن قدرت و عظمت پس از تبعید تمام شد.
نظریه رهبر عملیات : رهبر عملیات نظری ندارد.
آسای نظریه0 2 ه3: 20 ه 3 نظری ندارد.

منبع:

کتاب بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 212

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.