تاریخ سند: 5 مهر 1354
موضوع: سپهبد بازنشسته پرویز خسروانی
متن سند:
از: 302
به: عرض میرسد
نامبرده بالا با خانمی بنام مریم (همسر خسرو افراشته) تماس تلفنی گرفت و
اظهار داشت شنیده ام که ارتباط مرحوم ارتشبد خاتم را با آن دختره به
والاحضرت فاطمه اطلاع داده اند، مریم گفت با کدام دختره سوژه اظهار داشت
مرحوم خاتم مدتی بود با دختری آشنا شده بود و آنرا در منزل مادرش نشانده
بود و خرج زیادی هم بوی میکرد و تا این اواخر همسرش (والاحضرت فاطمه)
اطلاعی نداشت تا اینکه چندروز قبل ایرج مبشر موضوع ارتباط آنها را به
والاحضرت خبر می دهد آن هم ناراحت شده با توجه به اینکه باور نمی کرد که
موضوع صحت داشته باشد بمنزل دختره میرود و مشارالیها را در آنجا می بیند و
با عصبانیت از آنجا خارج می شود، مریم اظهار داشت چرا مبشر در این موقع که
والاحضرت غصه دار بوده این موضوع را پیش کشیده، سوژه گفت خیلی ها از
مبشر سئوال کردند وی گفته که دیدم والاحضرت از مرگ همسرش ناراحت است
خواستم که بلکه با گفتن این خبر تسکین آلام پیدا کند و دو روز پس از آن
والاحضرت بلندن عزیمت نمودند سپس اضافه کرد من دختره را در منزل مادر
مرحوم ارتشبد دیدم خیلی دختر پررو است به همه مهمانان دستور میداد مریم
گفت منهم شنیده ام که خیلی زن بی حیا و وقیح است همین صفات را دارد با توجه
به اینکه می دانسته
مرحوم خاتم همسری مثل والاحضرت دارد باز هم دل او را بدست آورده بود،
پس از خداحافظی تماس تلفنی قطع گردید.
ملاحظات: از مکالمات تلفنی آنها چنین استنباط گردیدکه گویا مرحوم ارتشبد
خاتم با دختری آشنا بوده و او را در منزل مادرش نگهداری میکرد و تا قبل از
فوت مشارالیه بیشتر اشخاص حتی همسرش از این موضوع اطلاعی نداشتند.
ملاحظه شد.
7 /7 /54
از طرف رئیس بخش مستقل 302 سجده ای
توضیحات سند:
1ـ جلال سجده ای فرزند
محمدکاظم به سال 1306 ه ش در
رشت متولد شد.
پس از طی دوره
افسری، در تاریخ چهاردهم
شهریور 1346 مأمور خدمت در
ساواک گردید.
در طول دوران
خدمت، ریاست ساواک زنجان،
مشاورت اداره کل سوم، ریاست
کمیته ضد خرابکاری و ریاست
ساواک اصفهان را عهده دار بود و
6 بار مورد تشویق قرار گرفت و
چند نشان و مدال نیز دریافت
کرد.
وی پیش از آن نیز دارای
مدارج عالیه در ارتش از جمله:
فرماندهی ضد اطلاعات لشگر
گارد تهران و فرماندهی
ضداطلاعات گارد شاهنشاهی
بود.
در زندگینامه او که توسط
ساواک نوشته شده، آمده است:
در تاریخ 22 دیماه 1350 در
خیابان 25 شهریور [سابق] با
اتومبیل فردی به نام اسماعیل
اکبر شیرازی تصادف می کند و
موجب مرگ او می شود.
اما با
استفاده از نفوذ خود و
صحنه سازی ادعا می کند که
مقتول قبل از تصادف، بر اثر
سکته مغزی در اتومبیل در حال
اغماء بوده است.
او به خاطر
شرکت در کودتای 28 مرداد
1332 و واقعه 15 خرداد 1342
مورد تشویق و دریافت نشان و
مدال قرار گرفت و در طول سه
سال ریاست مشترک به اصطلاح
ضد خرابکاری، صدها نفر از
جوانان این مرز و بوم را به کام
مرگ فرستاد و به شهادت رساند.
از جمله سفرهای خارجی وی
برای تبادل اطلاعات، سفر به
اسرائیل بوده است.
نامبرده در
تاریخ 30 /9 /60 توسط دادگاه
انقلاب اسلامی به مرگ محکوم و
اعدام گردید.
ر.ک : اسناد
ساواک، پرونده های انفرادی
منبع:
کتاب
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 443