تاریخ سند: 8 آبان 1345
گزارش
متن سند:
از : بخش 324
محترما به عرض می رساند :
مجله فردوسی شماره 787 مورخ 3 /8 /45 تحت عنوان (غرب زدگی یا
عرب زدگی؟) پیرامون مقالات آل احمد1 که در زمینه آثار غرب زدگی به رشته
تحریر درآمده بحث نموده و ضمن اشاره باینکه شایسته است بجای غرب زدگی
از عرب زدگی یاد کرد
داستانی از حمله مغول به
ایران که کلیه کتب دینی در
شهر بخارا از بین برده شده و
علماء خاموش مانده اند
درج نموده و سپس
می نویسد :
به قول آل احمد «از غرب
زده هیچوقت فریادی یا
اعتراضی یا امائی و یا چون
و چرائی نمی شنوی
«همچنانکه از افاضل
«علمای اعلام» در حالی که
صحایف قرآن در میان
قازورات2 پراکنده شده بود
نیز چون و چرائی و فریادی
برنیامد.
و این حضراتی که هفتصد و اندی سال پس از هجوم اعراب به ایران چنین نان به
نرخ روزخور ترسو و بی ایمانند از آن است که عرب زده شده اند.
از آن است که
آلوده پستی های نژادی هجوم آور و بیابانگرد بی بته ای شده اند که تنها ایمانی کور
آنها را از جا کند و برحسب یک فرصت به چنگ آمده برما ریخت.
بله ما
عرب زده ایم و باز هم مثالهای مستند مرا از تاریخ حقیقت گو گوش کنید.
نظریه :
چون مطالب یاد شده تا اندازه ای تحریک آمیز بوده و اثر سوئی در افکار
روحانیون باقی خواهد گذارد و از طرفی نشریه مزبور نیز در نظر دارد دنباله
مطالب فوق را ادامه دهد در صورت تصویب چنانکه منکوب نمودن این طبقه
مورد نظر نیست اجازه فرمایند به مسئولین مجله فردوسی تذکر داده شود تا از
ادامه اینگونه مقالات خودداری ورزند.
در بولتن درج گردد.
9 /8 /45
اصل در پرونده مجله فردوسی بایگانی شود.
رونوشت در پرونده جهانبانوئی
بایگانی گردد.
19 /8
در بولتن روزانه درج گردیده
است.
توضیحات سند:
1ـ جلال آل احمد در سال 1302
شمسی در خانواده ای روحانی
چشم به جهان گشود.
پس از طی
دوران تحصیل، در سال 1323 به
حزب توده پیوست و در مدّتی
کمتر از چهار سال در ردیف
رهبران توده قرار گرفت.
وی
مدت 2 سال به نوشتن مطالبی
پرداخت که خود آن را
«پرت وپلا» می نامد و به سبب
همین نوشته ها مأموریت یافت تا
زیر نظر طبری به انتشار نشریه
بپردازد.
در سال 1326 با
انشعاب از حزب توده که دنباله
رو سیاست استالینی بود، یک
حزب سوسیالیست بنا نهاد.
در
ماجرای ملّی شدن صنعت نفت
فعالانه شرکت جست و پس از
مرداد 1332 از سیاست عملی
کناره و دنبال کار تحقیق و تعلیم
را گرفت.
وی برای احراز هویت
ملّی، «غربزدگی» را در سال
1341 منتشر کرد.
در سال 1347
بود که اقدام به تشکیل کانون
نویسندگان ایران کرد و کنگره
هنرمندان دربار را تحریم نمود.
با
بروز تحولی عظیم در افکارش و
روی آوردن به دین، در سال
1343 به حج رفت و «خسی در
میقات» را نوشت.
مهمترین آراء
سیاسی و اجتماعی و مذهبی آل
احمد در کتاب «در خدمت و
خیانت روشنفکران» آمده است.
وی تشیع را نوعی نهضت مبارز
روشنفکری می دانست و انتظار و
اجتهاد را دو نقطه اوج آن
می خواند.
جلال آل احمد که در
طول زندگی 25 کتاب و سفر نامه
و مقاله را به رشته تحریر در آورد
و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در
سال 1348 در اسالم دارفانی را
وداع گفت.
ر.ک : روزنامه ایران،
17 /6 /75 روزنامه ابرار،
19 /6 /75، ص
2ـ در این مقاله مجله فردوسی
به کتاب آسمانی قرآن توهین
نموده است.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 260