موضوع : روح اللّه خمینی
تاریخ سند: 17 آبان 1356
موضوع : روح اللّه خمینی
متن سند:
به : 312 از : 9 ه1 شماره : 9177 /9ه1 اخیرا نامبرده بالا طبق دو فقره اعلامیه1 جداگانه که گویا مفاد آنها بدین مضمون بوده است منعکس ساخته که وی در ایران فقط دو نماینده دارد یکی لواسانی در تهران و دیگری برادرش در قم و چنانچه دیگران به نمایندگی از سوی او از کسی سهم امام بگیرند قابل قبول نمی باشد و مشارالیه در اعلامیه دیگری اعلام داشته که وی هیچگونه وابستگی به دکتر شریعتی نداشته و ندارد و طرفداران شریعتی طرفدار او نمی باشند و آنها برای یاد شده قابل قبول نیستند.نظریه شنبه : 1 ـ از قرار معلوم افرادی که خود را طرفدار و نماینده خمینی می دانسته اند از این مسئله نگران شده و نسبت به وی خشمگین گشته اند 2 ـ به نظر می رسد مجاهدین از وجود این اعلامیه ها ناراحت گشته و در صدد برآمده اند که از پخش و رسیدن آن به دست مردم جلوگیری نمایند.
نظریه یکشنبه : خبر صحیح به نظر می رسد و از منبع خواسته شده تا از وجود اعلامیه های مورد بحث تحقیق کامل به عمل آورد.
شهپر نظریه 9 / ق ه : آموزش داده شد که نحوه کسب خبر توسط منبع روشن گردد.
آقای مجتبوی ـ دایره بررسی 19 /8 در گزارش روزانه درج گردید.
برای اقدام بعدی به استحضار ریاست دایره عملیات برسد 24 /8 /36.
در پرونده 49976 بایگانی شود مجتبوی 29 /8 /36
توضیحات سند:
1ـ در کتاب نهضت امام خمینی، جلد سوم، چنین می خوانیم: «...هواداران شریعتی ...
دریافته بودند که اندیشه شریعتی در ایران تا روزی پایدار است و تداوم می یابد که ملت مسلمان ایران او را در خط و راه امام پندارد.
از این رو ، نه تنها از فاش شدن موضع مخالف و دید منفی امام به شدت پیشگیری کردند، بلکه همه نیروی خود را بسیج ساختند تا...
شریعتی و دار و دسته او را از پیروان، وابستگان و پیشتازان راه، خط و نهضت اسلامی ایران بنمایانند...
این توطئه تا آن پایه اوج گرفت که برخی را دچار تردید ساخت و بر آن داشت که در این باره از امام پرسش به عمل آورند و از دیدگاه امام آگاهی یابند، از این رو، سئوالی به حضور امام دادند و پاسخی دریافت کردند.
این پاسخ و پرسش بی درنگ در ایران چاپ و پخش شد...
» متن پرسش و پاسخ چنین است: «محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی مدظله العالی» محترما به عرض می رساند: به طوری که خاطر مبارک مستحضر است اخیرا حملات ناروایی به دین مقدس اسلام مخصوصا به طبقه مذهب تشیع که روح اسلام است از ناحیه کمونیستها و پیروان مکتب مارکس و منحرفین از مقام ولایت امیرالمومنین (ع) و اولاد معصومین بزرگوار علیهم السلام و نسبت به احکام دین مقدس اسلام و توهین به مقام شامخ روحانیت از نواحی مختلف می گردد و متأسفانه عده ای از اینان خود را وابسته به حضرتعالی معرفی نموده و جزء هواداران آن جناب می دانند.
متمنی است نظر مبارک خود را درباره این موضوعات و این گونه افراد با کمال صراحت مرقوم فرموده تا رفع هرگونه ابهام و سوءتفاهمی بشود.
بسمه تعالی اینجانب کرارا نظر خود را در این نحو موضوعات گفته و نوشته ام.
بعید به نظر نمی آید که دستجاتی که در ایران اشتغال به فعالیت های ضد اسلامی و ضد مذهبی دارند با اختلاف اسم و روش گروههای سیاسی باشند که با دست اجانب برای تضعیف اسلام و مذهب مقدس تشیع و مقام عظیم روحانیت به وجود آمده باشند...
من صریحا اعلام می کنم که از این دستجات خائن چه کمونیست و چه مارکسیست و چه منحرفین از مذهب تشیع و از مکتب مقدس اهل بیت عصمت علیهم الصلوۀ و السلام بر هر اسم و رسمی باشد متنفر و بیزارم و آنها را خائن به مملکت و اسلام و مذهب می دانم و بدخواهان و مغرضین بدانند با این دروغ ها و حیله ها نمی توانند بین روحانیون اختلاف ایجاد کنند...
از روحانیون عظیم الشان تقاضا دارم که با طبقات جوان به چشم عطوفت و پدری نظر کنند و بر طبقات جوان است که در حفظ روحانیت معظم کوشا باشند.
و اخیر لازم است تذکر دهم که نویسندگان و متفکران محترم از تاویل و تفسیر قرآن کریم و احکام اسلام با اراده خود جدا خودداری کنند...
سلام من بر روحانیون عظیم الشان و بر طبقات مومنین ایدهم اللّه تعالی شهر شعبان 97 روح اللّه الموسوی الخمینی