تاریخ سند: 26 دی 1345
متن سند:
به: 316 شماره: 26520 /20ه 3
از: 20 ﻫ 3
در ساعت 830 صبح روز 22 /10 /45 نماز عید فطر توسط شیخ غلامحسین جعفری با شرکت 500 نفر در مسجد جامع انجام سپس در ساعت 0900 حاج نجات منبر رفت و ضمن سخنان خود اظهار داشت شما که به این مسجد آمدهاید صواب[ثواب] بیشتری میبرید زیرا این جا علاوه بر خانه خدا جایگاه مجاهدین است ما که این جا منبر میرویم هیچ نظری نداریم جز آن که مطالب مذهبی مطرح و از اوضاع انتقاد شود چون انتقاد هم آزاد است همان طور که در کتاب خودش نوشته است باید همه مخصوصاً علماء از وضع مملکت انتقاد کنند خودش مینویسد ممکنست ما بعضی وقتها اشتباه کنیم و این وظیفه مردم است که از وضع مملکت انتقاد کنند.
آخر اگر قانونی را تصویب کردند یک مرجع نباید در آن قانون نظارت داشته باشد؟ چرا.
مرجع میتواند حتی آن قانون را به هم بزند این قانون اساسی تمامش از روی تعالیم اسلام ساخته شده بیخود نبود که آخوند ملا کاظم1 آن شخصیت روحانی قانون اساسی را امضاء کرد.
باید با علماء مشورت نمود حتی روایت است که در روز قیامت علماء و مجتهدین از دست مردم شکایت میکنند که چرا نیامدهاند از آنها مساله بپرسند حالا مساله که پرسیده نمیشود هیچ، ارزش و احترام هم برای مجتهدین قائل نمیشوند بلکه شبانه به خانه آنها میریزند و آنها را تبعید میکنند مشارالیه سپس به حالت روضه گفت ای فاطمه زهرا چکار کنیم با این گرفتاریها هر وقت که من به قم میروم بچهها دور مرا میگیرند و میگویند از رهبر ما چه خبر داری آخر جواب مردم را چه بگویم.
چند روز پیش طلبهای از حضور حضرت آیتاله العظمی خمینی آمده بود میگفت در این دو ساله تمام موهای آقا به کلی سفید شده است (گریه شدید مردم) طلبه مذکور از آقا سئوال کرده آیا نمیخواهید به ایران مراجعت نمایید آقا سرش را پایین انداخته و در چشمانش اشک حلقه زده است.
بله البته که دلش میخواهد به حوزه علمیه قم بر گردد آخر او چهل سال در قم زحمت کشیده است چهل سال خون دل خورده است مردم به او علاقمند هستند ای فاطمه زهرا آیا میشود به این زودی فرزند رشیدت به قم برگردد آیا میشود که مردم پس از زیارت حضرت معصومه در قم موفق شوند دست رهبر خودشان را ببوسند در این موقع مردم زار زار گریه میکردند نجات در خاتمه سخنرانی خود هنگام دعا اظهار داشت پروردگارا در این روز عید تمام گرفتاران را نجات بده.
پروردگارا تمام منویات حضرت آیتاله خمینی را جامه عمل بپوشان دشمنان مراجع خصوصاً دشمنان ایشان را نابود کن.
به عرض تیمسار ریاست ساواک برسد.
22 /10 /45
توضیحات سند:
1.
آیتالله محمدکاظم آخوند خراسانی: فرزند ملاحسن در سال 1255 ﻫ ق در مشهد متولد شد.
وی مقدمات علوم را در مشهد آموخت و از آن جا به سبزوار رفت و مدتی در حوزه درس معقول ملاهادی سبزواری حاضر گشت سپس به تهران آمد و نزد میرزا ابوالحسن جلوه و دیگر اساتید تهران حکمت و فلسفه را آموخت.
وی در 1278ﻫ ق به نجف اشرف سفر کرد و از محضر علمای نجف، شیخ مرتضی انصاری، شیخ رضی، سیدمهدی قزوینی، سیدعلی شوشتری و میرزا حسن شیرازی بهره برد.
در سال 1291 به سامرا سفر کرد و مدتی بعد به فرمان میرزای شیرازی به نجف بازگشت و به تدریس پرداخت.
آیتالله آخوند خراسانی از بنیانگذاران و پشتیبانان اصلی انقلاب مشروطیت بود و مبارزات شدید او از عوامل مؤثر خلع محمدعلی شاه از سلطنت و استقرار مشروطیت بود.
پس از ورود سربازان روسی به ایران و اشغال آذربایجان و گیلان وی برای مقابله با آنها دستور جهاد داد و خود قصد آمدن به ایران کرد اما به ناگاه در 20 ذیالحجه 1329 ﻫ ق در نجف دارفانی را وداع گفت.
از آثار او میتوان کفایۀالاصول در 2 جلد، حاشیه بر رسائل شیخ انصاری، حاشیه بر اسفار و غیره را نام برد.
(دایرۀالمعارف تشیع جلد 1، صفحه 14).
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 323