تاریخ سند: 6 تیر 1350
موضوع : اظهارات عبدالرحیم ربانی شیرازی
متن سند:
به : 312
از : 21 شماره : 1336 /21
در ساعت 5 /8 صبح روز پنج شنبه 3 /4 /50 ربانی شیرازی در منزل خود
اظهار داشت جمعی از بازرگانان و اصناف که با من دوست و ارتباط دارند وقتی
درباره وضع اقتصادی از آنها سئوال میشود جواب میدهند خوب نیست دولت
برای ازدیاد در آمدهایش یا برای تأمین مخارج تشریفاتیش هر روز و بعناوین
مختلف نوعی عوارض از مردم میگیرد.
این عوارض و مالیات بقدری دامنه اش
وسعت پیدا کرده که مردم را به سختی و عسرت افکنده است ایکاش این
عوارضیکه از مردم میگیرند بمصرف صحیح میرسانیدند صرف اموری میکنند
که دردی را از اجتماع دوا نمیکند.
از قبیل جشنهای دو هزار و پانصد ساله
شاهنشاهی.
1
ربانی شیرازی در دنبال مطلب خود اضافه کرد در کشور ما هنوز مردمی زندگی
میکنند که قادر نیستند برای خود یک وعده غذا تهیه کنند.
گرسنه یا نیم سیرند در
کشور ما هنوز مردمی وجود دارند که از هسته خرما تغذیه میکنند و میوه شان
علف بیابان است در حالیکه مسئولین امور مدعی هستند که درهای سعادت و
خوشبختی را بروی ملت گشوده اند در زابل و بلوچستان نه تنها قوت لایموت
نصیب مردم نمیشود بلکه از آب آشامیدنی نیز محروم میباشند.
در اطراف شیراز و برخی از مناطق عشایری زندگی مردم در منتهای عسرت
میگذرد با اینکه دولت توجه خاصی بمنطقه فارس دارد حال حساب کنید
مناطقی که مورد توجه نیست وضعشان از چه قرار است.
در حال حاضر هدف دولت وصول انواع عوارض مالیات است اخیرا هم موضوع
2500 مدرسه را وسیله قرار داده تا مخارج جشنهای دو هزار و پانصد ساله
شاهنشاهی را تامین نماید تا کنون چند برابر این تعداد مدرسه را پول از مردم
گرفته اند ولی هنوز هم دست بردار نیستند.
مردم این موضوعات را می فهمند اما
جرئت ندارند دم بزنند.
نظریه شنبه ـ نظری ندارد.
نظریه یکشنبه ـ مفاد گزارش صحیح است ربانی شیرازی فعلاً مریض و بستری
است.
با این وصف باز هم دست از سمپاشی بر نمیدارد.
نظریه سه شنبه ـ مفاد گزارش صحیح است.
با توجه بمفاد گزارش شماره 1339 /21 ـ
7 /4 /50 همانطور که اظهار نظر شده بایستی مجالی به کمک روحانیون افراطی در این زمینه داده
نشود و دولت راسا اقدام بکمک و تسهیلات زندگی کند و مراتب نیز در جرائد منعکس شود.
آقای محمودی ترتیبی داده شود اظهاراتش روی نوار ضبط شود.
12 /4
توضیحات سند:
1ـ پس از دستگیری و تبعید
حضرت امام در سال 1342 ه ش
مخالفان رژیم به مبارزه زیر
زمینی روی آوردند ؛ و شاه از
سال 1345 به بعد برای نشان
دادن موقع و قدرت خود و نیز
سر گرم کردن مردم، جشنهای
متعددی برگزار کرد که مهمترین
آنها جشنهای دو هزار و
پانصدمین سال شاهنشاهی
ایران بود.
برای برگزاری این
جشن، که به عنوان بزرگترین
نمایش عصر در جهان از آن یاد
شده است، شهری با گرانبهاترین
تزیینات در کنار تخت جمشید
بنا شد.
9 پادشاه، 5 ملکه، 21
پرنس و تعداد زیادی از رؤسای
جمهور و معاونان آنان و نخست
وزیران کشورهای مختلف جهان
در آن شرکت داشتند.
میهمانان با
غذای رستوران بین المللی و
گرانقیمت «ماکسیم» فرانسه
پذیرایی می شدند.
سرویسهای
غذاخوری، مشروبخوری،
چایخوری، و ظروف دیگر
مراسم از عالیترین و گرانترین
نوع آن در جهان بود.
هزاران
کاخ سیّار و چادرهای مجهز به
لوکسترین وسایل مبلمان و
دکوراسیون در بیابان بر پا شده
بود، در حالی که اکثر مردم ایران
فاقد امکانات رفاهی چون آب و
برق و پزشک بودند.
مجله تایم
در شماره چهارم اوت 1980
می نویسد: «حتی شهرزاد
قصه گو هم نمی توانست
صحنه های پر شکوه جشنهای دو
هزار و پانصد ساله شاهنشاهی
ایران را در خرابه های تخت
جمشید، در قالب افسانه های
هزار و یک شب خود زنده کند.
هنگامی که شاه نمایش بزرگ
«تخت جمشید» را بر پا کرد،
خود را وارث کهنترین
رژیمهای سلطنتی جهان
می دانست که قرنها و بلکه تا
پایان تاریخ دوام خواهد یافت.
کدام یک از میهمانان عالیمقام
او تصور می کردند که تاریخ دو
هزار و پانصد ساله شاهنشاهی
ایران به خود محمدرضا شاه ختم
خواهد شد.
»
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 246