موضوع : اظهارت خلیل دانش شیرازی
تاریخ سند: 13 آذر 1356
موضوع : اظهارت خلیل دانش شیرازی
متن سند:
به : 312 از : 21 ه شماره : 403 /21 ه روز 8 /9 /2536 خلیل دانش شیرازی با سید مرتضی عسگری1 در تهران ملاقات و گفتگویی به شرح زیر بین آنان به عمل آمده است.جنازه دکتر علی شریعتی2 را به لبنان برده اند و سید موسی صدر به طرفداری شریعتی برخاسته و سخنرانی های داغی بر له او و علیه ایران در مجامع لبنان ایراد نموده سپس به تحریک محمد منتظری (فرزند شیخ حسینعلی منتظری) سید موسی صدر و یاسر عرفات3 و محمد منتظری سخنرانی های شدیدی علیه ایران ایراد و در تمام این سخنرانی ها از مجاهدین ایران و فعالیت های شریعتی تعریف نموده اند به دنبال این سخنرانی شیخ مهدی شمس الدین مقیم لبنان نامه ای به مرتضی عسگری نوشته و در آن چگونگی پیدایش انقلاب در لبنان وسیله شریعتی را متذکر و جریان سخنرانی های سید موسی صدر و دیگران را تعریف نموده است.
عسگری جواب نامه شمس الدین را مفصل داده و در نامه خود به موسی صدر و دیگران تندی نموده و با ذکر دلیل و سند گمراهی و اشتباه شریعتی را متذکر شده و قرار بر این شده که سخنرانی های صدر به نفع شریعتی تکرار نشود و روی همین مسئله میانه موسی صدر و مهدی شمس الدین به هم خورده و موسی صدر به شمس الدین اعتراض نموده که شما چرا این سخنرانی ها را به عسگری گزارش داده اید سید مرتضی عسگری اجبارا نامه دیگری به صدر نوشته و متذکر شده که شمس الدین تقصیری ندارد و تمام گناه به گردن من است و بالاخره عسگری با تمام نیرو علیه شریعتی قیام نموده.
چگونگی ارتباط دانش شیرازی با عسگری از این قرار است که عسگری در این چند سالی که [در] تهران اقامت نموده فعالیت های دامنه داری در شهرهای مختلف ایران پی ریزی نموده که یکی از آنها ساختن مدرسه علمیه در خوانسار می باشد و از قم نیز سید جعفر کشفی برای اداره آن مدرسه به خوانسار رفته و ماهیانه حدود ده هزار تومان حقوق به وی پرداخت می گردد و دیگر اینکه در شمیران مسجدی به نام مسجد المهدی تأسیس نموده که خود وی شبهای شنبه در آنجا سخنرانی می نماید و عسگری دانش را نیز به تهران دعوت نموده که در اداره مسجد با او همکاری نماید همچنین انتخاب سید جعفر کشفی برای اداره مدرسه علمیه خوانسار و پیشنهاد رفتن دانش به تهران به این جهت است که این دو نفر مورد اعتماد سید کاظم حائری می باشند زیرا عسگری افرادی را که از قم برای واگذاری امور مذهبی انتخاب می نماید با کمک و همفکری افراد متهم به عضویت در حزب الدعوه امثال سید کاظم حائری و تسخیری قبلاً مشورت می کند.
نظریه شنبه ـ محمد منتظری که به آن اشاره شده بنا به اظهار دانش شیرازی از ایران متواری و پس از مدتی اقامت در عراق به لبنان رفته و سپس به فدائیان فلسطین پیوسته و در اردوگاههای آنان تعلیمات نظامی می بیند و وسیله سید موسی صدر با مجاهدین ایران در تماس است.
نظریه دوشنبه ـ با توجه به قابلیت اعتماد منبع خبر مورد تأیید می باشد مراتب جهت استحضار و بهره برداری های لازم اعلام می گردد.
پارسا نظریه سه شنبه : مفاد خبر و نظریات ارائه شده مورد تأیید است.
رهبر محترما به استحضار می رساند.
15 /9 /36 بهره برداری شود.
15 /9 /36 آقای مجتبوی بهره برداری شود.
15 /9
توضیحات سند:
1ـ سید مرتضی عسگری فرزند آیه اللّه حاج سیدمحمد شیخ الاسلام ساوجی، در 1332 ق در شهر سامرا به دنیا آمد.در همان جا به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
بخشی از دوره مقدمات را خواند.
برای ادامه تحصیل به قم آمده و مدت پنج سال تحصیل کرد.
دوباره به عراق بازگشت و در حوزه علمیه نجف و سامرا به تحصیل پرداخت.
وی سالها به امر آیه اللّه حکیم در بغداد اقامت و وکالت مطلق از جانب ایشان داشت و به خدمات دینی از قبیل اقامه جماعت و تألیف کتاب و ارشاد مردم مشغول بود.
به دنبال فشار رژیم عراق نسبت به روحانیون شیعه به خصوص علمای ایرانی، وی مجبور شد در 1391 ق به ایران مهاجرت کند و در تهران سکونت نمود و به تألیف و تحقیق مشغول گردید.
آثار و نوشته : 1ـ کتاب عبداللّه بن سبأ و اساطیر آخری در 2 جلد 2ـ احادیث عایشه به نام «نقش عایشه در تاریخ اسلام» 3ـ خمسون و مأته صحابی مختلق در 2 جلد 4ـ نقش ائمه در احیای دین 7 جلد 5ـ ادیان آسمانی و مسأله تحریف 6ـ در راه وحدت 2ـ دکتر علی شریعتی در سال 1312 هجری شمسی در روستای مزینان از توابع مشهد متولد شد.
تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای مشهد به پایان رساند و با توجه به حرفه پدر خود استاد محمد تقی شریعتی علاقمند به شغل آموزگاری گردید و پس از سپری کردن دوره های آموزشی در دانشسرای تربیت معلم مشهد، در سن 18 سالگی به آموزگاری در یکی از روستاهای خراسان پرداخت.
چندی بعد به دانشگاه مشهد راه یافت و در رشته زبان و ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس گردید.
دکتر شریعتی به دلیل استعداد وافری که داشت، در سال 1338 با استفاده از بورسیه وزارت فرهنگ برای ادامه تحصیلات در مقطع دکتری عازم فرانسه شد و در سال 1343 از دانشگاه سوربن در رشته زبان شناسی تطبیقی موفق به اخذ دکترا گردید.
دکتر شریعتی در سالهای جوانی در جلسات کانون نشر حقایق اسلامی مشهد که توسط پدرش تأسیس شده بود حضور می یافت.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی شاخه مشهد درآمد و پس از تأسیس نهضت آزادی بدان پیوست.
دکتر شریعتی در بازگشت از فرانسه به ایران در سال 1343 در مرز ترکیه توسط ساواک دستگیر و به مدت 6 ماه زندانی گردید وی پس از آزادی به تدریس رشته تاریخ در دانشگاه فردوسی مشهد پرداخت.
ساواک به دلیل سابقه و فعالیتهای سیاسی، وی را از سمت استادیاری دانشگاه محروم نمود.
دکتر شریعتی به دعوت استاد شهید مطهری به ایراد سخنرانی در حسینیه ارشاد پرداخت که جوانان زیادی را مجذوب بحثهای خود که با بیانی نافذ و شیوا ارائه می شد می نمود.
بر این اساس مجددا در سال 1352 توسط ساواک دستگیر و به مدت دو سال در زندان که اکثر آن انفرادی بود بسر برد.
پس از آزادی از زندان که ساواک حسینیه ارشاد را تعطیل کرد عازم انگلستان شد و در 29 خرداد 1356 به طور مشکوکی در منزل دخترش از دنیا رفت جسد وی به سوریه منتقل و در جوار حضرت زینب (س) به خاک سپرده شد.
پس از درگذشت دکتر شریعتی موجی از خشم و نفرت جوانان و دانشگاهیان کشور را فرا گرفت و به زعم آنان دکتر شریعتی با توطئه و دسیسه ساواک و شاه در خارج از کشور به قتل رسیده بود.
در مراسم ترحیم دکتر شریعتی در دمشق امام موسی صدر، شهید دکتر چمران، یاسر عرفات و بسیاری از شخصیت های مذهبی که برخی از آنها از عراق به سوریه رفته بودند حضور داشتند.
از دکتر شریعتی آثار و تألیفات بسیار زیادی در زمینه های مختلف منتشر و برخی از آنها به زبانهای خارجی ترجمه شده اند.
دکتر شریعتی قبل از عزیمت به انگلستان طی یادداشتی از استاد محمدرضا حکیمی درخواست کرد کلیه آثار او را مورد بازبینی قرار داده و هرجا احساس نیاز به تغییر نمود به میل و سلیقه خود اصلاحات لازم را انجام دهد که این کار صورت نگرفته است.
3ـ یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، به سال 1939 م متولد شد.
به دنبال جنگ 1967 و شکستی که دامن گیر اعراب شد، سازمان آزادیبخش فلسطین بیش از هر نهادی در جهان عرب ضرورت ادامه مبارزه علیه اسراییل و تجدیدنظر در ساختار خود را احساس کرد.
پس از یک بازسازی اساسی، «احمد شقیری» از رهبری آن کنار رفت و مهندسی فلسطینی به نام «یاسر عرفات» جانشین او گشت.
طی مدتی که عرفات رهبری این سازمان را برعهده داشت، سازمان مزبور از یک گروه غیرفعال، به صورت نیروی رزمنده ای درآمد که در سطح بین المللی مطرح شد.
به دنبال توطئه وسیع اسراییل و فالانژهای لبنانی که منجر به قتل عام اردوگاههای «تل زعتر»، «صبرا» و «شتیلا» شد، وضعیت فلسطینی ها در داخل لبنان به مخاطره افتاد و به علت دودستگی شدیدی که میان سازمان های فلسطینی پدید آمده بود، وی در طرابلس لبنان به محاصره افتاد، اما موفق به نجات خود و برجستگان سازمان آزادی بخش گردید.
از آن زمان ستاد خود را به تونس منتقل ساخت و بدین ترتیب ضربه شدیدی بر وحدت و یک پارچگی سازمان آزادی بخش فلسطین و هدف های مبارزه جویانه آن وارد آمد.
گروهی از فلسطینیان به رهبری «ابوموسی» که مورد حمایت سوریه بودند به طور علنی رهبری عرفات و صلاحیت او را مورد چون و چرا قرار دادند ولی در انتخابات بعدی شورای فلسطین (1984) بار دیگر عرفات نفوذ خویش را نشان داد.
یاسر عرفات در سال 1384 ش پس از یک دوره مریضی، از دنیا رفت.