تاریخ سند: 4 تیر 1347
درباره: روحیه زندانی حبیباله عسگراولادی فرزند حسین
متن سند:
شماره: 7-311-7-12 تاریخ: 4 /4 /1347
از: ندامتگاه مرکزی
به: ریاست محترم اداره کل زندانها
درباره: روحیه زندانی حبیباله عسگراولادی فرزند حسین
محترماً بازگشت به نامه شماره 7-311-7-12-19 /3 /47 متضمن شماره 9 /1-12-458-14 /3 /47 اداره اطلاعات شهربانی به عرض میرساند به قرار گزارش شماره 28-3 /4 /47 اندرزگاه شماره 3 زندانی نامبرده اخیراً با متانت و آرامش تحمل کیفر مینماید و متقاعد به رعایت مقررات داخلی اندرزگاه شده است، معالوصف اعمال و رفتاری که مبین پشیمانی از اعمال گذشته باشد در وی مشهود نیست.
رئیس ندامتگاه مرکزی. سرهنگ 2 کورنگی1
رونوشت بازگشت به شماره 9 /1-12-458-14 /3 /47 جهت استحضار تیمسار ریاست اداره اطلاعات ایفاد میگردد. و
رئیس اداره کل زندانها. سرهنگ اسدی
7-311-7-12-6 /4 /47
تهیه کننده درانیان
رئیس دایره. سرگرد حجار
ماشیننویس. ورکیانی 5 /5 /47
مقابله کننده
_____________________
1. اصغر کورنگی، فرزند محمدجعفر، متولد 1307 ش در اصفهان است. تحصیلاتش را در دبستان علمیه و دبیرستان سعدی زادگاهش گذراند و دیپلم گرفت و سپس راهی تهران شد و در کنکور دانشگاه شرکت کرد. وی در کنکور دانشگاه علوم پذیرفته شد؛ اما به تشویق یکی از دوستانش در 1327 ش وارد دانشکده پلیس شد و در 1329 ش با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل گردید و کار خود را در ارتش آغاز کرد. با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران، وی که درجه ستوان دومی داشت در 1330 ش به همراه هیئت خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران، عازم آبادان شد و همزمان با تشکیل دولت مصدق، تحتتأثیر اندیشههای ملیگرایی قرار گرفت و با مهدی بازرگان که رئیس وقت هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران بود، آشنا شد. اصغر کورنگی در آرام کردن شورش زندانیان زندان آبادان در 1330 ش مشارکت داشت و سپس مدیر داخلی زندان آبادان شد و پس از مدتی به اصفهان بازگشت و مدیریت داخلی زندان این شهر را برعهده گرفت و پس از مدتی دوباره به خوزستان رفت و رئیس شهربانی آغاجاری شد. پرونده وی در شهربانی نشان میدهد که در دوره ریاست شهربانی آغاجاری، مشغول مقاطعهکاری و انباشت ثروت بوده است؛ همچنین در پرونده وی شکایات متعددی از اهالی روستاهای مناطقی که املاک وی و برادرش در آن روستاها وجود دارد، به ثبت رسیده که حاکی از ظلم و ستمی است که اصغر کورنگی در حق ساکنان این مناطق کرده است. حتی گزارشهای ساواک نیز سوءاستفادههای مالی فراوان کورنگی را در دوره ریاستش بر شهربانی آغاجاری ثبت کردهاند. خود مدعی است در اصفهان با مبارزان علیه بهائیت همکاری میکرده و در تأسیس انجمن ضد بهائیت (حجتیه) در این استان نقش داشته است. هنگام کودتای 28 مرداد 1332، کورنگی همچنان رئیس شهربانی آغاجاری بود و به دلیل خدمات در به سرانجام رسیدن کودتا، یک قطعه نشان درجه 3 رستاخیز دریافت کرد. کورنگی پس از مدتی برای گذراندن یک دوره آموزشی انتظامی، راهی تهران شد و چند ماه در تهران ماند و پس از پایان دوره و اخذ درجه سرگردی، مأموریت یافت تا عازم گنبد کاووس شود و ریاست شهربانی این شهر را برعهده بگیرد. پرونده انفرادی وی در دوره پهلوی نشان میدهد که اصغر کورنگی و احمد کورنگی ـ برادرش ـ از ملاکان و سرمایهداران به نام در مناطق گنبد، گرگان و اصفهان بودند و املاک و مستغلات فراوانی نیز در اختیار داشتند.
وی در 1344 با درجه سرگردی عازم تهران شد و ریاست کل زندان قصر را بر عهده گرفت و این سمت را تا 1349 ش در اختیار داشت.
رابطه وی در زندان قصر با زندانیان سیاسی به ویژه با آیتالله سیدمحمود طالقانی و مهدی بازرگان خوب بود و حتی در سال 1345 اجازه داد زندانیان سیاسی زندان قصر، مراسم دهه اول محرم را در زندان برگزار کنند.(شرح آن در سند شماره 7-311-7-12 مورخ 4 /2 /45 آمد) همچنین زندانیان سیاسی، هنگام اخذ درجه سرهنگ دومی، وی را دعوت کرده و ارتقاء مقام او را تبریک گفتند. اصغر کورنگی خود میگوید که در 1348 ش در جلسات درس و تفسیر آیتالله سیدمحمود طالقانی در مسجد هدایت شرکت میکرد و این جلسات تأثیرات بسیاری بر اندیشه وی داشته است. او در دوره پهلوی تا درجه سرتیپی ارتقاء مقام یافت و هنگام پیروزی انقلاب اسلامی یکی از معاونان شهربانی کل کشور بود. همچنین مدت کوتاهی نیز در دولت موقت مهدی بازرگان، قائممقام شهربانی کل کشور شد و سپس بازنشسته گردید. (دائره المعارف زندان سیاسی عصر پهلوی)
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 189