مستخرجه از صورتجلسه کمیته متشکله در وزارت اطلاعات مورخ 26/10/47
متن سند:
به اطلاع کمیسیون رسید که شماره اخیر
مجله آرش که انتشار یافته است حاوی
مطالب نامناسب است این شماره مجله مذکور
اختصاص به معرفی صمد بهرنگی1 داده شده
و در آن مقالات متعددی درباره نامبرده به قلم
نویسندگان مختلف درج شده است.
در این
مجله علاوه بر اظهار تأسف کانون نویسندگان
ایران از درگذشت بهرنگی که کانونی است فاقد
جنبه قانونی مقاله ای نیز به قلم جلال
آل احمد درج شده که سر تا پا کنایه و گوشه و
نیشخند است و به کشته شدن تختی2 اشاره
کرده است.
آقای خواجه لو
مجله را برای بررسی و بهره برداری از 325 اخذ نمائید 5 /11 /47
با بخش 325 تماس حاصل شد اظهار داشتند به بخش مربوطه ارسال شد.
6 /11 /47
توضیحات سند:
1ـ صمد بهرنگی فرزند عزت اللّه در سال 1318 ه ش در چرنداب، از توابع تبریز به دنیا آمد.
در بعضی از سندها، سال
تولد وی، 1307 قید شده است.
مشارالیه پس از اخذ دیپلم، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در دبستان های آذرشهر به تدریس پرداخت و در
سال 1343 که موفق به گرفتن لیسانس شد.
به عنوان دبیر، به تدریس ادامه داد.
صمد بهرنگی که کارمند فرهنگ تبریز بود در تاریخ 8 /1 /43 به اتهام تبلیغ مرام اشتراکی، مورد حساسیت ساواک قرار
گرفت و در تاریخ 5 /7 /43 تبرئه شد.
گزارش ساواک در خصوص چگونگی مرگ وی، به این شرح است :
«طبق اطلاع ساواک جلفا، ستوان یکم فراهتی (ستوان یکم دندانپزشک حمزه فراهتی) به اتفاق صمد بهرنگی دبیر در
آذرشهر برای شنا به رودخانه ارس در نزدیکی پاسگاه مرزی پاتار سفلی از توابع اهر می روند.
صمد بهرنگی در رودخانه
غرق شده و تاکنون (14 /6 /47) جسد وی به دست نیامده...
ضد اطلاعات اقدام به بازرسی منزل ستوان یکم
فراهتی(فراحتی) که در محلی خارج از شهر بوده، می نماید.
لیکن افسر مزبور خود را با چکش به سختی مجروح و در
بهداری لشکر بستری می گردد...
»
جسد صمد بهرنگی در صبح روز مورخه 17 /6 /47، پیدا شد.
از صمد بهرنگی، قصه های زیادی انتشار یافته است که «ماهی سیاه کوچولو» از معروف ترین آنها می باشد.
»
2ـ تختی، غلامرضا در سال 1309 ه .
ش در محله «خانی آباد» تهران در خانواده ای محروم به دنیا آمد.
تختی آموزش
ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی و دو سال تحصیلی دوره متوسطه را در آموزشگاه خزائلی گذراند.
علاقه به ورزش،
بویژه رشته کشتی در دوران کودکی در او بروز کرد.
همین علاقه باعث شد خیلی زود به قهرمانی کشور برسد.
تختی در 21
سالگی در مسابقات قهرمانی جهان در فنلاند مدال نقره گرفت و پنج سال بعد در ملبورن استرالیا اولین مدال طلای
جهانی را به گردن آویخت.
غلامرضا تختی در طول مبارزات ورزشی خود چهار مدال طلا و پنج مدال نقره گرفت.
او در
سال 1345 با یک دانشجوی دختر دانشگاه تهران ازدواج کرد.
تختی مخالفت خود را با رژیم حاکم ایران با عضویت در
جبهه ملّی و بعدها با نزدیک شدن به آیت الله طالقانی نشان داد.
محبوبیت فوق العاده او در جامعه و مخالفتش با نظام
حاکم، رژیم پهلوی را به وحشت انداخت.
به همین دلیل هیچ کس خبر خودکشی او را در هتل آتلانتیک تهران در هفده
دی ماه 1347 ـ که در مطبوعات آن زمان منعکس شد ـ باور نکرد.
از جمله گفته هایی که در علل فقد مرحوم تختی در
افواه مردم شنیده می شد این بود که در یکی از ورزشگاههای تهران، مردم حاضر، برای ورود غلامرضا تختی ابراز
احساساتی کردند که در مقایسه با ورود غلامرضا پهلوی (برادر شاه) به همان ورزشگاه در همان زمان فوق العاده بود.
به
همین دلیل شاهپور غلامرضا دستور داد او را مسموم کنند.
منبع:
کتاب
کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 96