تاریخ سند: 29 مرداد 1357
درباره : هشدار حفاظتی
متن سند:
باتوجه به خبر منتشره رادیویی یوم جاری دایر به رخ دادن انفجار در یکی از
سینماها در آبادان و تلف شدن عده قابل ملاحظه ای از هم میهنان دستور دهید
نکات زیر را مورد توجه مداوم مراقبتی قرار داده و نتایج حاصله را به موقع
گزارش نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت گیلان ـ موحدی
1ـ در حفاظت تنظیمی آن سازمان با دقت و مراقبت مداوم انجام پذیرد.
2ـ رؤسای شهربانی های شهرستانهای منطقه استحفاظی مربوطه را برای شهرها و
فرماندهان ژاندارمری شهرستانهای منطقه استحفاظی مربوطه را برای خارج از
شهرها به نحو مقتضی دوستانه و با تفهیم اهمیت موضوع مقید و وادار نمایند که
کلیه مدیران سینماها، هتل ها و مسافرخانه ها، باشگاهها و سایر مراکز اجتماعی را
آموزش دهند که با گماردن مراقبین لازم طوری اقدام نمایند که نسبت به اقدامات
خرابکاران در ایجاد انفجار قبل از حدوث وقایع مطلع و از طریق شهربانی نسبت
به خنثی سازی آنان اقدام گردد.
3ـ ریاست آن سازمان کلیه مطالب مربوط به بند 2 ابلاغی دستور را نسبت به یک
یک مدیران و رؤسای سازمانهای دولتی و حساس ملی در منطقه استحفاظی در
هر یک از شهرستانها و بخشها اعمال نمایند.
4ـ با ایجاد یک شبکه هشدار دادن ارتباطی با کلیه سازمانهای دولتی استحفاظی
مربوطه بوجود آورده در شبانه روز حداقل دو بار با برقراری تماس تلفنی تحت
پوشش احوال پرسی هم هشدار حفاظتی داده شود و هم رخداده های منطقه
استحفاظی را از آنان کسب و در صورت لزوم گزارش نمایند.
5ـ شوراهای هماهنگی در هر یک از شهرستانها بلااستثنا طبق روش هر پانزده
روز یک بار را تشکیل داده و مسایل مربوطه را مطرح و نتیجه با ارسال صورت
جلسات با مشخص نمودن تصمیمات تحت عنوان نظریه تنظیم و ارسال دارند.
6ـ رهبران عملیات هیچ زمان نبایستی از کنترل وعاظ و روحانیون افراطی غافل
باشند.
گیرندگان :
مدیریت کل اداره چهارم (424) جهت استحضار.
ریاست بخش امنیت داخلی به فرموده تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت
گیلان نسخه پنجم دستورالعمل صادره به سازمانهای تابعه که قسمتی از موارد
دستورات مربوط به وظایف آن بخش بود عینا در اختیار گذارده می شود.
مسئول حفاظت حکیمی
در کلاسه 33 ـ 312 بایگانی شود.
دعائی
توضیحات سند:
* روحانیون تهران درباره
فاجعه سینما رکس آبادان در
28 مرداد 57 اعلامیه ای
منتشر کردند.
در قسمتی از
این اعلامیه آمده است :
«فاجعه آتشین آبادان که در آن
صدها تن مرد و زن و کودک
زنده زنده سوختند و ملتی را
داغدار کردند، دستاورد تازه
از استبداد سیاسی است که
زندگی ملت را به تباهی و
سراسر مرز و بوم ما را به خاک
و خون کشانده است.
اینک بر
همه مردم روشن شده است که
مسئولیت اصلی این فاجعه
مستقیما متوجه حکومت
مستبد کنونی است، در یک
فضای بسته شعله آتشی به
وجود آمده است.
منشأ آن چه
بود؟ هنوز به درستی معلوم
نیست.
ولی آنچه معلوم و
مسلم است این است که اولین
و مهم ترین مؤسسات و
مقامات مسئول این بوده است
که در خروجی سینما را بستند
تا کسانی که به ادعای آنان
خرابکار و منشأ آتش سوزی
بوده فرار کنند.
»
طبق اطلاعات رسیده مردم
آبادان از همان ساعات
نخستین براین مطلب آگاه
شدند و ما نیز در نخستین روز
حادثه از این شاهکار پلیس
آبادان مطلع شدیم و با دقت
در مندرجات جراید می توان
اعتراف به این مطلب را به
دست آورد و همه مردم ایران
در گزارشهای جراید سانسور
شده مطلب زیر را خوانده اند :
«من مات و حیرت زده دیدم
که در خروجی هم بسته شد و
نمی دانم چه کسی این در را
بست، اما صدایی شنیدم که
می گفت خرابکارها در سینما
هستند در را باز نکنید.
شعله های آتش زبانه می کشید
اما از مأموران آتش نشانی که
ایستگاه آن با سینما فاصله ای
نداشت، خبری نبود! و عده ای
نیز از در ورودی به سرعت
بیرون دویدند.
چند نفر که
بیرون آمدند نفهمیدم چطور
شد که در بسته شد.
در این
لحظه ما جلو دویدیم اما دیگر
به کسی اجازه نزدیک شدن به
سینمای حریق زده را
نمی دادند.
(کیهان، مرداد
57)، مردم ایران با چشم خود
دیده و خوانده و با گوش خود
شنیدند که چگونه بلندگوهای
تبلیغاتی حکومت و جراید
مزدور با نیرنگ و فریب در
صدد انحراف افکار عمومی و
لوس کردن مسئولیت
حکومت در این فاجعه
برآمدند تا با خیال خود پرده
موهومی بر جرایم بیشمار
چندین ساله خویش کشند و
احساسات مردم را علیه
نهضت مقدسی که بر سراسر
مملکت بر ضد استبداد
بوجود آمده منحرف کنند و
راه را برای مقاصد شوم آینده
خویش که بی شک با
خونریزی ها و آدم سوزیهای
سهمگین یعنی همان وحشت
بزرگ همراه خواهد بود آماده
سازد.
(اسناد انقلاب اسلامی، ج 3،
ص 368 و 369)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 2 صفحه 275