تاریخ سند: 11 دی 1338
گزارش اطلاعات داخلی
متن سند:
به طوری که یکی از اعضای سابق حزب زحمتکشان به نام طاووسی که فعلاً خود را کارمند
اداره تلفن می داند اظهار می داشت جشنی در باشگاه جعفری برگزار گردید که تیمسار بختیار1
در آن جشن به اتفاق عده ای از امرای ارتش شرکت نموده بودند که در پایان جشن، تیمسار
بختیار ریاست افتخاری باشگاه را به عهده گرفتند و ضمنا اظهار نمود شعبان جعفری طی
سخنرانی کوتاهی از خدمات دکتر مظفر بقائی یاد نمود و خطاب به مدعوین اظهار داشت دکتر
بقائی برای این کشور فعالیت زیادی نموده و می بایست از نامبرده قدردانی گردد.
شخص طاووسی اضافه نمود فعلاً شبکه های حزب زحمتکشان هر هفته تشکیل می شود و
در حدود 120 نفری عضو دارد و عضو جدیدی نمی پذیرد و دکتر بقائی با علم2 دبیرکل حزب
مردم، تماس نزدیک دارد دکتر بقائی در نظر داشت با حزب مردم همکاری نماید ولی خط مشی
حزب زحمتکشان با حزب مردم مخالف است، البته دکتر بقائی نسبت به شاهنشاه وفادار است
ولی از بعضی از اطرافیان شاهنشاه نگران است.
طاووسی مجدد اضافه کرد وقتی به دکتر بقائی
گفتم که شعبان جعفری در باشگاه جعفری از جناب عالی یاد نمود و فعالیتهای شما را ستود
دکتر بقائی اظهار داشت ببینید وضع من به کجا رسیده که شعبان جعفری از من دفاع می نماید.
در پرونده حزب زحمتکشان ضمیمه و بایگانی شود
توضیحات سند:
1ـ تیمور بختیار: کسی بود که حضورش در صحنه سیاسی به کودتای 28 مرداد 1332 بر می گردد.
تیمور با یک تیپ
زرهی، خود را به اطراف تهران رساند تا در صورت مقاومت در مقابل کودتا، شبانه به تهران هجوم برد.
وی پس از این
لشکر کشی به فرمانداری نظامی تهران منصوب شد.
تا اینکه در سال 1335 ساواک تأسیس شد و او به ریاست آن
انتخاب گردید.
بختیار سرانجام در سال 40 به علت تغییر جو سیاسی و نیز به علت رقابتی که در کسب قدرت با شاه پیدا
کرد، از ریاست سازمان امنیت کنار رفت.
مدتی به صورت اپوزیسیون عمل می کرد، اما با حادثه اول بهمن 40 دانشگاه،
مجبور به خروج از کشور شد و چون از به دست گرفتن قدرت از طریق شاه مأیوس شد به شکل یک مخالف رژیم درآمد و
از جنایاتی که خود سهم اساسی در آن داشت پرده برداشت.
طی چند سال با تبلیغات و تعلیم افراد به مقابله با شاه
برخاست و از عراق به عنوان پایگاه استفاده کرد.
فرستنده رادیوئی به وجود آورد و مدتی آرامش شاه را برهم زد اما
سرانجام با همان سازمانی که خود پایه گذارش بود، در مرداد ماه سال 49 به قتل رسید.
2ـ اسداللّه علم: در سال 1290 ه ش به دنیا آمد.
وی پسر امیر محمدابراهیم خان علم، شوکت الملک، مالک صدها
پارچه آبادی در شرق ایران و منسوب به حمایت از انگلستان بود.
شوکت الملک در وصیتنامه اش کنسول انگلیس را به
عنوان مجری وصیتنامه و سرپرست خانواده خودش معین کرده بود.
علم باوجود نداشتن تحصیلات و سابقه مبارزات
سیاسی و سابقه خدمات اداری، به دلیل نفوذ دولت انگلیس و حمایت این کشور از این خاندان، به مقامات بالائی در
ایران رسید.
علم مهمترین شخصی بود که در مسایل داخلی کشور، محمدرضا را هدایت می کرد و برای تغییرات مهم به او
خط می داد و مشاور اصلی محمدرضا بود.
وی در طرح، برنامه ریزی و اجرای به اصطلاح «انقلاب سفید» و قلع و قمع
عشایر فارس، نقش اساسی داشت.
از جمله مقامهای او عبارت بودند از: نخست وزیری، وزارت کشور، استاندار، ریاست
دانشگاه، نماینده مجلس، دبیر کل حزب مردم و وزارت دربار.
علم مردی ثروتمند و از مالکان بزرگ و اشرافی استان
خراسان بخصوص در شهرستان بیرجند بود.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 271