تشبیه حکومت پهلوى به بنىامیه و دستگاه یزید، آنقدر ملموس بود که براى هیچکس در ماهیت ظالمانه رژیم پهلوى، جاى تردید باقى نمىگذاشت.
متن سند:
تشبیه حکومت پهلوى به بنىامیه و دستگاه یزید، آنقدر ملموس بود که براى هیچکس در ماهیت ظالمانه رژیم پهلوى، جاى تردید باقى نمىگذاشت.
با دستگیرى امام، شهر قم تعطیل شد و تظاهرات مردم با تیراندازى مأمورین به خون کشیده شد. تهران درگیر تعطیلى همگانى و تظاهرات گسترده اصناف، بازاریان و بارفروشان، کارگران و ... شکل سراسرى به خود گرفت. کفنپوشان ورامین، سرپل باقرآباد به خون نشستند و حکومت نظامى اعلام شد.
جوانمرد آزاده ـ طیب حاجرضائى ـ به همراه حاجاسماعیل، دستگیر و پس از مدت کوتاهى به جوخه اعدام سپرده شدند. سرکوبى و دستگیرىهاى گسترده، مبارزات را به لایهاى دیگر سوق داد.
در همین ایام، شعرى سروده شد که بر آن نام هدیه مردم خوزستان نهاده شد.
در بالاى این شعر، آمده است:
«براى عبرت دستگاه ستمگر یزیدابن معاویه ایران، ضحاک ثانى و چنگیز ثانى محمدرضا شاه خونآشام»
این شعر، توسط مسافرین به تهران آمد و در مسجد ناروند، واقع در انتهاى بازار طاقهفروشهاى تهران، دست به دست شد که نسخهاى هم به ساواک رسید.
اى صبا بر گو به شاه خفته دل بیدار شو مست قدرت گشتهاى تا کى دمى هوشیار باش
ظلمها کردى به ملت تا به سرحد جنون گر نه اى مامور دشمن زین عمل بیدار باش
در سخن سلمان پاکى در عمل شمر لعین اى ز حق بر گشته هان پابند [بر] گفتار باش
کشور جم را نمودى بحر خون بیکران عاقبت را نیک اندیش نادم از کردار باش
یاد کن از فاروق و فیصل پادشاهان عرب آخر ظلم این چنین است آگه از اسرار باش
نوکر بیگانه گشتى تا کنى ظلم و ستم بر گروهى رنجدیده خائف از دادار باش
اى ستم کار بداندیش فاقد دین و شرف هان دگر آماده بهر کیفر قهار باش
از فضاهت [فضاحت] نام نیکان را نهادى مرتجع اى سنبل [سمبل] ارتجاع خاموش از این گفتار باش
طبل دانش مىزنى ویران کن دارالعلوم گرنه اى جادوگر شیاد سحار باش
اى ضحاک ثانى چنگیز عصر اتم هر زمان رنگى شدى گرگ یا کفتار باش
رطب و یا بس کمبگو دیگر جنایت [حنایت] رنگ نیست دیگر بس است عوعو مکن روکنجى و خاموش باش
روى حماقت خویش را رسوا نمودى در جهان اى جادوگر مردم فریب ساکت از این گفتار باش
بر قامت نحست دگر شایسته ناید سلطنت چون دائى دخشت رو ساقى و یا خمار باش
منبع:
کتاب
فریاد هنر صفحه 15