تاریخ سند: 24 دی 1342
موضوع: اظهارات شیخ محمدرضا نوغانی واعظ معروف مشهد
متن سند:
شماره: 2103/س ت 2 تاریخ:24 /10 /1342
موضوع: اظهارات شیخ محمدرضا نوغانی واعظ معروف مشهد
طبق اطلاع واصله روز سهشنبه 24 /10 /42 ساعت 11:30 شیخ محمدرضا نوغانی واعظ معروف مشهد در منزل میلانی در مشهد ضمن سخنان خود اظهار داشته رئیس سازمان امنیت مشهد شروع به اخاذی از مردم نموده و از خیلیها که اخیراً زندانی بودهاند و آزاد شدهاند پول گرفته است و ازاینجهت برای مردم دائماً پروندهسازی مینماید که پول بگیرد. پسازآن سید محمدعلی میلانی فرزند آیتالله میلانی اضافه مینماید تمام اینها اینطوری هستند، از سازمان امنیت شروع میشود تا رؤسای آن که رئیس کل سازمان باشد، آنهم هرچند درآمد دارد با دربار و شاه میخورد. همانطوری که سرلشکر علوی مقدم1 رئیس سابق شهربانی این کارها را میکرد.
6 نسخه
ریاست ساواک تهران جهت اطلاع (2 نسخه)
بخش 2 ـ 26 /10 /42
1. اطلاعیه شود
2. در گزارش روزانه مختصراً درج شود ـ 28 /10 /42
امور اجتماعی رؤیت شد ـ 28 /10 /42
روزانه ـ 29 /10 /4
توضیحات سند:
1. سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، فرزند سرتیپ علیقلی علوی مقدم در سال 1282ش. در تهران به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات در مدرسۀ علوم سیاسی تهران در ژاندارمری استخدام شد و چندی بعد به فرانسه رفت و در فرانسه دورههای سواره نظام و ایلخی را به پایان برد و درعینحال در رشتۀ دامپزشکی تا اخذ درجۀ دکتری به تحصیل پرداخت. علویمقدم در سال 1308 به ایران بازگشت و در مشاغل مختلف نظامی به کار پرداخت. مشاغل عمده علوی مقدم تا سال 1331 به شرح زیر است:
آجودانی دبیرستان نظام ، ریاست سررشتهداری ارتش، ریاست امور دواب و ایلخی، فرمانده گارد مرزی و گمرک، نماینده فوقالعاده دولت در جنوب و فرمانده ژاندارمری.
مهدیقلی علوی مقدم در 30 تیر 1331 فرماندار نظامی تهران بود و در کشتار مردم تظاهراتکننده نقش اصلی داشت. پس از قیام 30 تیر با رهبری آیتالله کاشانی و بازگشت دکتر مصدق به نخستوزیری، او به اتفاق سرلشگر گرزن، رئیس ستاد ارتش، به عنوان مسئولان درجه اول حادثه در باشگاه افسران بازداشت شده، ولی پس از چند روز آزاد شدند. مصدق به جای علوی مقدم سرتیپ افشارطوس را که خود از عوامل کشتار 30 تیر بود به فرمانداری نظامی تهران گمارد. در شهریور 1331 مصدق، وی را به همراه گروهی از امرای ارتش به علت تحریک علیه دولت بازنشسته کرد. این عناصر به رهبری فضلالله زاهدی، «کانون افسران بازنشسته» را به مرکز توطئههای خود بدل کردند. علوی مقدم از چهرههای فعال در کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 بود و به پاس این خدمت توسط محمدرضا پهلوی به ریاست شهربانی کل کشور گمارده شد. دوران ریاست علوی مقدم بر شهربانی قریب به 8 سال طول کشید و او در این سمت به درجۀ سپهبدی رسید. با آغاز نخستوزیری دکتر منوچهر اقبال، علوی مقدم رقابت شدیدی را با او آغاز کرد و درعینحال در ستیز جدی با تیمور بختیار، رئیس ساواک قرار گرفت. اسناد موجود در ساواک روابط نزدیک علوی مقدم را که یک چهرۀ «انگلوفیل» سرشناس محسوب میشد، با اسدالله علم نشان میدهد و این تنها علوی مقدم نبود که به دستور محمدرضا پهلوی از طریق شبکۀ عوامل خود در اطلاعات شهربانی بختیار را کنترل میکرد، بلکه بختیار نیز از طریق ساواک علوی مقدم را زیر نظر داشت. توسعۀ نفوذ علوی مقدم، که در دوران طولانی ریاست او بر شهربانی به دست آمده بود، سبب شد که محمدرضا پهلوی در شهریور 1339 او را محترمانه از پایگاه قدرتش دور و در دولت شریف امامی در پست وزارت کشور بگمارد. این تحرک شاه علیه توطئههایی که نه تنها شهربانی بلکه ساواک و اداره دوم ارتش را نیز فراگرفته بود، چند ماه بعد به برکناری دو چهره مقتدر و جاهطلب دیگر یعنی بختیار (رئیس ساواک) و حاجی علیکیا رئیس اداره دوم ارتش انجامید. علوی مقدم در 1 /2 /1340 بازنشسته شد و مدت کوتاهی بعد در تاریخ 23 /2 /40 به علت اشتهار به فساد مالی در اقدام نمایشی دولت امینی بازداشت گردید و مدت 11 ماه در زندان به سر برد. برکناری و بازداشت وی سبب نارضایی او شد و وی طی سالهای پس از آزادی با سایر افسران تصفیه شده ارتباطات گستردهای داشت. توسعۀ این ارتباطات در سالهای بعد، حساسیت محمدرضا پهلوی را برانگیخت و به دستور او ساواک حدود 6 ماه به سانسور مکاتبات، شنود تلفن و تعقیب و مراقبت وی پرداخت. این عملیات در تاریخ 11 /2 /44 آغاز شد و در آذرماه 1344 به علت فقدان علایمی از فعالیت مضره به پایان رسید. او در سالهای پس از بازنشستگی به فعالیتهای مالی پرداخت و از جمله در سال 45 به همراه اسدالله رشیدیان، قبادیان و خواجه نصیری، به تاسیس بانک اعتبارات تعاونی دست زد. وی سرانجام در سال 1363 در سن 83 سالگی در تهران درگذشت. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 1، صص 269 و 276 ـ رجال عصر پهلوی، مهدیقلی علویمقدم به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 381