صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

آقای دکتر احسان نراقی در دفتر کارشان واقع در یونسکو از هر دری صحبت می‌کردند

تاریخ سند: 3 مرداد 1352


آقای دکتر احسان نراقی در دفتر کارشان واقع در یونسکو از هر دری صحبت می‌کردند


متن سند:

از: پیشداد تاریخ:3 /5 /1352
به: آقای بامداد 332 شماره: 6393

13 ژوئیه 73
آقای دکتر احسان نراقی در دفتر کارشان واقع در یونسکو از هر دری صحبت می‌کردند و اظهار می‌داشتند که من یک بار خانم عدل پارسی را در یونسکو دیدم و نامه‌ای به ایشان دادم برای تایپ و حتماً ایشان نفهمیدند که چرا چنین نامه‌ای را می‌خواستم ارسال دارم. من در ایران با یک نفر فرانسوی همکار بودم برای جشن‌های ‌2500 ساله ایران قرار بود لوموند مطالبی در مورد ایران انتشار دهد از ایران آقای هویدا تلفنی صحبت کردند و قرار گذاشتند که مقاله‌ای در مورد اصلاحات ارضی ارائه دهند و لوموند چاپ کند و مسئولین روزنامه هم اظهار داشتند بسیار خوب ما مقاله شما را همراه مقاله دیگری که کمی هم نقاط ضعف اصلاحات ارضی در آن ذکر شده و انتقاداتی هم دارد هر دو را در یک صفحه از روزنامه چاپ خواهیم کرد. ایشان پرسیدند که این مقاله را چه کسی نوشته و روزنامه لوموند نام مقاله نویس را گفت و چون این مقاله نویس همان شخص فرانسوی بود که من در ایران با او همکاری داشتم نمی‌دانم چطور شد که یکباره احساس کردند که من به این آقا مبلغی پرداخته‌ام که چنین مقاله بنویسد و بعد نامه‌ای برای سفیر نوشتند که با من صحبت کنند البته من به سفیر گفتم و همان طور که عدل پارسی شاهد بود در نامه‌ام نیز یادآوری کردم که آدم متظاهری نیستم و همیشه حرف هایم را رک و راست ادا نموده‌ام بارها گفته‌ام که رفتار دولت خالی از عیب و نقص نیست حالا هم می‌گویم.
شخص هویدا از دوستان نزدیک من بود همیشه می‌گفت اگر روزی من به مقامی رسیدم چنان می‌کنم و چنین خواهم کرد ولی بعد از صدارت عملاً نشان داد که از همه بدتر بوده و با تظاهر و ریاکار خود را پیش برده است. ولی خیال نکنید که با این بچه‌های ‌کنفدراسیون و به اصطلاح انقلابیون موافقم آنها هم بدتر از همه کسی که به گفته‌های ‌خود ایمان ندارد قابل اطمینان نیست مثل تمام آنهائی که اینجا رهبر و رئیس بودند و به محض رسیدن پایشان به ایران از در معذرت‌خواهی درآمدند و نشان دادند که از وقایعی که در مملکت روی داده و می‌دهد بی‌اطلاع هستند از وضع مملکت بی‌اطلاع بودن مساوی است با کارها و سخنانی که زده می‌شود و بعد که با چهره حقیقی مشکلات مملکت روبرو شدند دیگر قادر نیستند خود را حفظ کنند. من معتقدم اگر کسی اشکالی دید که با حرف و سخن و تکرار چاره نشد می‌بایستی به همه چیز پشت پا بزند و همه چیز را رها کرده و بگوید خداحافظ همان طور که خیلی‌ها کردند. افراط در هر چیزی درست نیست حتی در مورد صحبت کردن در امور مملکت می‌بایستی توأم با عمل باشد که نیست و هرکس به فکر خویش است تا به کجا برسد و چه شود. من همیشه عقایدم را ابراز کرده‌ام و کتاب‌های ‌زیادی از من چاپ شده مقالات زیادی نوشته‌ام و همیشه اگر نظر مخالف هم داشته‌ام ابراز کرده‌ام و از هیچ چیز بیم ندارم و این کار هویدا نیز به منزله ترساندن من بوده یعنی می‌خواست نشان بدهد که بایستی حساب خود را داشته باشم و مبادا روزی کاری خلاف از من سر بزند که من بیدی نیستم با این بادها بلرزم و کار خود را خواهم کرد. پیشداد
***

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 361


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.