صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

فدراسیون اسکی ایران

تاریخ سند: 26 فروردین 1357


فدراسیون اسکی ایران


متن سند:

شماره : 12 جناب آقایان خرسندی و شریفی نمایندگان وزارتخانه های بهداری و بهزیستی و کار محترما در پاسخ نامه شماره 10500 مورخ 21 /1 /37 اشعار می دارد.
که با توجه به تشریف فرمایی های متعدد لطف بی پایان علیاحضرت شهبانوی ایران کارگران دیزین با وجود اینکه از مزایای خیلی بیشتر از کارگران سایر جاها استفاده می نمایند معهذا کارگران دیزین از این تشریف فرمایی ها استفاده و بهره برداری می کنند تا بلکه مزایای بیشتری کسب نمایند والا چگونه است که کارگران مراکز اسکی دیگر چنین شکایاتی تقدیم نمی کنند به هر حال اکنون به موجب قانون فدراسیون مشغول تحویل مرکز اسکی به سازمان جهانگردی برای ورزش های زمستانی است و عنقریب این کار انجام خواهد شد قدر مسلم اینست که این فدراسیون در اجرای اوامر مطاع اعلیحضرت و شهبانو حداکثر همکاری را خواهد نمود لذا آقای علی رضا اکرمی نماینده فدراسیون و آقای پنجه شیر که رئیس مرکز اسکی دیزین1 است حضورتان معرفی می شوند که هر دستوری که دارید ابلاغ بفرمایید تا اجراء شود.
با تقدیم احترامات فائقه فلیکس آقایان 2 فدراسیون ورزشهای زمستانی و کوهنوردی

توضیحات سند:

1-چند سند دیگر در این زمینه در بخش ضمائم آمده است 2_دکتر فلیکس آقایان بزرگترین قاچاقچی ایرانی مواد مخدر و یکی از مهم ترین قاچاقچیان بین المللی بوده و هست.
پدر فلیکس آقایان در بین ارامنه مرد شماره یک بشمار می رفت و همه ارامنه ایران او را می شناختند و شدیدا از او حساب می بردند.
الکساندر آقایان (پدر فلیکس) را بر حسب تقاضای خودش یکی دوبار در منزلش دیده ام.
در آن زمان درجه سروانی داشتم.
منزل او در خیابان سوم اسفند قار داشت و یک خانه 3 طبقه قدیمی ساز بود که حدود 700 متر مساحت و هر طبقه حدود 350 متر زیربنا داشت.
تصور می کنم تعدادی از مغازه های قسمت شمالی خیابان سوم اسفند نیز متعلق به او بود.
وی فرد فوق العاده باهوش و زیرک و اهل سوءاستفاده بود و در بین ارامنه ایران رقیب نداشت.
وکیل دعاوی بود و تا زنده بود نماینده ارامنه جنوب در مجلس شورای ملی شد ومورد قبول کامل محمدرضا بود.
وقتی که مرد، فلیکس ـ پسر بزرگش ـ به طور مدام نماینده ارامنه جنوب در مجلس می شد تا اینکه به دستور محمدرضا سناتور گردید.
فلیکس 100 برابر زیرک تر از پدرش بود و اگر پدر برخی ملاحظات را رعایت می کرد، پسر در زندگی اش اصلا کلمه «ملاحظه» را نشنیده بود و هر کاری که در مخیله انسان بگنجد، انجام می داد.
فلیکس آقایان در حد عجیبی از مسائل ایران و سیاست بین المللی و تشکیلات خفیه سیا و اف.
بی.
آی و مافیا اطلاع داشت، زیرا در رده های بالای این سازمان ها بهترین رفقا را به ضرب پولهای کلان به دست آورده بود و در تشکیلات اجتماعی سری آمریکا در بالاترین رده دست داشت.
او کسی نیست که پولش را دور بریزد و اگر یک میلیون دلار به یک سناتور آمریکایی می داد، 10 میلیون دلار از وجود او استفاده می برد.
فلیکس عضو بلندپایه مافیای آمریکاست.
او در قاچاق مواد مخدر روی دست اشرف زده بود.
ولی رد به هیچ فردی نمی داد.
برادر کوچکتر فلیکس جزء هیئت رئیسه توزیع مواد مخدر در آمریکای مرکزی و جنوبی است.
او از فلیکس خیلی جوانتر و خطرناکتر است.
او را در میهمانی هایی که فلیکس برای محمدرضا ترتیب می داد در خانه فلیکس دیده ام.
این خانه که بسیار مجلل بود در خیابان شمالی سفارت شوروی قرار داشت.
همسر فلیکس، نینو دختر اسدبهادر بود، که زمانی می خواست طلاق بگیرد ولی اشرف نگذاشت.
فلیکس یکی از نزدیک ترین دوستان محمدرضا بود و در اکثر ساعات فراغت او حضور داشت و به اتفاق محمدرضا و چند تن دیگر (جمشید و مجید اعلم، پروفسور یحیی عدل) هر شب تا یک دو نیمه شب به ورق بازی می پرداختند.
این برنامه روزهای تعطیل هم دنبال می شد.
فردی فوق العاده باهوش و پرحافظه بود.
کوتاه قد و طاس و به حد کافی ورزیدگی جسمی داشت.
فوق العاده به خود مسلط بود و از هیچ چیز و هیچ خبر تکان نمی خورد.
این تسلط بر اعصاب او اعجاب انگیز بود.
مرد هرزه و شوهر بدی بود و تنها با زن های کاباره رفت و آمد داشت و اکثر صاحبان و مستخدمین کاباره ها تابع محض او بودند.
او بزرگترین سازمان مخفی گانگستری را در ایران اداره می کرد و از کاباره های تهران و آبادان و خرمشهر و غیره حق و حساب می گرفت.
ارتشبد حسین فردوست در صفحات 263 و 264 کتاب خاطراتش درباره آقایان می آورد : دکتر آقایان بزرگترین سوءاستفاده چی قرن به شمار می رود.
او با ارقام بسیار درشت سر و کار داشت و کمتر از 10 میلیون برایش جالب نبود.
در زمان جنگ با یک سپهبد آمریکایی، که فرمانده لجستیکی ارتش آمریکا در ایران بود، کنار آمد و آن سپهبد با همدستی چند گروهبان آمریکایی هر چه در انبار اضافه می آمد با آقایان معامله می کرد.
بدین طریق، ده ها هزار لاستیک اتومبیل، صدها هزار بطری ویسکی و میلیون ها قوطی کمپوت و مواد غذایی معامله شد.
هم آن سپهبد استفاده فوق العاده برد و هم آقایان میلیاردها تومان به جیب زدند.
در زمان جنگ، از خیر شکر هم نگذشت...
» در زمان محمدرضا رئیس فدراسیون اسکی بود و تمام پولهای فدراسیون را به جیب می زد.
این پول برای او کم بود، ولی به هر حال این هم یک پولی بود!...
فاقد کمترین احساس و عاطفه، درباره او هر چه بنویسیم کم نوشته ایم.
مؤید بی رحمی فلیکس آقایان این سند می باشد که از حق و حقوق کارگران بی چیز هم نمی گذشت حتی از حقوق، بیمه و هزینه های درمانی آنها.

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرح پهلوی - جلد اول صفحه 246

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.