متن سند:
همراه این نامه صورتی از شخصیت های سیاسی و نظامی و اقتصادی و علمی
و فرهنگی که نظیر این دعوتنامه برای آنها فرستاده شده و یا در نظر است فرستاده
شود تقدیم میگردد، تا در صورتیکه در صلاحیت بعضی از آنان تردید داشته
باشید و یا شخصیت های صالح تری را سراغ داشته باشید بنده را مطلع دارید :
از رجال و سیاستمداران :
1ـ جناب آقای امیر عباس هویدا
2ـ جناب آقای امیر اسداله علم
3ـ جناب آقای دکتر اقبال
4ـ جناب آقای اردشیر زاهدی
5ـ جناب آقای شریف امامی
6ـ جناب آقای هوشنگ انصاری
7ـ جناب آقای معینیان
8ـ جناب آقای قطبی از تلویزیون ملی
از نظامیان :
1ـ تیمسار ارتشبد خاتم
2ـ تیمسار ارتشبد نصیری
3ـ تیمسار ارتشبد اویسی
4ـ تیمسار سپهبد هاشمی نژاد
5ـ تیمسار سپهبد خادمی
از صاحبان صنایع و بازرگانان :
1ـ آقای محمود خیامی
2ـ آقای احمد خیامی1
3ـ آقای احمد علی ابتهاج
از دانشگاهیان :
1ـ دکتر نهاوندی
2ـ دکتر باستانی پاریزی
3ـ دکتر جهانشاه صالح
4ـ دکتر محمد علی صدر
5ـ دکتر مجتهدی
از روزنامه نگاران :
1ـ دکتر مصباح زاده
2ـ فرهاد مسعودی2
سایران :
1ـ دکتر هوشنگ رام3
2ـ بانو بدری آتابای4
شخصیت های نامبرده کسانی هستند که نامشان ضمن گزارش اولیه بشرفعرض
رسیده کسان دیگری هم هستند که بعدا ممکن است دعوت شوند و هر یک از
آنها بخاطر کیفیت شغلی و نوع کار و ارتباطشان با بنیاد خواندنیها نظیر :
1ـ آقای عبدالرحیم جعفری5 ـ مدیر انتشارات امیرکبیر
2ـ مرتضی یا کامران نوریانی ـ مدیر شرکت تجارت چاپ و بنیاد نوریانی
3ـ آقای حاج برخوردار یزدی ـ بازرگان
4ـ مهندس طالقانی ـ وزیر اسبق
5ـ یوسف خوشکیش6 ـ مدیر بانک ملی
6ـ آقای جمشیدسرمایه دار
7ـ آقای دکتر محمود عنایتروزنامه نگار
8ـ داریوش همایونروزنامه نگار
9ـ دکتر پرویز خانلری
10ـ سناتور رسائی7سناتور
11ـ سناتور صفاریسناتور
13ـ مرتضی تجدد8مدیر بانک بازرگانی
و کسان دیگری که در صورت انتخاب نامشان گزارش خواهد شد
اداره چهارم
تیمسار ریاست مقرر فرمودند در این زمینه که اصولاً صحیح است که بصورت امناء باشد بررسی
شود 23 /1 /54
توضیحات سند:
1ـ احمد خیامی فرزند علی اکبر
در سال 1303 ه ش در مشهد
متولد شد و تحصیلاتش را ابتدا
در دبستان علمیه مشهد و سپس
در دبیرستان شاهرضای مشهد
ادامه داد و دیپلم ریاضی گرفت.
نامبرده در سال 29 اتحادیه
جوانان حسینی که وابسته به
کلوپ مصدق بود را تأسیس و
در سال 30 خودش دبیر آن بود.
مشارالیه از طرفداران جبهه
ملی بود و بکار تجارت
می پرداخت و در سال 36
فرمانداری نظامی با صدور
گذرنامه جهت تجارت برای
نامبرده موافقت کرد.
وی مدیر
شرکت تضامنی برادران خیامی
بود و در سال 41 رئیس کارخانه
مونتاژ مرسدس بنز بود.
مدیر
عامل کارخانجات صنعتی ایران
ناسیونال بود که محمدرضا در
زمان افتتاح کارخانه، برادران
خیامی را مورد تفقد قرار داد.
احمد خیامی در مشاغل مختلف
از جمله، عضو هیئت امنای
دانشگاه مشهد، نایب رئیس
اطاق صنایع و بازرگانی ایران،
رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل
شرکت سهامی فروشگاههای
بزرگ کوروش و رئیس هیئت
مدیره شرکت سهامی بیمه آسیا
بود که در سال 44 کارخانه
اتومبیل سازی پیکان را نیز
راه اندازی نمود.
نامبرده با دستگاه پهلوی و
شخصیت های عالی رتبه آن از
جمله نصیری در ارتباط بود و
در سال 51 متقی وزیر دربار،
در عروسی فرزندش حضور
داشت و از طرف محمدرضا
نشان همایون دریافت نمود.
2ـ فرهاد مسعودی فرزند عباس
در سال 1318 ه ش در تهران
بدنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدایی
را در دبستان نخستین تهران و
متوسطه را در لوروزه سویس و
از دبیرستان آمریکائی تهران
دیپلم گرفت و در دانشگاههای
مینوسوتای امریکا در رشته
روزنامه نگاری و اقتصاد
لیسانس دریافت نمود.
مشارالیه طرفدار جبهه ملی بود
و در سال 1348 باتهام داشتن
فعالیت مضره از طریق اداره
دادرسی ارتش تحت تعقیب
واقع و سرانجام با اخذ التزام و
شرط عدم خروج از حوزه
قضایی تهران آزاد گردید.
فرهاد
مسعودی سردبیر روزنامه
ژورنال دوتهران و قائم مقام
مؤسسه اطلاعات و مدیرعامل
شرکت ایرانچاپ بود و با مرگ
پدرش عباس مسعودی مدیر
مؤسسه اطلاعات در سال
1353 بجای پدر مدیر مؤسسه
اطلاعات شد و ساواک در سال
53 با انتشار روزنامه اطلاعات
توسط نامبرده موافقت نمود و تا
سال 55 مدیر کلی روابط
خارجی وزارت اطلاعات
رابرعهده داشت و در سندیکای
مرکزی صنعت چاپ عضو هیئت
مدیره کلوپ شاهنشاهی و در
کانون پرورش فکری کودکان
عضو هیأت امنا بود.
نامبرده از
لحاظ اخلاقی دارای انحراف
بود و در یک مورد خدمتکار
منزلش حسین پرورش نیا را که
مانع عمل خلاف اخلاق وی شده
با اسلحه بقتل رساند و با اعمال
نفوذ، همه دستگاههای قانونی و
مسئول از جمله ساواک این
مسئله را مسکوت گذاشته و این
قتل را خودکشی اعلام کردند.
3ـ دکتر هوشنگ رام فرزند
مصطفی قلی در سال 1298 ه ش
در تهران بدنیا آمد.
نامبرده پس
از اتمام تحصیلات در ایران در
ایالت ایوا آمریکا در رشته علوم
سیاسی دکتری عالی گرفت و
پس از مراجعت به ایران در
مشاغلی از جمله کارمند
مالیات های مستقیم، معاون
اداره باربری دخانیات، معاون
حقوقی وزارت دارائی، معاون
اداره همکاریهای فنی اصل 4،
مدیرعامل بانک عمران، رئیس
اداره تصفیه و دفاع دعاوی
املاک واگذاری و مستغلات
پهلوی بکار پرداخت و پیشنهاد
دهنده رفرم ارضی به شاه بود.
نامبرده مورد عنایت محمدرضا
بود و بارها از طرف او مورد
تشویق قرارگرفت از جمله 54
هکتار از اراضی مرتع چالک که
با فروختن آن چندین ویلا در
ایران و اروپا خرید و سه هزار و
هشتصد متر زمین در سلطنت آباد
ـ 1200 متر زمین در شمال کاخ
نیاوران، پنجاه هکتار زمین در
کنار دریا در نمک آبرود و ...
می باشد.
دکتر هوشنگ رام در تشکیلات
فراماسونری عضو و مدیر
تشریفات و امین خیریه لژ خیام
بود.
4ـ عبدالرحیم جعفری معروف به
استاد محمدجعفر فرزند علی اکبر
در سال 1298 ه ش در تهران
بدنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدایی
را در دبستان ثریا و مقطع
متوسطه را در دبیرستان علامه
بپایان رساند.
مشارالیه مدیر انتشارات
امیرکبیر بود که در چاپ کتب
سوءاستفاده های میلیونی داشت
و با اعضاء شورای مرکزی جبهه
ملی در تماس بود و فرزندانش
محمد و مسعود در آمریکا فعالیت های کمونیستی داشتند.
استاد محمدجعفر عضو انجمن قلم
بود و با فرح و دربار ارتباط
داشت و از طرف دربار بدلیل
اهداء هزینه هزار جلد کتاب
«آریامهر شاهنشاه ایران» از وی
تشکر شد.
نامبرده در سال 39 به کشور
اسرائیل سفر نمود و از
سهامداران انتشارات فرانکلین،
که مؤسسه ای وابسته به یهود و
سازمان اطلاعاتی اسرائیل
موساد بود.
مشارالیه صاحب چاپخانه سپهر
بود و با کمک دربار سازمان
کتابهای جیبی و انتشارات
خوارزمی را خریداری نمود.
عبدالرحیم جعفری از دوستان
نزدیک سهیلی و گل نراقی بود که
در قضیه قتل اسماعیل رائین در
دادگستری پرونده اتهامی داشت.
نامبرده در لژ فراماسونری تهران
و باشگاه ورزشی شاهنشاهی
عضویت داشت.
5 ـ بدری آتابای همسر ابوالفتح
آتابای خدمتکار دربار بود و در
کتابخانه سلطنتی مشغول بکار
بود و در سال 1351 بعنوان
سرپرست آن کتابخانه انتخاب
شد.
در سال 52 با تهیه کتابی از
فهرست کتب دینی خطی کتابخانه
سلطنتی از طرف فرح از وی
تشکر شده و با تهیه یک جلد
کتاب از فهرست قرآنهای خطی
کتابخانه سلطنتی و هدیه یک
نسخه از آن به دربار از طرف علم
از وی تشکر گردید و در سال 54
از طرف دانشگاه لنین
تاجیکستان دکتری افتخاری
گرفت.
نامبرده در سال 51 نشان تاج
درجه سه دریافت نمود و طی
نامه ای از شاه و علم بخاطر این
تفقدات تشکر نمود.
6 ـ یوسف خوش کیش فرزند
احمد در سال 1285 ه ش در
تهران متولد شد.
نامبرده دوره
ابتدایی را در دبستان علمیه و
متوسطه را در سن لوئی، ادب و
شرف بپایان رساند و بدانشگاه
تهران راه یافت.
وی پس از سه
سال تحصیل در رشته طب به
فرانسه رفت و از دانشگاه
پاریس در رشته علوم سیاسی
دیپلم گرفت و در سال 1315 با
استفاده از بورسیه تحصیلی در
رشته مالی و بانکداری در
فرانسه تحصیل نمود.
مشارالیه در سال 1310 در
بانک ملی استخدام شد و در
گمرک بوشهر، وزارت دارائی،
بانک سپه و ملی در تهران بکار
پرداخت و ساواک در سال 37 با
استخدام نامبرده در مشاغل
حساس درجه یک وزارت امور
اقتصادی و دارائی موافقت نمود.
یوسف خوش کیش به لطف
دوستی با فردوست به
مسوولیت های مهمی از جمله،
معاونت بانک سپه، مدیریت کل
بانک ملی ایران، رئیس کل بانک
مرکزی ایران، نمایندگی مالی
دولت در اروپا، نمایندگی
تجارت و خرید احتیاجات دولت
در کشور هندوستان، رئیس
شورای بورس، عضو شورایعالی
سازمان صنایع و معادن، عضو
هیئت مدیره سازمان شاهنشاهی
خدمات اجتماعی، عضو هیأت و
خزانه دار کانون پرورش فکری
کودکان و نوجوانان و بازرس
بنگاه حمایت مادران و نوزادان و
عضو شورایعالی سازمان
گسترش و نوسازی صنایع ایران
رسید و در مسوولیت های مختلف
اداری اختلاس های زیادی نمود
و ضمن خریداری قسمت
اعظم سهام شرکت گلبند ثروت
زیادی بدست آورد.
نامبرده عضو باشگاه ایران جوان
و از مؤسسین باشگاه ورزشی
شاهنشاهی و در تشکیلات
فراماسونری در لژ سعدی ـ لژ
بزرگ فرانسه و ابن سینا عضویت
داشت و از طرف شاه نشان درجه
یک آبادانی و پیشرفت دریافت
نمود.
7ـ فرج اللّه رسائی فرمانده نیروی
دریایی پهلوی بود که در پرونده
انفرادی وی در ساواک درباره
تحصیلاتش چیزی ذکر نشده
است.
نامبرده آجودان مخصوص شاه
بود و در دوره هفتم مجلس سنا
نماینده انتصابی شاه بود که در
سال 56 شاه جهت درمان دخترش
پنج هزار دلار بصورت بلاعوض
بوی داد.
تیمسار دریادار فرج اللّه رسائی
در سال 51 یک جلد کتاب با
عنوان دوهزار و پانصد سال بر
روی دریاها به فرح و شاه هدیه
کرد و بمناسبت تأسیس نیروی
دریایی در 14 آبانماه سال
1350 هدیه ای برای علم وزیر
دربار فرستاد.
که متقابلاً از وی
تشکر شده است.
مشارالیه نشان های درجه یک و
دو همایون و درجه دوم تاج را از
شاه دریافت نمود و در تشکیلات
فراماسونری نیز عضویت داشت.
8 ـ مرتضی تجدد در سال 1289
ه ش در شهرستان ساری بدنیا
آمد و پس از اتمام تحصیلات و
دریافت لیسانس زبان در سال
1314 در وزارت دارائی و
اقتصاد استخدام شد.
نامبرده در وزارت دارایی
بعنوان، کارمند کمیسیون ارز،
رئیس دفتر کمیسیون ارز، کارمند
اداره کل مالیات مستقیم،
رئیس دفتر اداره کل مالیات
مستقیم، مامور ممیزی مالیات
مستقیم، بازرس مالیاتی، رئیس
دارائی و اقتصادی ساوه،
بازرس وزارت دارائی، بازرس
مالی و اقتصادی وزارت دارائی
در استان فارس، رئیس دارائی
و اقتصادی خوی و شاهپور و
ماکو، رئیس اداره غله و نان
همدان، رئیس دارائی
شمیرانات، رئیس دارائی
شهرستان بابل، کفیل پیشکاری
مازندران، پیشکار دارائی
کرمانشاهان، رئیس حسابداری
بنگاه کل آبیاری و رئیس
حسابداری بنگاه کل خالصجات
و در سال 40 با دستور
نخست وزیر به وزارت
امورخارجه منتقل و بعنوان
مدیرکل مالی و حسابداری
وزارت خارجه بکار گرفته شد.
مرتضی تجدد بارها از طرف
مقامهای مافوق مورد تشویق
قرار گرفت که از جمله آن تقدیر
کتبی از طرف نخست وزیر بود.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنیها به روایت اسناد ساواک صفحه 280