تاریخ سند: 8 شهریور 1336
موضوع: کلوپ روتاری
متن سند:
شماره: 34072/ ه ز
چون تصریح موارد زیر در اساسنامه کلوپ فوقالذکر ضروری به نظر میرسد لذا خواهشمند است دستور فرمائید در این باره اقدام و یک نسخه از اساسنامه تصحیحی را ارسال دارند تا بررسی و نظریه اعلام گردد /ج از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
سرلشگر بختیار1 (ع.
ماهوتیان2)
1- کلوپ مزبور به هیچوجه در امور سیاسی مداخله نداشته باشد.
2- مرکز اصلی فعالیت این کلوپ معین و مشخص شود.
3- هرگونه تغییر و تبدیل در مواد اساسنامه بامقررات جاریه کشور مغایر نباشد.
24 /6 /38
توضیحات سند:
1ـ تیمور بختیار در سال 1293 ه ش در یکی از ایلات بختیاری چشم به جهان گشود، پدرش فتحعلی بختیار از خوانین بزرگ بختیاری و نیای بزرگ او جعفر قلی بختیاری بود.
بختیار تحصیلات خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختیار برای ادامه تحصیل به بیروت رفت.
پس از پایان تحصیلات مقدماتی یک سال دوره مهندسی دید و سپس برای تحصیل در مدرسه نظامی سنسیر به فرانسه رفت.
دو سال بعد این مدرسه را با درجه ستوان دومی ترک کرد و به ایران بازگشت و در هنگ حملۀ جمشیدآباد تهران مشغول به کار شد.
وی در خدمت نظام در هنگهای سوار بهعنوان بهترین افسر جوان شناخته شد تیمور بختیار بعد از مدت کوتاهی برای ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد و مقارن جنگ جهانی دوم وی به اصفهان منتقل و سپس در سال 1321 با درجه سروانی به تهران بازگشت صلاحیت و قابلیتهای فردی بختیار به زودی از او یک فرمانده هنگ ساخت.
به طوری که در سال 1325 به فرماندهی هنگ سوار حمله رسید.
در جنگ جهانی دوم که ایران توسط قوای روسی و انگلیس اشغال و کنترل شد و تحریکات تجزیهطلبی در کشور شکل گرفت بختیار از جمله افرادی بود که علیه تجزیهطلبی کمونیستها در آذربایجان مبارزه کرد.
وی در این زمان با درجه سرگردی فرمانده هنگ سوار شاپور بود.
در جریان رفع غائله آذربایجان، بختیار به طور داوطلب برای سازماندهی نیروهای پارتیزانی ضد حکومت آذربایجان و کردستان به منطقه خمسه زنجان که زیر نفوذ برادران ذوالفقاری بود اعزام شد وی در حوالی مراغه در ستون دوم تحت امر سرلشگر ضرابی دواطلب سرکوب یک پایگاه فرقه دمکرات شد.
جنگ سختی در گرفت و به کمک ذوالفقاریها به جسارت کامل به دمکراتها حمله کرد و تعدادی را کشته و بقیه را فراری داد این نبرد تنها نبرد واقعی علیه نیروهای دمکرات بود و تیمور به خاطر این شهامت به درجه سرهنگی و اخذ نشان نایل شد.
سپس سرهنگ دوم بختیار برای ادامه تحصیل به دانشگاه جنگ میرود و در سال 1329 با احراز شاگرد اولی و کسب نشان درجه اول دانش به سمت رئیس ستاد لشکر گارد شاهنشاهی تحت فرماندهی حسین منوچهری (بهرام آریانا) مشغول کار میشود.
یکی از رویدادهایی که منجر به محبوبیت و ترقی بیشتر بختیار شد، دفع غائله ابوالقاسم خان بختیاری است.
ابوالقاسم خان عموی تیمور بختیار از خوانین با نفوذ ایلات بود.
وی در سال 1321 تیپ اعزامی ارتش را خلع سلاح و نابود کرد و هرازگاهی علیه حکومت نافرمانیهایی داشت.
دکتر محمد مصدق نخستوزیر وقت سرهنگ بختیار را مأمور سرکوب غائله ابوالقاسم خان کرد.
انجام موفقیتآمیز این مأموریت او را به فرماندهی یکی از تیپهای تهران رساند.
ولی با تصمیم دکتر محمد مصدق مبنی بر انحلال لشکر گارد و انجام تغییراتی در پادگانها، سرهنگ بختیار به فرماندهی تیپ زرهی کرمانشاه منصوب شد.
در جریان 28 مرداد 32 تیپ زرهی کرمانشاه به فرماندهی بختیار عازم تهران میشود عدهای معتقدند این حرکت به دنبال تقاضای سرلشکر زاهدی برای کمک به کودتاگران صورت گرفت، برخی معتقدند بختیار افسر فرصتطلبی بود.
او به سمت تهران حرکت کرد و در صورت پیروزی هر گروهی او به آنها میپیوست.
در تاریخ 5 /10 /1332 بهعنوان فرماندار نظامی تهران انتخاب شد و در این مقام (بنابر آنچه که فردوست گفته) از هیچ جنایتی فروگذاری نمیکرد او در سال 1338 به درجه سپهبدی رسید و سرانجام در تاریخ اول فروردین 1340 از کار برکنار و در اول مهر ماه 1340 بازنشسته شد.
و در ششم بهمن ماه 1340 ایران را ترک کرد و نهایتاً در سال 1349 به قتل رسید.
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، ج اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 4 ـ 8
2ـ عبدالعلی ماهوتیان فرزند تقی، در سال 1295 ه ش در کرمانشاه به دنیا آمد.
در سال 1316 دانشکدۀ افسری را به پایان رسانید و در سالهای 1331 ـ 1332 دورۀ ستاد دانشگاه جنگ را طی نمود.
در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332، ریاست دایرۀ اطلاعات و ریاست شعبه حفاظت رکن 2 ستاد ارتش را به عهده داشت.
ماهوتیان از بدو تأسیس ساواک به این سازمان مأمور شد و در 1 /7 /1338 به درجه سرتیپی رسید.
در این دوران او ریاست «ستاد ویژه» ساواک را عهدهدار بود.
سپس به «معاونت اطلاعات ویژه با مأموریت مخصوص» تعیین شد.
ماهوتیان دورۀ آموزشی خود را در سازمان اطلاعاتی انگلستان گذراند.
به گفته فردوست، او سالها زیر نظر انگلیسیها به تشکیل یک شبکه مخفی اطلاعاتی در شمال کشور دست زد.
این شبکه در واقع یک شبکه MI-6 بود که با امکانات و بودجه ساواک ایران اداره و حتی حقوق مأمورین آن از جیب ساواک پرداخت میشد، ولی عملاً اطلاعات آن فقط و فقط به MI-6 تحویل میگردید.
ماهوتیان در 1 /7 /1342 به درجه سرلشکری رسید و در 10 /5 /1346 بازنشسته شد.
وی با زبانهای انگلیسی و فرانسه و کردی و احتمالاً عربی آشنا داشت.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 354 ـ 349، ج 2، ص 494.
رک: شرح احوال رجال، ج 2 ص 650.
ـ اسناد ساواک، پروندههای انفرادی
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 22