تاریخ سند: 22 اردیبهشت 1353
درباره: اسداله مدنى دهخوارقانى فرزند میر على
متن سند:
به: ریاست ساواک استان لرستان خرمآباد /15ﻫ تاریخ: 22 /2 /53 0222
از: اداره کل سوم / 312 شماره: 1420 /312
درباره: اسداله مدنى دهخوارقانى فرزند میر على
بازگشت به شماره 351 /15ﻫ ـ 7 /2 /53
با توجه به عنوان نمودن سخنان خلاف واقع و تحریکآمیز از جانب نامبرده بالا و فعالیتهاى مشارالیه به نفع خمینى و نفوذ وى در بین افراد ساده لوح، چون امکان دارد در بین مردم سمپاشیهائى بنماید و افراد را نسبت به مسائل و پیشرفتهاى مملکتى بدبین سازد علیهذا به همین ظور کاستن وجهه و نفوذ یاد شده در بین طبقات مردم، خواهشمند است دستور فرمائید با استفاده از موضوع اختلاف یاد شده فوق با سید فخرالدین رحیمى1، به نحو مناسب در محل شایع و وانمود سازند که شخص فوق باعث دستگیرى و زندانى شدن سید فخرالدین رحیمى در سال 1351 گردیده است. نتیجه اقدامات معموله را مشروحا به این اداره کل اعلام نمایند.
مدیر کل اداره سوم. ثابتى
3103 امنیت داخلى به وسیله منابع مربوطه در این زمینه اقدام نمائید. 30 /2 /53
توضیحات سند:
1. سید فخرالدین رحیمى:
شهید سید فخرالدین رحیمى در سال 1323 در شهر خرمآباد متولد شد و در یک خانواده روحانى پرورش یافت. پدربزرگش، مرحوم حجۀ السلام سید على اکبر رحیمى، از علماى بزرگ شهر خرم آباد بود. شهید سید فخرالدین رحیمى پس از پایان دوران دبستان، تحت تربیت برادر بزرگ خود که از فضلاى خرمآباد بود، دروس دینى را آغاز کرد و سپس راهى حوزه علمیه قم شد. دروس سطح را خدمت اساتید حوزه علمیه به پایان برد. در سال 1341 با آغاز نهضت امام خمینى وارد مبارزات گردید، و پس از مدتى دستگیر شد و شش ماه در زندان بود. پس از پایان زندان به زادگاه خود بازگشت و پایگاه مبارزاتى خود را در مسجد علوى برقرار کرد. اقامه نماز، ارشاد نسل جوان، جذب نیروهاى فعال منطقه و تربیت نیروهاى مستعد، از جمله اقدمات او بود.
دومین بار در خرمآباد دستگیر و به زندان محکوم شد. و به زندان کمیته انتقال یافت. پس از تحمل شکنجه و اذیت و آزار، بار دیگر به خرم آباد وارد شد و مورد استقبال مردم متدین قرار گرفت؛ اما ساواک وى را ممنوع المنبر اعلام کرد. شهید رحیمى براى انجام وظایف به میان عشایر مىرفت، مردم را علیه نظام ضد اسلامى شاهنشاهى فرا مىخواند. و مسائل اسلامى را طرح مىکرد. ساواک این بار وى را دستگیر و پس از مدتى حبس، به ایرانشهر تبعید کرد در آن هنگام، مقام معظم رهبرى، حضرت آیتاله خامنهاى در ایرانشهر تبعید بودند با آشنائى با ایشان و کسب فیض از محضر معظم له راه تبلیغ در منطقه را فرا مىگیرد و در میان برادران اهل سنت به نشر مبانى اسلام و شناسایى طاغوتیان ضد قرآن مىپرداز. بار دیگر، رژیم در مانده، این روحانى جلیلالقدر را به اقلید فارس تبعید مىکند. شهید علاوه بر اقلید، ارتباط خود را با خرم آباد گسترش مىدهد و سفرى مخفیانه به زادگاه مىکند، و با علما و بزرگان شهر ملاقات مىکند و ساواک بار دیگر وى را دستگیر و برادرش حجۀ السلام سید نورالدین رحیمى مخفى مىشود. اما روحیه قوى سیاسى و توان رهبرى و هدایت نسل جوان، صداقت و معنویت وى باعث جذب بسیارى از جوانان پرشور و انقلابى مىگردد. پس از پیروزى انقلاب کمیته را تأسیس مىکند. از طرف مردم ملاوى به نمایندگى مجلس شوراى اسلامى انتخاب و در کمیسیون طرحهاى انقلاب به کار مشغول مىشود. در جریان بمب گذارى دفتر حزب جمهورى اسلامى توسط منافقین به شهادت مىرسد.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید اسدالله مدنی به روایت اسناد ساواک صفحه 263
