تاریخ سند: 17 دی 1357
بازگشت به 43465/414- 18/9/57
متن سند:
از: 26 ﻫ تاریخ: 17 /10 /1357
به: 414 شماره: 1168 /26 ج
بازگشت به 43465 /414- 18 /9 /57
1. روحیه کارمندان با تهدیدات مداوم که به عناوین مختلف از طرف گروههای مخرب انجام میشود بسیار مشوش میباشد، زیرا در شرایط فعلی آنان با وحشت و نگرانی مایحتاج روزانه خود را تهیه مینمایند و با توجه به آزادی مطبوعات و درج مقالات تحریکآمیز علیه ساواک بر شدت تهدیدات هر روز اضافه میگردد.1
2. چنانچه کارمندان و خانواده آنان در وضع فعلی مورد حمله عوامل مخرب قرار گیرند و مجروح شوند به طور قطع آشوبگران با تهدیدات دامنهدار حتی از مداوای آنان در بیمارستانهای شهر ممانعت مینمایند و تاکنون نمونههائی از این وضعیت در مورد معالجه پرسنلهای مصدوم نیروهای انتظامی به وقوع پیوسته که آنان به تهران اعزام شدهاند.
3. در شرایط فعلی کسب خبر از وضعیت منطقه به وسیله عوامل این ساواک به حداقل رسیده و حتی منابع از ملاقات و تماس تلفنی خودداری مینمایند.
4. با عرض مراتب فوق تصمیم گرفته شد ظرف روز جاری به تدریج پروندهها و مدارک به شهربانی و ژاندارمری انتقال داده شود تا چنانچه اجرای طرح اضطراری لازم شد مشکلاتی از نظر حفاظتی پیش نیاید و در صورت لزوم کارمندان نیز در شهربانی مستقر شوند.
خرمزاده
توضیحات سند:
1. در این ایام، که رژیم شاهنشاهی به روزهای پایانی خود نزدیک میشد و برخی از سردمداران ارتش، مانند غلامعلی اویسی در حال فرار از کشور بودند و گروهی از نیروهای نظامی نیز به مردم پیوسته بودند، اعلامیهای در یک صفحه و بدون تاریخ، با امضای «به امید پیروزی. گروه مجاهد» در یزد به دست آمد، که در بخشی از آن آمده است: «... اکنون که شاه خائن آخرین نفسهای جان کندن را میکشد... بر ماست که به پا خیزیم و این جرثومه فساد و تباهی را از بیخ و بن برکنیم و در زیر یک پرچم واحد اسلامی و با رهبری قائد بزرگ اسلام، آن چهره توفنده و خروشان تشیع قرن بیستم، وارث به حق علی و نائب به حق امام زمان یعنی آیتالله العظمی امام خمینی با قیامی همه جانبه ظلم و بیداد این حکومت ننگین را از میان برداریم... اینک که واحدهای ارتشی و جوانان نیروهای مسلح یک به یک آمادگی خود را برای دفاع از حق و حقیقت و قرآن و اسلام و حمایت و پشتیبانی از قشرها و تودههای مردم اعلام میدارند، جای هیچگونه درنگ و تأمل نیست...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 423