صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اداره کل تعاون و امور روستاهای استان چهار محال و بختیاری

اداره کل تعاون و امور روستاهای استان چهار محال و بختیاری


متن سند:


وزارت تعاون و امور روستاها1
اداره کل تعاون و امور روستاهای استان چهار محال و بختیاری
تاریخ... ۲۵۳
محرمانه
شماره ......
پیوست......
آقای خسرو امیر قاسمی سرپرست اداره کل کشاورزی و مدیر کل تعاون و امور روستاها [استان چهار محال و بختیاری]

نظر به پیشرفت دوران انقلاب جامعه زنان ایران و فعالیتهایی که خانمها در شئون مختلف اجتماعی آغاز نموده و گامهای مؤثری که دوشادوش مردان در اداره امور مملکت بر می‌دارند و با توجه به این واقعیت که منظور حجاب نسوان، در اسلام چیزی غیر از استفاده از چادر، این پوشش دست و پاگیر و بازدارند[ه] از تحرک بوده است اوامر مبارک اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر مبنی بر عدم استفاده چادر صادر گردیده2؛ بنابراین ضرورت دارد اوامر صادره را به کلیه خانمهای شاغل در آن اداره و ادارات تابعه به نحو مؤثر متذکر شده و به آقایان نیز تفهیم فرمایید که استفاده از چادر [ به] وسیله همسرهایشان بلا تردید موجب مواخذ[ه] و بازخواست شدید آنان خواهد شد.
احمد برادر
استاندار
6 /3---29 /2 /25363
رونوشت جهت اطلاع و اقدام به اداره ارسال می‌گردد.
خواهشمند است مراتب را بفرد فرد خانمهای شاغل در آن اداره نیز ابلاغ فرمایند.
خسرو امیر قاسمی
[امضاء]
مدیر کل تعاون و امور روستاها و سرپرست اداره کل کشاورزی استان چهار محال و بختیاری

توضیحات سند:

۱- امیر عباس هویدا روز دوشنبه ۱ مهر ۱۳۵۴ کابینه خود را ترمیم و وزرای جدیدی را معرفی کرد که از آن جمله وزیر تعاون و امور روستاها، مهندس رضا صدقیانی بود. این کابینه تا ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ (۲۳۵۶ شاهنشاهی) بر سر کار بود و بعد از آن دولت جمشید آموزگار بر سر کار آمد. (ر.ک: نخبگان سیاسی ایران، زهرا شجیعی، جلد سوم، صفحات ۳۳۰، ۳۳۱، ۳۳۹ و روزشمار تاریخ ایران، دکتر عاقلی، جلد دوم، صفحه ۲۸۴. همچنین برای اطلاع از شرح زندگی مهندس رضا صدقیانی به کتاب چهره‌های آشنا، انتشارات کیهان، صفحه ۳۶۲ مراجعه کنید)
درباره این سند، لازم بذکر است، بخشنامه‌ای از وزارت کشور برای استانداران صادر می‌شود که مفاد آن مطالب همین سند است. استاندار چهار محال و بختیاری «احمد برادر» نیز این بخشنامه را برای ادارات کل استان ارسال می‌دارد. اداره کل تعاون و امور روستاها و سرپرست اداره کل کشاورزی استان چهار محال و بختیاری «خسرو امیر قاسمی» نیز عین آن را در سربرگهای اداره متبوعه خود تایپ کرده و آن را به اداره‌های تابعه خود ابلاغ می‌کند.
۲- گر چه راجع به محمدرضا پهلوی و وضعیت اخلاقی، دینی، سیاسی او بحثها و تحقیقهای مفصلی انجام گرفته و منتشر شده است ولی لازم است در این پاورقی مختصرا به چند نکته اشاره کنیم. محمدرضا پهلوی از اوان کودکی در دامان فردی چون رضاخان و همسرش تاج الملوک که درباره هر دو توضیحات لازم داده شد بزرگ شده و علاوه بر تربیت در این دامنهای ناپاک و آلوده، تحت تربیت مربیان غربی قرار داشت. لذا بیگانگی او از دین و فرهنگ ملی از پدرش نیز بیشتر و شدیدتر بود. او از کودکی تحت سرپرستی زنی فرانسوی که به لحاظ ازدواج با یکی از پسران خانواده ارفع الدوله، خانم ارفع نامیده می‌شد قرار گرفته و تا زمانی که محمدرضا برای تحصیل به سوئیس رفت سرپرستی او را به عهده داشت. این خانم از جمله معدود زنانی بود که حتی چند سال قبل از کشف حجاب، بدون حجاب از خانه خارج می‌شد و او تنها زنی بود که در زمان تغییر سلطنت و تفویض آن به رضاشاه در مجلس مؤسسان شرکت داشته و... حال چنین شخصی با چنان تربیتی و مربیانی در مورد حجاب و چادر، چه نظری غیر از آنچه در این سند ابراز کرده و حکومت سی و هفت ساله او نشان داد، می‌تواند داشته باشد. او اقدامات پدرش را در قضیه کشف حجاب ستوده و چنین می‌گوید: «...مسئله کشف حجاب نمونه‌ای از همان اقدامات اصلاحی بود...» و سپس عقیده خود را راجع به حجاب که مظهر کامل آن چادر است چنین ابراز کرده، می‌گوید: من شخصا با چادر از جهات بسیار موافق نیستم...» وی درباره برخوردهای خشن مأمورین با زنهای با حجاب در زمان سلطنت پدرش می‌گوید : ...پدرم دستور منع حجاب را صادر کرد. به موجب این دستور هیچ زن و یا دوشیزهای حق پوشیدن چادر و نقاب نداشت و اگر زنی بارو بند و چادر در کوچه پیدا می‌شد... جبرا ًچادر او را بر می‌داشتند و تا زمانی که پدرم سلطنت می‌کرد در سراسر کشور این منع برقرار بود...» و برای اینکه خود را فردی منطقی و دمکراتیک معرفی کند این روش پدر را نقد کرده، می‌گوید: «عاقلانه آن بود که اقدامات اصلاحی با رویه دمکراسی تعقیب شود تا نتایج عالیتری عاید کشور گردد... همین که پدرم از ایران خارج شد در اثر پاشیدگی اوضاع در دوران جنگ [جهانی دوم] بعضی از زنان مجددا به وضع اول خود برگشتند و از مقررات مربوط به کشف حجاب عدول کردند. ولی من و دولت من از این تخطی چشم پوشی کردیم و ترجیح دادیم که این مسئله رابه سیر طبیعی خویش واگذاریم و برای اجرای آن به اعمال زور متوسل نشویم...» ولی حقیقت همان است که در این سند به آن توجه شده است. محمدرضا نه تنها کشف حجاب را پیگیری جدی می‌کرد بلکه کشف لباس را ترویج می‌نمود و عریانی را تبلیغ. همانند پدر با استفاده از رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه‌ها و مجلات، جشنهای فرهنگ و هنر، جشن دوهزار و پانصد ساله و... مبارزه با زنان محجبه در مدارس، دانشگاهها، ادارات و... عملا همان محدودیتها و تضییقات را بوجود آورد، فقط مأمورین، زنان باحجاب را ضرب و شتم ظاهری نمی‌نمودند. تشویق حکومت او باعث رشد فزاینده کاباره ها، کافه ها، قمارخانه‌ها و مراکز فساد شد و جوانان پاک این مملکت را آنچنان آلوده کرده بود که تمام ذکر و فکر آنها پیگیری همین موضوعات بوده و از سرنوشت خود و کشور غافل و دور مانده بودند و همان هدف استعماری دوران رضاشاه در دوران محمدرضا پیگیری و دنبال می‌شد، کار به جایی کشیده شده بود که بنا بود در چند سال اواخر حکومت او، مظاهر فساد غربی در این کشور جنبه قانونی و رسمیت پیدا کند و برای آن آیین نامه اجرایی تنظیم و ابلاغ نمایند!!...(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، فردوست، جلد اول، صفحات ۲۷ و ۲۸ و حجاب و کشف حجاب در ایران، فاطمه استاد ملک، صفحه ۶۱ و مأموریت برای وطنم، محمدرضا پهلوی، صفحات ۴۶۴ تا ۴۶۸ و تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر مدنی، صفحات ۱۲۱ و ۱۲۲)
٣- تغییر تاریخ رسمی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی از آن بازیهای ملی نمایان محمدرضا پهلوی در معارضه با اسلام و محو تمدن و فرهنگ و تاریخ دینی بود. دکتر مدنی در این باره می‌گوید: «آخرین نقطه فرعونیت و اوج طاغوت را در سال ۱۳۵۴ ملاحظه می‌نماییم وقتی که رژیم درصدد برآمد تا با پیامبر بزرگ اسلام رسما به معارضه برخیزد و به محو مؤثرترین تجلی فرهنگ اسلامی مبادرت نماید. شاه در نطق افتتاحیه مجلس دوره ۲۴ شورای ملی از نمایندگان می‌خواهد تا فرهنگ ایرانی را از عوامل بیگانه‌ای که در این فرهنگ راه یافته نجات دهند و آن را از میان تمام آثار و مظاهر ناپسند دورانهای انحطاط اجتماعی و اخلاقی گذشته پاک نمایند» (ر.ک: تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر مدنی، جلد دوم، صفحه ۲۳۲) به دنبال این اظهارات مجلسین شورای ملی و سینا در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ جلسه مشترکی تشکیل داده و به جای تاریخ هجرت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، آغاز سلطنت کورش بنیانگذار شاهنشاهی ایران را به عنوان سرآغاز تقویم و مبدأ تاریخ ملی ایران قرار دادند... با اوج گیری نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (سلام الله علیه)، دولت شریف امامی که در آن جلسه مشترک رئیس جلسه بود و این اقدام شاهانه را ستایش و تملق بسیار نمود، برای آرام کردن مردم و حفظ و تثبیت موقعیت دولت خود طی بخشنامه‌ای در شهریور ۱۳۵۷ اعلام نمود... مبدأ تاریخ سال هجرت خاتم النبیین محمد بن عبدالله (صلوات الله علیه و آله) از مکه معظمه به مدینه طیبه می‌باشد و آغاز سال روز اول بهار و سال کماکان شمسی حقیقی است و بدین ترتیب بعد از دو سال و نیم تاریخ شاهنشاهی حذف شده و مجددا تاریخ هجری شمسی مورد استعمال قرار گرفت. (ر. ک: همان، صفحات ۲۳۲ و ۲۳۳ و نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، دکتر عاقلی، صفحه ۱۱۳۸)

منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 418

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.