متن سند:
بسمه تعالی
کتابخانه حضرت حجه ابن الحسن (عج) تقدیم می دارد:
1ـ آیا می دانید که در آخرین نقطه جنوب شرقی کشور ایران ولایتی به نام
سیستان (که مرکز شهر زابل می باشد وجود دارد.
2ـ آیا می دانید که سیستان دارای حدود نه هزار پارچه آبادی (کوچک و بزرگ
می باشد)
3ـ آیا می دانید که جمعیت فعلی سیستان بالغ بر یکصدوپنجاه هزار نفر است.
4ـ آیا می دانید که سیستان از لحاظ جاده در آخرین نقطه و در بن بست قرار گرفته
است.
5 ـ آیا می دانید که زابل (مرکز سیستان) سه دبیرستان پسرانه و یک دبیرستان
دخترانه و یک دانشسرای مقدماتی وجود دارد.
6ـ آیا می دانید که در تمام سیستان دو لوازم التحریر فروشی بیش وجود ندارد که
بندرت گاه بیگاه کتاب هم دارد آن هم نوعا به درخواست خصوصی اشخاص.
7ـ آیا می دانید که تهیه کتاب ولو به عنوان خریداری جز با زحمت و مشقت و
[حسادت] برای افراد این منطقه کمک نمی شود.
8ـ آیا می دانید که تا این اواخر برای هفده هزار جمعیت شهر زابل کتابخانه
عمومی ولو ناقص وجود نداشته.
9ـ آیا می دانید که وجود کتابخانه مجهز از اهم کارهای اجتماع و از لوازم اولیه آن
و بهترین وسیله سالم تربیتی است.
10ـ آیا می دانید که با کمک های جزئی هر چند ناچیز باشد شرط آنکه عمومی باشد بزرگترین کتابخانه را
در اندک زمان می توان تشکیل داد در حالی که هیچ کس به زحمت و خرج زیاد نیفتاده و نیازمندی بزرگ
جامعه و راه سعادت مسلمانهای آینده تأمین می شود.
11ـ آیا توجه دارید به همان نسبت که شما به نسل گذشته در بی اعتنایی به موقع شما اعتراضی دارید
آیندگان هم به شما اعتراض خواهند نمود، با تفاوت اینکه گذشتگان وسیله کافی نداشتند.
12ـ آیا می دانید که کتابخانه بهترین پشتیبانه اجتماعی و محکم ترین سند اعتبار آن است.
13ـ آیا می دانید که در برابر این نقصان اجتماعی فرهنگی مسئولیت بزرگی دارید که تا قیام به وظیفه خود
نکنید از عهده آن بیرون نخواهید آمد.
14ـ باتوجه به پرسش های بالا آیا حاضر هستید دین خود را اداء نمایید و با کمک های عمومی خود را
گرچه اندک باشد با ما مساعدت و همکاری نمایید.
15ـ آیا می دانید که کمک به کتابخانه حضرت حجه ابن الحسن علاوه بر فواید بالا نتیجه آن اظهار ارادت به
آن حضرت هم می باشی گذشته از آن معرف علاقه شما به مقام دین و مذهب و موجب خشنودی پیشوایان
دین است.
در پایان عزت و توفیق و سعادت عموم برادران هم وطن و هم کیش را خواستارم
الاحقرمحمدتقی حسینی
رونوشت برابر اصل است سرپاسبان سوم ـ کشتگر
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 52