درباره: دادخواست
تاریخ سند: 29 شهریور 1344
درباره: دادخواست
متن سند:
شماره: 31863 /312 تاریخ:29 /6 /1344از: اداره کل سوم
به: ریاست ساواک استان مرکزی
درباره: دادخواست
بدین وسیله دو برگ فتوکپی دادخواست شخصی به نام افشار به پیوست1 ایفاد، خواهشمند است دستور فرمائید در مورد رابطه آقای بزرگی دادستان کاشان با اللهیار صالح تحقیق و نتیجه را به این اداره کل اعلام فرمایند.
مدیرکل اداره سوم. مقدم
تهیه کننده. دانائیان
رئیس بخش 312. باقری
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی. لیقوانی
توضیحات سند:
1. ضمیمه این نامه، دو برگ نوشته‌ی فردی به نام «افشار» علیه دادستان کاشان و اللهیار صالح است:الف. « دیروز قیافه متفکر شاه را در مجله اطلاعات هفتگی دیدم و به یاد افکاری که در نتیجه بلوای آذربایجان در شخص شخیص مملکت ایجاد شده بود افتادم و خیانتهای سران حزب توده و متصدیان وقت جبهه ملی افتادم. به یاد آوردم که چه جنایاتی بود که به نام وطن و وطن خواهی انجام ندادند. به یاد میتینگ حزب توده در خیابان و نطق اللهیار صالح و تلگراف وی به پیشه وری مزدور و قاضی محمد خائن افتادم... شما را به خدا دقت کنید از نظر وطن و شاهدوستی خون کسانی که به عناوین مختلف به این مملکت خیانت کرده‌اند مباح و قتلشان واجب است. متأسفانه این بی‌دقتی‌های گذشته اکنون در کاشان تکرار می‌شود و سازمانهای مسئول کوچکترین اقدامی نمی‌نمایند. آقای بزرگی دادستان کاشان دارای رویه مخالف شاه و مملکت است و این رویه از اعمال او به خوبی هویداست. شاهدوستان را در فشار و مخالفین شاه و طرفداران صالح خائن را پر و بال می‌دهد. در مکالمات و مجالس رسمی نسبت به ساحت مقدس اعلیحضرت همایونی و والاحضرت رضا پهلوی توهین می‌کند. مراوده او با کسانی است که تماماً در دستگاه سازمان دارای سوابق بدی هستند. مؤانس او کسانی هستند که برای خمینی پول جمع آوری می‌نموده‌اند. دوستان او اشخاص مارکدار و طرفدار صالح می‌باشند...» بخش ضمائم
ب. « هرج و مرجی که سالیان متمادی در اثر تسلط اشخاص عوام‌فریب و مزدور خارجی در این مملکت به وجود آمد هنوز پس از 12 سال آثار شوم آن از بین نرفته و از این هرج و مرج کاشان بیش از همه جا نصیب برده است. وجود اللهیار صالح که جام خود را به سلامتی پیشه‌وری نوشید و تلگراف تبریک کذائی وی به قاضی محمد، روح هر ایرانی وطن‌پرستی را از وی آزرده دارد. وجود کثیف او و همکارانش تمام عملیات عمرانی کاشان را متوقف و اجامر و اوباش او موجب ارعاب و وحشت اهالی شاهدوست کاشان بود. خوشبختانه بی‌طرفی سازمانهای دولتی از دخالت آنها جلوگیری نموده و موجب امیدواری مردم بود. متأسفانه با انتصاب آقای بزرگی به دادستانی کاشان، این کرمهای مزاحم با تلألؤ آفتاب جانی گرفته و تحریکات خود را سر گرفته‌اند. تمام افرادی که در سازمانهای امنیتی کشور دارای سابقه بد هستند، مشیر و مشار وی هستند. حاج محمد آقا اصفهانیان طرفدار معروف خمینی که هنوز با جمع‌آوری پول موجبات تبلیغات را برای او فراهم می‌سازد از دوستان صمیمی دادستان است. صلاحیان ملانما جزء باند ایشان واقع شده و با این ترتیب عملاً به مردم می‌فهماند که دستگاههای دولتی طرفدار صالح است ... اگر نمی‌دانید مأمور مورد اعتماد بگذارید و از اقدامات او اطلاع حاصل و علاج واقعه قبل از وقوع بکنید و اگر اطلاع دارید چرا اقدامی نمی‌شود...» بخش ضمائم