تاریخ سند: 17 تیر 1340
متن سند:
دکتر مظفر بقائی کرمانی رهبر حزب زحمتکشان و سازمان نگهبانان آزادی در تاریخ
22 /6 /39 به اتهام انتشار بیانیه ای که موجبات تزلزل صمیمیت قوای انتظامی را فراهم
می سازد، وسیله مأمورین دژبانی کل بازداشت و به دادستانی ارتش اعزام و پس از بازجوئی های
معموله در تاریخ 14 /7 /39 به قید التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد گردید.
نامبرده پس از خروج از زندان به فعالیتهای سیاسی خود در سازمان نگهبانان آزادی ادامه و
در جریان دومین انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی چند میتینگ در محل سازمان
مذکور تشکیل داد و به منظور فعالیتهای انتخاباتی در تاریخ 15 /11 /1339 با هواپیما به کرمان
عزیمت و در تاریخ 16 /11 /39 هنگام بازگشت به تهران در فرودگاه مهرآباد به علت خروج بدون
اجازه از حوزه قضایی تهران وسیله مأمورین دژبان بازداشت و به دادستانی ارتش اعزام و
تحقیقات از وی ادامه یافت تا این که ادعانامه دادستان ارتش مبنی بر تقاضای اعدام برای دکتر
بقائی صادر و قرار شد از تاریخ 8 /3 /40 محاکمه وی بطور سری در دادرسی ارتش آغاز گردد ولی
در اثر اقداماتی که برخی از دوستان و طرفداران وی به عمل آوردند و بنا به قولی در نتیجه
توصیه دکتر امینی نخست وزیر، محاکمه وی تا بازگشت اعلی حضرت همایون شاهنشاه از سفر
اروپا به تأخیر افتاد و بعد قرار شد محاکمه مشارالیه به صورت علنی صورت گیرد.
این محاکمه از پیش از ظهر روز دوشنبه 15 /3 /39 با شرکت مخبرین جراید داخلی و
خارجی و تعدادی تماشاچی در دادگاه عادی شماره 2 نظامی آغاز گردید، دفاع از دکتر بقائی را 5
نفر وکیل مدافع به اسامی سرلشکر گرزن،1 سرهنگ امین پور، سرهنگ آزمین،2 سرهنگ
رستگار و سرگرد دیانوش به عهده داشتند.
دکتر بقائی در جریان محاکمه، هنگام بحث پیرامون
سیاسی بودن اتهام وی و عدم صلاحیت دادگاه در رسیدگی به آن به نامه ای که در تاریخ
19 /11 /39 یعنی سه روز پس از بازداشت مجدد وی، از طرف ساواک به دادستانی ارتش نوشته
شده بود، اشاره و آن را قرائت نموده که متن آن در جراید یومیه تهران و جزوه مخصوصی که از
جریان محاکمه دکتر بقائی بوسیله حزب زحمتکشان انتشار یافته، درج گردیده که ضمیمه
پرونده و با راهنما مشخص شده است(راهنمای شماره 1).
منظور دکتر بقائی از استناد به نامه
مذکور اثبات سیاسی بودن اتهام وی و ثابت کردن، این موضوع بوده است که بنا به اشاره ساواک،
دادستانی ارتش به بازداشت مجدد وی اقدام نموده، در حالی که ادعای وی کاملاً بی اساس و نامه
ساواک سه روز پس از توقیف دکتر بقائی به دادستانی ارتش ارسال گردیده است.
ضمنا پیش
نویس نامه نیز در همین پرونده موجود و با راهنما مشخص گردیده است(راهنمای شماره 2).
دکتر بقائی هنگام دفاع از خود در ماهیت دعوی، بار دیگر به نامه مذکور و 22 فقره اطلاعیه
پیوست آن استناد جسته و متن یکی از این اطلاعیه ها را که در مورد جمع آوری اسناد و مدارکی
از طرف دکتر بقائی علیه رجال سرشناس از جمله خسرو اقبال،برادر دکتر منوچهر اقبال نخست
وزیر اسبق، بوده قرائت نموده که این موضوع در جراید عصر همان روز درج شده که برش آن از
روزنامه کیهان پیوست پرونده است(راهنمای شماره 3).
اطلاعیه مزبور از جمله اطلاعیه هایی
بوده که از دفتر ویژه اطلاعات ساواک واصل گردیده و به همین مناسبت به جای کلمه «تقویم»
کلمه «ارزیابی» در بالای آن نوشته شده بود که اصل این اطلاعیه در پرونده موجود و با راهنما
مشخص شده است.
(راهنمای شماره 4).
محاکمه دکتر بقائی در روز سه شنبه 6 /4 /40 خاتمه
یافت و دادگاه به اتفاق آرا نامبرده را به دو سال زندان محکوم کرد ولی مسلما نامبرده از حکم
صادره تقاضای تجدید نظر خواهد کرد و پرونده وی مجددا مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
در
اینجا بی مناسبت نمی دانم درباره وضع سیاسی دکتر بقائی و نظریات طبقات مختلف مردم
نسبت به وی مطالبی بیان دارد.
دکتر بقائی از نظر مردم مردی است جاه طلب و کج خلق که
هدف نهایی وی رسیدن به مقام صدارت است و به همین دلیل حاضر به همکاری با هیچ یک از
دولتها نیست لیکن حتی مخالفین وی از نظر مادی نامبرده را فردی سوءاستفاده چی
نمی دانند.
دوستان سیاسی مورد اعتماد وی عبارتند از، حسین مکی، سید ابوالقاسم کاشانی،
ابوالحسن حائری زاده، غلامحسین رحیمیان، ناصرقلی اردلان1 و به علاوه گفته می شود
نامبرده تماسهائی نیز با سیدضیاءالدین طباطبائی دارد که به همین جهت پاره ای از محافل
سیاسی در باطن امر، دکتر بقائی را از عناصر طرفدار دیپلماسی انگلستان می دانند.
ضمنا سید
احمد طباطبائی قمی2 نماینده پیشین مجلس شورای ملی نیز که از افراد وابسته به سید
ضیاءالدین طباطبائی می باشد، بعضا با دکتر بقائی همکاری هائی دارد که از جمله، کمکی به
مبلغ ده هزار ریال وجه نقد بوده که در سال گذشته از طرف سیداحمد طباطبائی به دکتر بقائی
شده است.
برخی از مخالفین دکتر بقائی نامبرده را وابسته به مقامات عالیه کشور دانسته و
چنین عقیده دارند که مقامات عالیه، مشارالیه را به منظورهای خاصی برای مواقع معینی در
نظر گرفته و از وی در خفا حمایت می کنند و مخالفت او با هیأت حاکمه صحنه سازی می باشد،
حتی معتقدند هدف از بازداشت و محاکمه اخیر دکتر بقائی بزرگداشت و کسب وجهه برای وی
بوده است.
به هر حال می توان چنین اظهار نظر کرد که نتیجه این محاکمه با توجه به اعلامیه ای
که از طرف جبهه به اصطلاح ملی در اعتراض نسبت به نحوه محاکمه وی انتشار یافت و مطالبی
که نامبرده در دادگاه عنوان و بدون کم و کاست در جراید درج شد، کاملاً به نفع دکتر بقائی و حزب
زحمتکشان بوده است.
در خاتمه نکته ای را لازم می داند به عرض برساند و آن این که قاعدتا نمی بایستی مدارک
طبقه بندی شده ای که از طرف ساواک به دادستانی ارتش ارسال می شود، به همان نحو در
اختیار متهمین قرار گیرد و مورد مصلحت است با بررسی لازم در این مورد رویه عاقلانه تری
اتخاذ شود.
بخش بررسیهای سیاسی اداره کل هفتم
بخش 331 بررسی و اظهارنظر نماید
17 /4 /40
توضیحات سند:
1ـ سرلشکر عباس گرزن: فرزند محمد ابراهیم، در سال 1281 هش در تهران متولد شد.
در دی ماه 1325 با درجه
سرتیپی به فرماندهی لشکر رضائیه منصوب شد و در سال 1328 به درجه سرلشکری رسید.
در روز 5 تیرماه 1329 هم زمان با نخست وزیری رزم آرا، رئیس ستاد ارتش شد.
در دوره نخست وزیری دکتر مصدق، در
روز اول مرداد 1331 از شغل خود برکنار شد و به مناسبت وقایع 30 تیر 31 تحت تعقیب قرار گرفت اما مجددا پس از
کودتای 28 مرداد 1332، به فرماندهی سپاه فارس منصوب شد.
در دی ماه همان سال وزیر راه شد.
در سالهای 36 ـ 38
نیز استاندار اصفهان بود.
در 1340 هنگامی که دکتر بقائی متهم به انتشار اعلامیه ای درباره تحریک افسران شده بود، گرزن، وکیل دکتر بقائی
در دادگاه نظامی بود.
در گزارش 7 /2 /42 ساواک، نام گرزن، جزو افسرانی که به منزل دکتر بقائی و سازمان نگهبانان
آزادی آمد و رفت داشتند، آمده است.
وی مدتها عضو باشگاه لاینز «قلهک» بود.
پرونده های انفرادی ساواک
2ـ سرهنگ اسماعیل آزمین: فرزند حسن، در سال 1285 هش در بندر پهلوی به دنیا آمد.
افسر ارتش بود.
در
سالهای 33 ـ 34 مرزبان آستارا و بعد جزو بازرسی شاهنشاهی شد.
در 1339 از شهرستان آستارا به نمایندگی دوره
بیستم مجلس شورای ملی انتخاب و مدتی بعد، به عضویت هیأت مدیره و سرپرست اداره حقوقی بانک کشاورزی
درآمد.
در گزارش 7 /2 /42 ساواک، نام سرهنگ آزمین جزو افسرانی که به منزل دکتر بقائی و همچنین سازمان نگهبانان
آزادی آمد و رفت داشتند، ذکر شده است.
پرونده های انفرادی ساواک
3ـ ناصر قلی اردلان: فرزند فخرالملک و اهل کردستان بود.
کارمند وزارت دارائی، استاندار کرمانشاه و نماینده
مجلس شورای ملی در ادوار 13 و 14 بوده و سپس استاندار آذربایجان شد.
از دوستان و معاشران نزدیک اردلان،
می توان دکتر متین دفتری، دکتر مظفر بقائی و حسین مکی را نام برد.
پروندهای انفرادی ساواک
4ـ سیداحمد طباطبائی قمی: فرزند سید علی، در سال 1282 در قم متولد شد.
دارای تحصیلات علوم قدیمه و
لیسانس در رشته قضائی بود.
به وکالت در دادگستری اشتغال داشت.
در زمان فرمانداری نظامی و ریاست ساواک تیمور
بختیار، روابط بسیار نزدیک با او داشته و از جانب بختیار وکالت در امور مالی، ملکی، تجاری و مستغلاتی داشته و
نماینده تام الاختیار وی در معاملات داخلی و خارجی بوده است.
در اسناد ساواک، از او به عنوان پشتیبان سلطنت و
شاه یاد شده است.
پرونده های انفرادی ساواک
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 335