تاریخ سند: 25 مرداد 1357
موضوع: تظاهرات مورخه 25/5/37
متن سند:
از: 2 ﻫ ب تاریخ: 25 /5 /2537[]
به: 2 ﻫ 1 شماره: 4439 /2 ﻫ ب
موضوع: تظاهرات مورخه 25 /5 /37
پیرو: 4411 /2 ﻫ ب ـ 22 /5 /37ـ 4436 /2 ﻫ ب ـ 25 /5 /37
0525
بعدازظهر روز چهارشنبه 25 /5 /37 ساعت 40 /1 عدّهای مرد و زن به طور دستهجمعی به طرف مسجد جامع رفتند و پرسشی که از یکی از آنها به عمل آمد گفتند که بعد از صحبت آقای روحانی به طرف آرامگاه میرویم که ساعت 5 /3 بعد از ظهر بود که از مسجد حرکت نمودند و ضمن حرکت آقای حبیبیان1 کارمند قرضالحسنه داماد آقای روحانی تکههای پارچه مشکی را به مردم داده و اعلام داشت که دستها را بالا بگیرید افرادی که حضور داشتند دستها را بالا گرفتند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد برابر اعلام منبع 16562 افرادی که مورد شناسایی قرار گرفتند عبارتند از مهدیتبار معلّم، رضا نوریان کارمند بانک ملّی، پسر بزرگ حسن جهان که فروشگاه ورزشی در خیابان شهریارپور دارد، حاجی علینیا کارمند مخابرات(تلگراف)، محمود حمزهپور کارمند مخابرات (اطلاعات)، پسر بزرگ حجازی بزاز که منزل وی قصابکلاست، احمد محمدیان خراسانی کارمند شرکت تیدی، حسن ضامنیان دانشجوی بابلسر ساکن خیابان آستانه، صدرالدینحجتی کارمند شرکت تیدی ضمناً هوشنگ مرادی مستخدم اداره مخابرات که عکسالعملی نشان نداده است.
افرادی که مورد شناسایی همکار اشرفی قرار گرفتند عبارتند از پسر حاجی یوسفپور ساکن کوی یوسفپور، رضا غفوری تحویلدار بانک قرضالحسنه، برادران سیفی، برادران یزدانی، پسر بزرگ کفاشی (تهیهکننده پارچه سیاه)، پسر بزرگ مسگری (تهیهی شعار)، پسر نوریان، یوسف محمّدیان و حسینی ساکن کوچه مقابل ساواک بابل.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه مورد تائید است درباره هادی روحانیراد کلّهبستی نظر عالی را به خبر شماره 4411 /2 ﻫ ب ـ 22 /5 /37 این سازمان معطوف میدارد ضمناً برابر گزارش تلفنی همکار میرزایی، دریاباری مصاحب نامبرده بالا پس از سخنرانی در مسجد کاظمبیک مردم حاضر در جلسه را واداشت تا به مناسبت کشتهشدگان اصفهان و شیراز جمعاً به طرف آرامگاه حرکت نمودند که این عده پس از رسیدن به مسجد جامع افرادی در حدود 500 نفر به آنان ملحق و در آنجا به طرف آرامگاه حرکت نمودند که در بین این عدّه سه نفر به اتهام دادن شعار ضدملّی و میهنی به وسیله شهربانی بابل دستگیر که طی شماره پیروی به عرض رسید ضمناً چنانچه جلوی انحرافات واعظ مورد بحث به نحوی گرفته نشود ایجاد مزاحمتهایی از ناحیه وی و طرفدارانش مشهود است. زیرک
نظریه دوشنبه: در مرخصی میباشد.
نظریه 2 ﻫ ب: مفاد گزارش خبر صحیح است محرک این تظاهرات هادی روحانی کلّهبستی است و همکاران نزدیک وی شیخ فاضل و شیخ حجتی و حبیبیان داماد روحانی کلّهبستی است و کلیهی این برنامه با نظر روحانی تدارک میشود یادشده در منابر به اظهار مطالب خلاف مبادرت میورزد اخذ تصمیم در مورد یادشده و دیگر محرّکین به منظور آرامش در منطقه ضروری به نظر میرسد.
[ناخوانا]
با آقای تقیزاده در مورد دستگیری هادی روحانی تلفنی مذاکره اظهار داشت با توجه به دستورالعملهای صادره و اظهارات خلاف نامبرده در نظر است که نامبرده دستگیر گردد و چون مشارالیه در خارج از محدوده شهربانی و در حوزه ژاندارمری اقامت دارد فرمانده گروهان در منطقه نمیباشد اقدام خواهد شد. 26 /5 /37
به محض مراجعت فرمانده گروهان در زمینه دستگیری وی به نحو غیرمحسوس پس از گوشدادن نوار چنانچه اهانت به مقام شامخ سلطنت [ناخوانا] و یا تحریکات نموده است به سازمان بابل گفته شود که در فرصت مناسب روحانی کلّهبستی و داماد وی دستگیر شوند. 27 /5 /37
آقای علیمحمدی:
بررسی و اقدام نمائید 26 /5 /37
توضیحات سند:
1. محمدرضا حبیبیان فرزند غلامعباس در سال 1323 ش در بابل به دنیا آمد. وی در تاریخ 4 /9 /1383ش درباره خود گفت: «دوره دبیرستان را در بابل و قم گذراندم و در سال 1349 دیپلم گرفتم و به علّت فعالیتهای سیاسی مذهبی به رهبری حضرت امام (ره) توسط ساواک مدت پنج ماه در زندان در ساری زندانی انفرادی بودم. در سال 1352 در قرضالحسنه حضرتولیعصر(عج) بابل مشغول به کار شدم. در سال 1354 در خانواده حاج آقا روحانی[نماینده امام (ره) در مازندران و امام جمعه بابل] ازدواج نمودم. در سال 1358 مسئول قرضالحسنه کلّهبست و بعد از چند ماه مسئول قرضالحسنه بابلسر شدم. در دوران جنگ چندین مرتبه به جبهه داوطلبانه با عنوان بسیج اعزام شدم. چند سال هم به دستور حاج آقا روحانی (ره) در سازمان تبلیغات اسلامی استان در بابل امور حسابداری و مالی را به عهده داشتم. در دوران جنگ به علّت اشتیاق به جبهه به شغل آزاد (بزّازی) پدرم روی آوردم بعد از مدتی به جهت قطعنامه 598 و متضرّر شدن به کارخانه آرد لاله بابل قسمت حسابداری رفتم. مدرک لیسانس الهیات و معارف اسلامی را در سال 75 در دانشگاه آزاد کسب نمودم. سرآنجام در خرداد سال 1383 از کارخانهی آرد بابل بازنشسته و پس از آن در شرکت جهانگردی (مازرون پیما بابل) مدیرعامل میباشم.
مشارالیه به علت انتساب به بیت آیتالله روحانی(ره) مورد حساسیت ساواک قرار داشت که به همین علت در اسفندماه سال 1350 دستگیر و زندانی شد. در این موقع، از بازرسی منزل وی «تعدادی کتب مضرّه و رساله خمینی و دو قطعه عکس خمینی با دو برگ اعلامیهی مضرّه به دست آمد.» و همین مسئله موجب شد تا چند ماهی را در زندان باشد.
وی از سال 1363 تحت عنوان مدیر و بازرس حج تمتع و نیز مدیر کاروانهای زیارتی عمره مفرده به عتبات عالیات (عراق و سوریه) با حج و زیارت استان مازندران همکاری داشته است. اسناد ساواک و اسناد بعد از انقلاب. پرونده انفرادی.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 575