تاریخ سند: 6 آبان 1348
بازجوئی از آقای شیخ فضل اللّه مهدیزاده محلاتی فرزند غلامحسین
متن سند:
س ـ هویت کامل خود را بیان فرمائید :
ج ـ نام فضل اللّه شهرت مهدی زاده معروف به محلاتی فرزند غلامحسین دارنده شناسنامه شماره
226 صادره از محلات متولد 1309 محلات شغل روحانی واعظ تبعه ایران مذهب اسلام شیعه
اثنی عشری میزان تحصیلات حدود اجتهاد در علوم دینی تحصیلات حدود شش کلاس محل
سکونت خیابان عین الدوله کوچه
روحی پلاک 146 تلفن 30946.
فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ ملتزم به راستگویی
هستید که آنچه از شما
سئوال می شود حقیقت
مطلب را بیان فرمائید.
ج ـ انشاءاللّه الرحمن برخلاف
حقیقت سخنی نخواهم گفت و
بطور کلی برنامه ما مذهبی است و
اجازه خلاف گفتن نداریم.
فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ سرکار تا به حال چند
بار از طرف مقامات
انتظامی احضار و بازداشت
شده اید در چه تاریخی و به
چه اتهامی و در کجا و سرانجام کار شما به کجا انجامیده است.
ج ـ تقریبا از سال 1342 تا به حال سه مرتبه بازداشت شده ام.
مرتبه اول در منزل آقای غروی به
اتفاق عده ای ما را بازداشت کردند و بعد از یک هفته مرخص شدم، بعدا درباره این بازداشت
تحقیقات کردند معلوم شد نظری نداشتیم، ما را مرخص کردند.
البته قبلاً چنین تصور شده بود که
اجتماع افراد در منزل آیت اله غروی به منظور توطئه علیه دولت است.
مرحله دوم در ماه شعبان
سال بعد از سخنرانی در مسجد امام زمان (عج) به اتهام سخنرانی برخلاف امنیت بازداشت و بعد
از پانزده روز آزاد شدم با قید کفیل در مرتبه سوم در ماه رمضان همان سال چون در جلسه
اتفاقیون نامی از آیت الله خمینی برده بودم مرا بازداشت کردند و مدت چهار ماه تقریبا زندان بودم
و این دو پرونده را به دادگاه فرستادند و در نتیجه به شش ماه زندان محکوم شدم و در ظرف این
چند سال کوشیده ام که هیچ نوع سوء تفاهمی پیش نیاید و حتی گاهی شخصا تلفن کرده ام به
مقامات انتظامی و امنیتی که اگر مطالبی مورد نظر اقایان [است] تذکر بدهید که دیگر سوء تفاهمی
بوجود نیاید.
فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ سرکار چگونه و از چه تاریخی در هیأت انصارالقرآن شرکت می نمایید این
جلسات به چه نحوی است.
گردانندگان جلسات چه افرادی هستند.
و سرکار
بدست چه فرد یا افرادی در
این جلسات شرکت
می نمایید.
ج ـ هیئت انصارالقرآن جلسه ای
است مذهبی مانند سایر هیئتها و
بنده برای اولین بار در محرم دو
سال قبل از طرف آقای نخعی که
یک روحانی است دعوت شدم
البته ایشان سرپرست روحانی آن
هیئت می باشد و برای یک ماه در
یک محل ثابت و در یک زمینی که
چادر زده بودند الان به صورت
مسجد در آمده است منبر رفتم و
بعدا جلسات آنها در شبهای
پنجشنبه بصورت سیار در منازل
تشکیل می شد حدود یک ساعت
برنامه قرائت قرآن و بیان مسائل بوسیله شخصی به نام آقای کمیلی انجام می شد و از ساعت 9 الی
10 بعد از ظهر بنده در جلسه مزبور منبر رفتم و بعنوان یک واعظ احکام و مسائل مذهبی را بیان
می کردم و افرادی که در جلسات شرکت می نمایند افراد محلی و متدینین محل می باشند و نفرات
هم برحسب معمول در حدود سی الی چهل نفر می باشند.
این جلسه از ساعت 8 بعد از ظهر
تشکیل و در ساعت 10 بعد از ظهر خاتمه پیدا می کند در مقابل شرکت در این جلسات و منبر رفتن
در حدود سی تومان وجه تقریبا توسط آقای نجفی دریافت می کردم و معمولاً وجه جلسات را
شرکت کنندگان در هیئت می پردازند به اینصورت که در هر منزل که جلسه مذهبی واقع می شود
صاحب منزل تمام مخارج آن جلسه را از قند و چای و پول منبری و مداح و غیره می پردازد در
غیر این هیئت از هر مسجد یا هر هیئتی که از بنده دعوت شود می روم و صحبت میکنم و فعلاً هم
جلسات مذهبی دارم شبهای جمعه هیئت حسینی نطنزیهای مقیم مرکز، شب دوشنبه جلسه
محلاتیهای مقیم مرکز، شب سه شنبه هیئت جوانان مسلمین، صبح جمعه بافنده ها هیئت حسینی.
شیخ فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ منظورتان از اینکه فرموده اید در بدو امر علاقمند [بودید] که در جلسه هیأت
انصار سخنرانی نماید چه بوده مشروحا بیان کنید.
ج ـ بعد از محرم دو سال قبل بعد
از آنکه محرم تمام شد یک روز از
طرف اداره اطلاعات بنده را
خواستند، آقای امینی مأمور آن
اداره تذکراتی به بنده دادند در
مورد صحبتهائی که در آن جلسه
شده بود و چون دیدم گزارش
دهنده نتوانسته بود کاملاً مطلب را
درک نماید و ممکن است بعدا هم
گزارشاتی که موجب سوءتفاهم
بشود بدهد به آقای امینی گفتم
بهتر است که بنده در جلسه مزبور
شرکت ننمایم و با این صورت
میل نداشتم در جلسه مزبور
شرکت نمایم لکن ایشان فرمودند
خیر حتما شما باید منبر بروید در
همان جلسه زیرا اگر منبر نروید تصور می کنند مردم که ما برای شما ایجاد مزاحمت کردیم و برای
دستگاه دولت خوب نیست.
بنده هم قبول کردم و شرکت کردم.
متأسفانه در جلسه ای که در روز وفات
موسی بن جعفر شرکت کردم مطالبی که گزارش شده سوء تعبیر شده.
فضل اللّه مهدی زاده محلاتی
س ـ عین مطالبی را که در مورخه 17 /7 /48 در جلسه مذهبی انصارالقرآن بیان
داشته اید ذیلاً مرقوم فرمائید.
ج ـ جلسه مزبور در روز وفات موسی بن جعفر (ع) در ساعت 9 بعد از ظهر بود قهرا بحث در
تاریخ زندگی حضرت موسی بن جعفر (ع) بود بعد از بیان آثار ایمان در زندگی افراد به تفصیل
دراین باره بحث کردم که ریشه تمام خوبیها ایمان به خداست و محبت به او و ریشه تمام گناهان
محبت بدنیاست و آنچه در وجود حضرت بود ایمان و محبت به خدا بود و آنچه در وجود
دشمنان ایشان بود محبت به ریاست و مظاهر دنیا بود و حتی داستانی را نقل کردم از هارون
الرشید که قبل از آنکه حضرت را به زندان بیاندازد.
روزی حضرت در مدینه به منزل هارون رفت
و او از حضرت فوق العاده احترام کرد حتی او را بدرقه کرد و به فرزندان خود دستور داد حضرت
را تا منزلش بدرقه نمایند بعدا در منزل فرزند، او از او سئوال کرد این شخصی که اینقدر او را
احترام کردی که بود؟ جواب داد : خلیفه مسلمین بود و اول شخص عالم، سئوال کرد : پس چرا
خلافت را به او واگذار نمی کنی؟
جواب داد : (الملک عقیم)
ریاست و حکومت عقیم است،
اگر تو که فرزند من هستی در امر
خلافت و ریاست با من مبارزه
کنی تو را می کشم و علت زندان
انداختن حضرت همان حب
ریاست و محبت به دنیا بود و بیان
کردم که ریاست و یا رفتن دنبال
دنیا از نظر اسلام مانعی ندارد ولی
محبت به آنها بطوری که انسان را
به گناه و معصیت وادار نماید
ممنوع است.
اگر کسی خدا را
دوست داشته باشد تمام
نعمت های دنیا را دنبال می کند
ولی برخلاف رضای خداوند
سخنی نمی گوید و عملی انجام نمی دهد و اگر فقط حب به دنیا باشد و محبت به خدا نباشد برای
رسیدن به دنیا و ریاست هر گناهی را مرتکب می شود و لذا در روایت دارد (حب الدنیا رأس کل
خطیئه) یعنی محبت به دنیا و ریاست ریشه تمام گناهان است و لذا هر فساد و ظلمی که ما در دنیا
مشاهده می کنیم و تاریخ به ما نشان می دهد محبت به ریاست و مظاهر دنیا بوده، بعد از بیان این
قسمت، تاریخ شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) و صدماتی که بر حضرت وارد شد را بیان
کردم و ذکر مصیبت کردم و خاتمه دادم متأسفانه گزارش دهنده مطالب را سوء تعبیر نموده با اینکه
بطور کلی در هیچ یک از جلسات مذهبی در طول این چند سال گزارشی نرسیده و بنده در تمام
شهر منبر می روم و حتی مکرر از مقامات انتظامی و امنیتی شخصا خواسته ام که هر نوع مطلبی است به من تذکر دهند و اگر در
مجلسی مصلحت نیست شرکت نمایم تلفنا اطلاع دهید متأسفانه این سوء تفاهم پیش آمده که امیدوارم با حسن تفاهمی که در
میان بود و وضع بنده هم روشن بوده این سوءتفاهم برطرف گردد.
شیخ فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ با توجه به قسمت اخیر مطالبتان که در این باره مرقوم فرموده اید عین جمله را برایتان نوشته و
می خوانم، منظور خود را از بیان آن مطالب صراحتا بیان فرمائید «محبت به دنیا و ریاست ریشه تمام
گناهان است و لذا هر فساد و ظلمی که ما در دنیا مشاهده می کنیم و تاریخ هم آن را نشان می دهد محبت به
ریاست و مظاهر دنیا بوده».
ج ـ البته گوینده مذهبی که بیان مطالب دینی و اخلاقی می کند وظیفه اش ارشاد و هدایت مردم است و ایجاد عقائد پاک بنحوی
که خود به خود دنبال گناه نروند و چون مهمترین عقیده ای که موجب می شود که انسان دنبال خوبیها برود ایمان بخداست و
بدترین چیزی که انسان را به گناه وادار می کند محبت بغیر خدا است یعنی دنیا و ریاست و سایر مظاهر آن و بنده مانند یک طبیب
که درد را بیان می کند و دارو را هم بیان می کند، میکروب را بیان می کند و آثار بد او را هم بیان می کند، ریشه خوبیها و بدیها را بیان
کردم و این که بیان کردم فسادی که در دنیا مشاهده می کنید منظورم محیط خاصی و افراد خاصی نبوده و بطور کلی گوینده مذهبی
پیوسته در مقام ارشاد کلیات مذهبی بوده و تجزیه و تحلیل مطالب را بطور کلی می نماید و منبر جای تطبیق مطالب کلی با افراد
خاص و محیط خاصی نیست و بنده هم مطالب را به صورت کلی بیان کرده ام و هیچ اسمی از کشور خاصی یا افراد خاصی
نبرده ام و جلسات مذهبی جای این مطالب نیست و مقصودم از دنیا هم اعم بود چون امروزه با توجه به وضع ارتباط بین کشورها
و اینکه در دنیای امروز هم هر نوع فساد در هر کشوری می شود افراد دیگر مطلع می گردند، اگر در «جمله دنیای فعلی» گفته شده،
نمی توان او را حمل بر محیط خاصی یا کشور مخصوصی نمود و اگر با حسن تفاهمی که موجود بوده در جملات دقت گردد،
حمل برخلاف نمی شود و سوء تفاهمی پیش نخواهد آمد.
شیخ فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
س ـ بفرمائید در اجتماع فعلی ایران مسائل مذهبی از طرف مردم رعایت می شود یا خیر؟ وضع کلی به چه
صورتی است به نظر شما افراد اجتماع فعلی ایران از دستورات حضرت محمد (ص) پیغمبر اسلام پیروی
می کنند و اگر نمی کنند چه عاملی باعث شده که خلاف دستور پیغمبر اسلام رفتار نمایند.
ج ـ اجتماع فعلی ایران و افراد آن هم مثل سایر افراد هر اجتماعی در آن در هر صنف و طبقه ای افراد شریف و پاکدامنی وجود
دارند و افراد گناهکار هم وجود دارند و از اول خلقت بشر تا این ساعت در میان هر ملت و جمعیتی خوب وجود دارد و بد هم
وجود دارد و سازمان خلقت بشر براین پایه قرار دارد خداوند او را مختار خلق فرموده می تواند کار خیر انجام دهد و می تواند کار
شر انجام دهد.
قهرا یک دسته کار خیر انجام می دهند.
یک دسته کار شر و اما علت فساد که سئوال فرمودید، البته گاهی فقر و
بیچارگی انسان را به گناه وادار می کند ولی به عقیده بنده مهمترین عاملی که موجب گناه می شود بی ایمانی است و هر اندازه
مبادی دینی در مردم تقلیل پیدا کند قهرا گناه بیشتر می شود.
فضل اللّه محلاتی
س ـ منظور خود را از ذکر جمله «شما بدانید که راهنمایان دین از زندان و شکنجه و آزار در راه دین ترسی
ندارند چون هدفشان راه حق و گفتن حق می باشد، حب جاه و ریاست و سلطنت چشم آنان را نگرفته و
تنها هدفشان نجات اجتماع از آلودگی و انحرافی است که بوجود آمده است» چه بوده؟ مراتب را مشروحا
با ذکر نوع فساد و انحرافاتی که بوجود آمده بیان فرمائید.
ج ـ چون بحث در اطراف ناراحتیهای حضرت موسی بن جعفر (ع) بود انواع گرفتاریهایی که برای حضرت در زندان پیش آمد
بیان کردم و جنایات هارون را بیان کردم و مقصودم از راهنمایان دین همان ائمه اطهار علیهم السلام بوده اند، مقصود از
زمامدارانی که دنیا را به فساد کشاندند خلفاء عباسی و آنانی که حق ائمه را غصب کردند بودند و مقصودم از فساد آن فسادهائی
بود که خلفاء عباسی مرتکب شده اند.
فضل اللّه مهدی زاده محلاتی
س ـ اظهارات خود را که شخصا مرقوم فرموده اید چگونه و به چه وسیله گواهی می نمائید.
ج ـ جوابها را شخصا نوشته ام و با امضاء تصدیق می نمایم.
فضل اللّه مهدیزاده محلاتی
سروان بهداد
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام فضلالله مهدیزاده محلاتی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 445