تاریخ سند: 6 فروردین 1350
موضوع: جلسه هیئت انصارالحسین
متن سند:
گزارش خبر
تاریخ: 6 /1 /50
موضوع: جلسه هیئت انصارالحسین
در جلسه این هفته هیئت انصارالحسین که در منزل حاج آقابزرگ میرخانی تشکیل شده بود جمعاً حدود 250 نفر شرکت کرده بودند پس از دعای ندبه چون هاشمی هنوز در جلسه حاضر نشده بود دوزدوزانی1 پشت میکروفن قرار گرفت و آیات هفته قبل را بازگو کرد آنگاه سید محمد آل احمد پشت میکروفن رفت و اعلام صلوات کرد و مردم صلوات فرستادند بار دوم گفت برای ظهور امام زمان صلوات بفرستید و دفعه سوم اظهار داشت برای ارزشمند جانشین امام صلوات بفرستید. نامبرده سپس شروع به سخنرانی کرد و گفت تهران از حدود 30 سال پیش تا کنون خیلی بزرگ شده و این گسترش تهران را میگویند عمران و آبادی در عوض کابارهها و سینماها و بارها به این شهر اضافه شده و دامن زنها بالا رفته جنایت و هزار جور کارهای دیگر به تهران اضافه کردهاند در عوض مساجد زیادی هم به تهران اضافه شده اما چرا کسی در راه دین پیشرفت نکرده علت آن است که مردم فقط از کار دین گریه کردن امام حسین را میدانند کارهای واجب را کنار گذاشته و امور مستحب را چسبیدهاند. چرا هدف امام حسین را دنبال نمیکنند چرا مبارزات امام حسین را بیاد نمیآورند بعضی از گویندهها وقتی که میبینند مردم گریه میخواهند برای آنها روضه میخوانند و مردم هم به سرشان میکوبند. دوستان بیدار شوید گویندگانی را دعوت کنید که درد اجتماع را بدانند گویندگانی از قبیل هاشمی، محلاتی، دکتر باهنر، و خامنهایها2 را دعوت کنید تا روشنگر حقایق باشند در مدتی که گرفتار بودم با جوانانی روبرو شدم که در خانوادهای مسلمان و متعصب پرورش یافته بودند ولی فعلاً کمونیست شدهاند وقتی از یکی از آنها پرسیدم چطور شد که به این مرام رو آوردی گفت وقتی مائو3 لباس کار میپوشد و در مزرعه کار میکند آدم میبیند او یک رهبر واقعی است و گفتم مگر حضرت علی و اسلام این برنامه را نداشت. اینها همه نتیجه این است که جوانان ما بدون راهنمایی بار میآیند همین 18 نفر را که در روزنامهها بخورد شما دادهاند 115 نفر میباشند که من در این مدت گرفتاری با بیشتر آنها صحبت کردم همه از خانواده مسلمان بودند.4 اسلام حقیقت است و مائوها همه عوام فریب و مردم گول زن میباشد. اگر مائو طرفدار آزادی بود دسته گلی که برای جنازه دوگل5 فرستاد از همه دسته گلها بزرگتر در نمیآمد.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: پشکنبه نظری ندارد.
نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
- در پرونده محمدجواد باهنر بایگانی شود 6 /1 /50
توضیحات سند:
1. عباس دوزدوزانی: آقای دوزدوزانی فرزند حاجی بابا در پانزده خرداد سال 1321 در تبریز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. در سال 1329 به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمودند در سال 1339 در رشته طبیعی دیپلم گرفت و به استخدام آموزش و پرورش در آمد و پس از طی دوران کارآموزی زیر نظر و مدیریت دکتر سحابی، مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی در منطقه لاریجان مشغول خدمت شد. ایشان در جریان اعتصابات معلمان از عناصر حاضر و فعال بودند. آقای دوزدوزانی در سال 1343 به عضویت حزب ملل اسلامیدر آمدند و مسؤل یک واحد حزبی شدند. در جریان کشف و دستگیری مرکزیت حزب ملل در تاریخ 6 /8 /44 ایشان نیز دستگیر و تا اردیبهشت سال 45 در زندان به سر میبردند. به دنبال دستگیری ایشان، ساواک از ادامه تحصیل وی که سال دوم دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بودند تا انقلاب اسلامی جلوگیری به عمل آورد. در جریان جشن تاجگذاری به اتهام ترور شاه مجدداً دستگیر اما پس از مدت کوتاهی آزاد شدند. در سال 1349 به تشکل زیر زمینی «حزب الله» که مشی مسلحانه برضد رژیم داشت پیوست و در اواخر سال 1351 در پی عناصر فعال آن، برای بار سوم دستگیر و چون افراد مرتبط با ایشان فراری بودند ساواک مداراک مهمی علیه وی در دست نداشت از مجازات اعدام نجات یافت و به هفت سال زندان محکوم گردید. در سال 1356 به دنبال شعار رژیم مبنی بر فضای باز سیاسی از زندان آزاد شد و به جریانات رو به رشد انقلاب پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام(ره) مأمور تشکیل سپاه پاسداران گردید و در سال 1358 به فرماندهی کل سپاه منصوب گردید. در سال 1359 به عنوان وزیر ارشاد اسلامیدر کابینه شهید رجائی از مجلس رأی اعتماد گرفت. از سال 1360 نماینده مردم تبریز مجلس شورای اسلامیگردید و در دوره دوم و سوم مجلس نیز از طرف مردم تهران انتخاب گردید. در سال 1371 به مشاورت وزیر علوم و آموزش عالی منصوب شد. از سال 1372 در مقام کارشناس عالی نهاد ریاست جمهوری مشغول به خدمت میباشد. آقای دوزدوزانی در اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامیدر سال 1377 از سوی مردم تهران به عضویت شورای شهر تهران انتخاب و به خدمت در این شورا اشتغال دارند.
2. حضرت آیتالله سید علی خامنهای: آیتالله خامنهای در سال 1318ﻫ ش در مشهد مقدس متولد شدند و از اوان کودکی با قرآن کریم مأنوس بودند. از اواخر دوره دبیرستان به تحصیلات علوم دینی گرایش پیدا کردند و پس از تلمذ نزد پدر، فقه و اصول را در حوزههای علمیه مشهد و قم فراگرفتند. آیتالله خامنهای با شروع نهضت امام خمینی(ره) در سال 1341 فعالیتهای سیاسی خود را علنی کردند و در طول 15 سال بارها به زندان افتادند و یا تبعید شدند. دستگیری در بیرجند و انتقال به زندان لشگر مشهد، دستگیری در زاهدن و انتقال به قزل قلعه تهران از جمله آنهاست. آیتالله خامنهای پس از انقلاب، مناصب متعددی احراز کردند که عضویت در شورای انقلاب، دو دوره ریاست جمهوری، عضویت در مجلس خبرگان. تصدی امامت جمعه تهران، عضویت در هیئت مرکزی حزب جمهوری اسلامی، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و ... بوده است. ایشان در سال 1360 هنگام سخنرانی در مسجد اباذر تهران مورد سوء قصد منافقین قرار گرفتند و از ناحیه دست و سینه به شدت مجروح شدند. پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) حضرت آیتالله خامنهای از سوی خبرگان به رهبری انقلاب اسلامیبرگزیده شدند.
٣. مائو تسه تونگ: مائو در سال 1893 میلادی در ایالت هوتان چین در خانوادهای کشاورز و فقیر متولد شد. از 8 سالگی در مزرعه پدرش به کار پرداخت. در 14 سالگی شاهدِ یک شورش دهقانی در چین بود که متوجه بیعدالتیهای اجتماعی شد. پس از چندی دریافت که به شغل معلمی علاقهمند است. از آن پس به تحصیل پرداخت و وارد دانشگاه ملی چین در پکن شد. در سال 1919 که در روسیه حکومت کمونیستی روی کار آمده بود مائو تسه تونگ با آن مرام آشنا شد تا اینکه در سال 1921 به عضویت پولیت بورو در آمد. مدتی دراز میان چیانکایچک و مائو تسه تونگ همکاری و رابطه دوستانه برقرار بود تا اینکه چیانکایچک از حزب کمونیست که با آن ائتلاف کرده بود رو گردانید و به کشتن کمونیستها پرداخت. مائو در سال 1938 رهبر بلامنازع حزب کمونیست چین شد و گروه بیشماری به وی پیوستند تا اینکه برای پیروزی قطعی اقدام به یک سفر 6000 میلی با هشت هزار نفر از اطرافیانش در کوههای خطرناک و راههای دشوار نمود و به شهر ین نان رسید و در آنجا مزارع را میان کشاورزان تقسیم نمود. سرانجام در سال 1949 بیرق کمونیستی را بر فرار دروازه شهر پکن برافراشت و حکومت کمونیستی را برقرار کرد.
چیانکایچک به فرمز گریخت و مائو تسه تونگ به رهبری چین کمونیست رسید. مائو در سال 1976 درگذشت.
4. به دنبال اعتراضات گسترده دانشجویی نسبت به اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی رژیم و تعطیل شدن دانشگاه تهران در اواخر سال 1349 رژیم شاه در تلاش بود تا فعالیتهای دانشجویان مبارز را به بیگانگان نسبت دهد و با وابسته نشان دادن آنان به گروههای کمونیستی و حزب توده سعی داشت تا چهره مبارزاتی آنها را مشوه نماید. موج دستگیریهای دانشجویان از اواخر سال 49 با شدت و بیرحمانه جریان داشت اظهارات ایشان مبنی بر اینکه همه آنان مسلمان بودند در جهت روشن کردن اذهان شنودندگان و مخاطبین بوده است.
5. شار دوگل: متولد سال 1890 میلادی در شهر لیل، فارغ التحصیل مدرسه عالی سن سیر و دانشگاه نظامی فرانسه. در سال 1940 فرماندهی قسمتی ار قوای حومه پارئیس به عهده او بود. در زمان اشغال آلمانها، رهبری نهضت مقاومت فرانسه را در دست داشت. پس از تسلیم حکومت فرانسه به آلمان و روی کار آمدن دولت ویشی به انگلستان گریخت و بالاخره دولت فرانسه آزاد را به کمک متفقین تشکیل داد. در سال 1944 همراه قوای امریکایی و انگلیسی و نیروهای فرانسه آزاد در خاک فرانسه پیاده شد و تا سال 1946 رئیس حکومت فرانسه بود. در این سال از سیاست کناره گرفت و در سال 1948 یک حزب سیاسی به نام حزب (ا.پ.اف) تشکیل داد.
وی به هنگام انقلاب الجزایر دست از کار و فعالیت سیاسی خود کشید ولی در سال 1958 که در الجزایر کودتا شد مجدداً روی کار آمد و به الجزایر رفت و پس از بررسی کامل نظر خود را دایر بر خود مختاری الجزایر اعلام نمود. در سال 1959 ژنرالهایی را که علیه وی شورش کرده بودند دستگیر و بازنشسته کرد و در سال 1961 با قدرت شگرف خود علیرغم مخالفت دست راستیها که او را تهدید میکردند رفراندم معروف خود را به نفع خودمختاری الجزایر عملی ساخت.
(رک: دایره المعارف مصوره غلامرضا طباطبایی ج 1، ص 189)
منبع:
کتاب
شهید حجۀالاسلام دکتر محمدجواد باهنر صفحه 489