موضوع: محمد حسینی بهشتی
متن سند:
از: ۳۱۶ تاریخ: ۱۱/۱/۴۷
به: ۲۱ شماره: ۹۶/۲۱
موضوع: محمد حسینی بهشتی
ساعت ۸:۳۰ صبح روز ۱۱/۱/۴۷ مدیر کتابفروشی اقبال واقع در تهران خیابان شاه آباد ضمن صحبت خصوصی گفت: آقای محمد حسینی بهشتی نماینده مذهبی ایران در هامبورگ کتابی به نام صدای اسلام در اروپا (نماز) نوشته و از ما تقاضای طبع آن را نموده تا پس از چاپ به آلمان ارسال نمائیم آقای بهشتی سابقاً دبیر زبان انگلیسی در قم بوده و سپس به سمت ریاست دبیرستان ملی دین و دانش منصوب گردید وی در لباس روحانی است و در حوادث روحانیت از موافقین جدی خمینی و از مخالفین دولت بود و حتی در دبیرستانی که مسئولیت آن را بعهده داشت مجالس سخنرانی ترتیب میداد و دانش آموزان را برای هدفهای سیاسی خاصی تربیت میکرد تا این که از قم تبعید گردید و پس از چندی از طرف آیتالله میلانی به سمت نماینده مذهبی به هامبورگ رفت. در صفحه ۲۰ کتاب درباره جمله بسم الله... مینویسد در جامعه مسلمانان هر ساختمان یا مؤسسه جدید فقط باید به نام خدا افتتاح شود و افتتاح آن به نام هیچ کس دیگر جایز نیست و در جای دیگر مینویسد: مداحان فرومایه کم کم آنها را در جامعه به صورت بتهای مغرور خودکامه و خطرناکی در میآورند که خود آگاه یا ناخودآگاه انتظار دارند مردم به حد پرستش به آنها احترام گذارند و از آراء و فرمانهایشان بی چون و چرا تبعیت کنند. نظریه منبع - آقای محمد حسینی بهشتی ضمن این که از طرفداران خمینی است دارای سوابق و تمایلات سیاسی به (جبهه ملی) نیز دارد و میبایست درباره کتاب مزبور بررسی بیشتری به عمل آید.
نظریه رهبر عملیات - مفاد گزارش فوق صحیح میباشد و از محمد حسینی بهشتی سوابقی مبنی بر طرفداری از خمینی و فعالیت بنفع جبهه ملی و نهضت آزادی موجود است با تقدیم یک جلد از کتاب مزبور مقرر فرمائید پس از بررسیهای لازم چنان چه متن آن مضره تشخیص داده شد نسبت به جمع آوری کتب مزبور از کتابفروشی اقبال اقدامات لازم معمول دارند.
نظریه امنیت داخلی
چون قصد ارسال جزوه مزبور به کشور خارج است اصلح است با بررسی مطالب آن اقدامات مقتضی صورت گیرد. روحانی
فوری - آقای لوانی این کتاب بررسی ضمیمه سابقه محمد حسینی بهشتی ارائه شود – ۲۲/۱
توضیحات سند:
١- خود من از سالها پیش در فکر ایجاد یک حزب و جمعیت سیاسی اسلامی بودم. به خصوص پس از سال ۳۲ و کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و تجربهای که از نهضت ملی ایران در سالهای ۲۹ تا ۳۲ به دست آوردم سخت به این معنا معتقد بودم که باید نیروهای ما شکل یک تشکیلات سیاسی اسلامی فعال در بیایند و اخباری که از تشکیلات سیاسی اسلامی در جامعههای دیگر میشنیدم برایم جالب بود و من خبرها را با علاقه دنبال میکردم. وقتی که نهضت آزادی تشکیل شد با خوشحالی از این خبرها با خوشحالی استقبال کردم و وقتی در اساسنامه از اسلام به عنوان یک مکتب و از نهضت آزادی به عنوان یک حزب اسلامی تمام عیار یاد نشده بود به دوستان بنیانگذار نهضت آزادی انتقاد کردم و گفتم که این حزب مکتبی نیست اسمش را هم گذاشتهاید نهضت آزادی، که آزادی همه اسلام نیست آزادی از مسائل مهم بشری است و از ارگان اسلام ولی همه اسلام نیست دوستان گفتند برای این که ما خواستیم آنها که آلرژی دارند روی عنوان اسلام از این تشکیلات فرار نکنند. ولی حقیقتش این که قصه فقط اسم نبود قصه این بود که مرامنامه نشان میداد که یک عده مسلمان آمدهاند یک حزب درست کردهاند اما در این تشکیلات سیاسی اسلام را به عنوان یک مکتب تمام عیار مطرح نکردهاند.
ر.ک: او به تنهایی یک امت بود ص ۴۵۰
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 104

