صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : ورود شیخ خراسانی به زابل پیرو 6152/11 ه ز ـ 4/2/37

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1357


موضوع : ورود شیخ خراسانی به زابل پیرو 6152/11 ه ز ـ 4/2/37


متن سند:

از : 11 ه ز ـ 11 ه به : 11 ه 312 شماره : 6156 /11 ه ز شیخی معروف به خراسانی که برای سخنرانی و وعظ از شهرستان قم به زابل دعوت شده در تاریخ 5 /2 /37 به این شهرستان وارد و در مسجد حاج آقا بزرگ در زابل منبر رفته و روضه خوانی نموده نامبرده در تاریخ 6 /2 /37 هنگامی که در محل مذکور بالای منبر رفت از ابتدای سخنرانی خود شروع به عنوان نمودن مطالب تحریک آمیز و تحریک مردم و اجتماع بر علیه دولت و حکومت نموده هر مطلبی را به منظور تحریک بیشتر افکار مجددا با شور و حرارت تکرار می نمود.
سپس بحث کتاب ابراهیم را به میان آورده و اظهار داشت سران حکومت و قدرت ها در متن گفتار ابراهیم دست برده و آن را به هم ریخته تا بتوانند مردم و هر اجتماعی را منحرف کنند یادشده اظهار داشت ای مردم آگاه شوید و نگذارید به شما ظلم و ستم کنند و حکومت نمایند، باید آگاه شوید و چون ابراهیم که در مقابل فرعون قد علم کرد شما هم در برابر این فرعونها قد علم کنید و نگذارید شما را از خانه و کاشانه و جا و زندگی و زن و بچه هایتان و محیطی که در آن زیسته اند تبعید نمایند زیرا همین موضوعات جزیی است که آخر فاجعه ها و بزرگی را تحویل هر اجتماعی می دهد، جوانان هر اجتماعی که تحصیل کرده هستند باید علم و دانش خود را با دستورات و قدرت های دینی توأم کرده و هم آهنگ در راه پیشرفت آنها با این فرعونها و نمرودها بجنگند، سپس اظهار داشت مثلاً همین ایران خودمان ایران گل و بلبل خودمان که حالا نه از گل در آن خبر است و نه هم از بلبل و اضافه کرد در زمان عدل یعنی 2500 سال قبل در زمان انوشیروان که هنوز هم سران قوم او را انوشیروان عادل خطاب می کنند، چقدر ظلم ها می شد، حالا شما فکر کنید در زمان او این همه ظلم و ستم می شد چه رسد در زمان های غیر انوشیروان یاد شده به زمان موسی و عیسی که با دستورات و قوانین دینی در مقابل قیصر قد علم کرده اند اشاره و اظهار نمود شما هم می توانید یعنی هر اجتماعی می تواند مگر اینکه از نظر اطلاع و آگاهی ضعیف باشد و اضافه کرد بکوشید مطلع شوید و آگاه شوید و کمی به خود آیید و این زنجیرهای انوشیروان را پاره کنید که روی این زنجیرها اسم عدالت نوشته شده و زنجیرهایی هستند که دست و پای عدالت را بسته اند ولی عدالت زنجیر نمی خواهد.
آنگاه مثالی از انوشیروان بیان نمود که در باغ مجاور قصرش زنی زیبا را مشاهده و روز بعد خطاب به افسری که شوهر آن زن بود گفت باغی پر از گل دیدم که طاوسی در آن بود و او با شنیدن این حرف زن خود را طلاق داد و در جواب انوشیروان که چون گفت شنیده است طاوس را از باغ بیرون نموده اظهار داشت بلی چون صدای غرش شیر می آمد او را طلاق داده است.
نظریه شنبه : اظهار مطالب فوق از جانب نامبرده صحت داشته و نامبرده در مورد مباحث دینی و مذهبی صحبت ننموده و به طور کلی مطالب تحریک آمیزی را عنوان می نمود و شرکت کنندگان حاج آقا بزرگ و پسرش سید محمدتقی و سید محمدعلی حسینی طباطبایی و شیخ تبعیدی عباس پورمحمدی بودند.
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد بوده و به گزارش وی می توان اطمینان نمود.
نظریه 11 ز : نظریه یکشنبه مورد تأیید و نامبرده به نام شیخ محمدرضا خراسانی فرزند غلامحسین ساکن مشهد متولد 1324 صادره از مشهد به دعوت حاج آقا بزرگ روز 5 /2 /37 به زابل وارد و در منزل حاج آقا بزرگ و وعاظ تغذیه و محل استراحت مسجد حکیم زابل می باشد.
نظریه 11 ه : به 11 ه ز اعلام گردید از مشارالیه مراقبت و در صورت سخنرانی تحریک آمیز با تشکیل شورای هماهنگی از سخنرانی او جلوگیری و از منطقه طرد گردد.

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 377

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.